مرور نوع کنش رسانه‌های خارج از ایران در پوشش اخبار حوادث نشان می‌دهد این رسانه‌ها تحت تاثیر دولت‌های متبوعشان هر نوع پدیده طبیعی یا انسانی در ایران را فرصتی برای بازی‌های سیاسی و عملیات روانی تلقی می‌کنند.

هرچند غرب با شعار مهار روسیه به بحران اوکراین ورود کرد اما بررسی‌ها نشان می‌دهد سیاست‌های تحریمی، ارسال تسلیحات و جنگ ادراکی علیه روسیه نه تنها منجر به کنترل جنگ و کاهش تلفات آن نشده بلکه موجب گسترش دامنه جنگ تا قاره‌های دیگر نیز شده است.

ارزیابی جریان‌سازی‌های خبری در بستر فضای مجازی طی هفته‌های اخیر بیان‌گر این واقعیت است که اقداماتی برنامه‌ریزی شده از سوی مرکزیتی واحد برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی در خصوص مخاطرات اخلاقی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی حضور مهاجرین افغانستانی در ایران در حال پیگیری است.

واکنش سریع دولت‌های اروپایی و آمریکا به اخبار شهر بوچا در اوکراین از جمله کاهش روابط دیپلماتیک با روسیه از سوی فرانسه و آلمان و همزمانی آن با موج سنگین رسانه‌ها در محکومیت مسکو بیش از آن‌که گویای بیان مستقل و بدون سوگیری واقعیت‌های درون خاک اوکراین باشد، باز کردن یک جبهه جدید علیه روسیه و ضریب دادن به جنگ ادراکی علیه این کشور با بهانه‌ی حقوق بشر است.

مهمترین عامل در شکل‌گیری یک تصمیم، «اطلاعات» است و از این رو ایجاد سازوکارهایی که بتواند اطلاعات مورد نظر را به گروه‌های هدف در باورپذیرترین شکل آن منتقل کند و بر ادراک آنان برای اتخاذ تصمیم‌های راهبردی اثر بگذارد، هدف اصلی نفوذ را محقق کرده است.

شرایط فعلی نمایه‌ای از نزدیک شدن مذاکرات به مرحله توافق نهایی است اما به دلیل عدم توافق بر روی چند موضوع بسیار مهم که در محدوده خطوط قرمز ایران دسته‌بندی می‌شوند می‌توان با اطمینان گفت که هنوز با دستیابی به توافق نهایی فاصله زیادی وجود دارد.

کسانی که تا دیروز دم از جدی نبودن ایران برای مذاکره می‌زدند، امروز که نقشه‌های خود برای مقصر قلمداد کردن ایران را بر باد رفته می‌بینند، تلاش می‌کنند با سوژه‌های جدید علیه تیم ایرانی و افکار عمومی داخل عملیات روانی انجام دهند.

به نظر می‌رسد که به دلیل حیاتی بودن موضوع واکسن، نظام سلطه با محوریت رسانه‌های فارسی‌زبان معاند و شبکه‌های اجتماعی هم‌سو حالا حالاها برای آن برنامه داشته باشد تا از هر فرصتی برای رسیدن به اهداف خود بهره برده و امنیت روانی مردم را مختل کند.

رسانه‌های معاند در کنار سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی کمبودها، همواره با دروغ‌پردازی، سعی در وارونه‌نمایی اقدامات موثر و مصلحانه داشته‌اند تا افکار عمومی یا این اقدامات را نبینند یا به گونه‌ای وارونه ادراک کنند.

پاسداشت خون شهیدان بی‌مثالی چون سلیمانی، طهرانی مقدم، فخری‌زاده و... تنها بابرگزاری مراسم بزرگداشت و سخنرانی و تندیس و... محقق نمی‌شود، بلکه همه باید مراقب اسب‌های تروایی باشیم که مترصد غفلت ما به انتظار نشسته‌اند تا همه باورها، دستاوردها و سرمایه‌های نظام و انقلاب و آینده روشن کشور را با سیل خدعه‌ها و وعده‌ها و اختلاف افکنی‌ها از بنیان برکنند.