رهبر معظم انقلاب نسبت به دچار شدن سوریه به چالش جدی، جنگ داخلی و قطع شدن رابطه سوریه با جبهه مقاومت و بحران مجدد هشدار داده بودند. اما متأسفانه آن هشدارها جدی گرفته نشد و بشار اسد به توصیه‌ها چنانکه باید عمل نکرد.

رفتار و سیاست‌های ایالات متحده در قبال بحران سوریه به‌ویژه در تعریف و مواجهه با تروریسم، نمایانگر تناقض‌ها و اهداف استراتژیک بلندمدتی است که برای افزایش نفوذ در منطقه و ایجاد امنیت برای رژیم اسراییل دنبال می‌کند.

تحلیلگران مصری به بررسی اوضاع سوریه پس از سقوط دمشق به دست مخالفان سوری پرداختند.

تحولات غافلگیرکننده ای که در سوریه جریان دارد، شروع ماجراست و شاید غافلگیری های بسیاری در همه زمینه ها در راه باشد.

وقایع سوریه، بار دیگر نشان داد که قدرت سیاسی بدون پشتوانه مردمی بی‌ثبات است. اگرچه به‌نظر می‌رسد همه چیز تحت کنترل است، اما به یک‌باره بی‌ثباتی بالقوه، بالفعل می‌شود. درحالی‌که معلوم نیست فردای روز تغییر، وضعیت بدتر یا بهتر شود، اما تحولات با این شک و تردید متوقف نمی‌شود.

یکی از دلایلی که اسد جانش را برداشت و رفت، علاوه‌بر معاملات، هراس او از مرگ و همچنین قطعی بودن فروپاشی نظامش بود.

اوضاع سوریه در طول فقط یک هفته نشان داد که ما دست‌کم در رسانه‌ها تحلیلگر قابل‌اعتمادی در حوزه سوریه و منطقه نداریم. این یادداشت می‌خواهد به همین موضوع بپردازد و آسیب‌های بی‌عملی و بی‌تخصصی رسانه‌ای را در حوزه‌های مهمی مثل سیاست خارجی و مسائل منطقه وارسی کند.

سازماندهی این تعداد تروریست از ملیت‌های مختلف و آموزش آنها برای یک هجوم برق‌آسا و غافلگیر‌کننده، دست‌کم به 2 تا 3 ماه طراحی و برنامه‌ریزی قبلی نیاز دارد و این برنامه‌ریزی در توان و حد و اندازه گروه‌های تروریستی، مخصوصاً از نوع تکفیری آن نیست و بی‌تردید باید از سوی یک یا چند دولت انجام گرفته باشد.

تحولات سوریه و سقوط آزاد اسد بلافاصله پس از صلح شکننده حزب‌الله با اسراییل چنان غافلگیرکننده و سریع در حال رخ دادن است که حتی فرصت تحلیل را از برجسته‌ترین تحلیلگران گرفته و گمانه‌زنی‌های ضد و نقیضی را به اذهان متبادر می‌کند، آنچنان که پیدا کردن مسیر اصلی تحولات در این کلاف سردرگم بسیار سخت شده است.

دمشق لحظات دلهره آور و نفس گیری را می گذراند. بشار اسد فرار کرده و آخرین جمهوری سلطنتی خاورمیانه سرنگون شده است.