نورنیوزـگروه سیاست: این روزها اخبار مرتبط با مسائل پاکستان یکی از اخبار داغ منطقه است. برکنار شدن عمران خان و روی کار آمدن شهباز شریف، تحلیل و دیدگاههای مختلفی را مطرح کرده است. از آن جایی که عمران خان همواره به دنبال گسترش روابط با جمهوری اسلامی بود، حال باید دید که نخست وزیر جدید چه سیاستهایی را برای روابط با همسایگان خود از جمله ایران تعیین خواهد کرد.
بر اساس گزارشهای اعلام شده، محمد شهباز شریف، پس از انتخاب به عنوان بیست و سومین نخست وزیر پاکستان طی سخنانی بر عزم محکم دولت آتی این کشور برای تحکیم سیاست خارجی تاکید کرده است.
از طرفی، چندی پیش خبری از سوی وزارت بازرگانی پاکستان اعلام شد که این وزارت خانه در اقدام نهایی برای تقویت تجارت دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران، قانون و ضوابط برای عملیاتی کردن سازوکار تهاتر میان دو کشور را صادر کرده است.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع، خبرنگار بازار گفتگویی را با «سید رضا صدر الحسینی» کارشناس مسائل بین الملل در خصوص خبر اخیر توافق تهاتر کالا میان دو کشور و رویکرد نخست وزیر جدید در قبال ایران ترتیب داده که در ادامه آمده است:
رفتن عمران خان از سیاست پاکستان چه تاثیری در روابط با جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در حالی که شهباز شریف پس از انتخاب به عنوان بیست و سومین نخست وزیر پاکستان طی سخنانی بر عزم محکم دولت آتی این کشور برای تحکیم سیاست خارجی تاکید کرده و از سوی دیگر روابط نزدیکی با عربستان و ترکیه دارد.
با توجه به اینکه در طول پنج سال نخست وزیری عمران خان شرایط و روابط دو کشور متعادل بود و نخست وزیر پیشین با توجه به تجربیات سیاسی و پژوهشی خود، با انقلاب اسلامی و تفکرات حضرت امام خمینی آشنا بود، تلاش خود را به کار می گرفت تا کمترین تنش را با جمهوری اسلامی داشته باشد.
اما واقعیت امر این بود که شیرازه های سیاسی و عمدتا اقتصادی این کشور با توجه به مشکلات عدیده بیشتر تحت تاثیر عوامل و بازیگران خارجی بود. به همین دلیل، در دوران عمران خان با وجود آنکه مقامات دو کشور علاقه مند به توسعه روابط بودند، اما مناسبات فی مابین رشد چندانی پیدا نکرد.
اما زمینه های تعمیق روابط اقتصادی بر اساس و پایه روابط سیاسی در حال شکل گیری بود. البته، با توجه به اقتصاد ضعیف پاکستان، انتظار جمهوری اسلامی هم این نبود که بتواند نیازمندی ها و مشکلات اقتصادی خود را از طریق پاکستان تامین نماید. بلکه علاقمند بود تا از طریق صادرات کالاها و مصنوعات خود نیازمندی های مردم پاکستان را در قبال دریافت وجه معمول و متعارف آن تامین کند که در این رابطه پیشرفت هایی نمایان شد، اما میزان رشد پیشرفتها در سطح و حد علاقه مندی مقامات دو کشور نبود.
در شرایط فعلی که شهباز شریف به عنوان نخست وزیر پاکستان انتخاب شده، دو کشور نیز به دلیل برخورداری از روابط گسترده تاریخی و تمدنی و مرزهای طولانی مشترک، علاقه مند هستند که سطح مناسبات خود را بیش از گذشته ارتقاء داده و تعمیق ببخشند، در حالی که البته جمهوری اسلامی نیز تمایل دارد تا مقدماتی که در دوران عمران خان صورت گرفته را تداوم بخشیده و ضرورت از سرگیری اقداماتی که در دوران نخست وزیر قبلی انجام می گرفته است، مجددا انجام نشود.
بر همین اساس، چشم انداز روابط دوجانبه اقتصادی، دورنمای مطلوبی است، اما تا عملیاتی شدن این چشم انداز و یافتن بازار مورد نظر تولیدات و کالاهای جمهوری اسلامی در پاکستان، راه نسبتا قابل توجهی وجود دارد. البته این امر ناشدنی نیست؛ کما اینکه امکان افزایش واردات پاکستان به ایران به ویژه در حوزه نساجی و میوه های زمستانی می تواند در این رابطه تسهیل کننده توسعه روابط تجاری فی مابین باشد.
وزارت بازرگانی پاکستان در ماه گذشته در اقدام نهایی برای تقویت تجارت دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران، قانون و ضوابط برای عملیاتی کردن سازوکار تهاتر میان دو کشور را صادر کرد. توسعه تجارت ایران و پاکستان با بهرهگیری از مکانیزم تهاتر تا چه اندازه موثر است؟
قطعا، یکی از بهترین و موثرترین راهکارها در روابط بین کشورهای منطقه به ویژه همسایگان، تهاتر کالا است. البته باید توجه داشته باشیم که به دلیل کمبود منابع انرژی در پاکستان، این موضوع باید مدنظر اتاق بازرگانی ایران و پاکستان قرار گیرد که تهاتر نباید تنها در حوزه صادرات انرژی از جانب جمهوری اسلامی باشد، بلکه با افزایش تولیدات و کالاهای صنعتی و کشاورزی که برای ایران در طول دو سال گذشته به وجود آمده و چشم انداز این افزایش تولید هم در سال ۱۴۰۱ کاملا معلوم و مشهود است، باید توجه به نوع صادرات کالاها و تهاتری که از سوی پاکستان اعلام آمادگی شده، نیز صورت گیرد.
در کل، به هر میزان که روابط اقتصادی میان دو کشور آسانتر و سهل تر شود، ضمن اینکه بخش خصوصی نقش آفرینی بیشتری داشته، تعاملات بیشتری میان تجار استانهای همجوار با پاکستان انجام شود و بازارچه های مرزی گسترش یابد، این مسائل هم در زمینه افزایش امنیت و همچنین گسترش روابط بین دو ملت و تعمیق روابط سیاسی و اقتصادی موثر خواهد بود.
چندی پیش وزیر کشور ایران از تشکیل کارگروه مشترک ایران و پاکستان برای پیشبرد همکاریهای فی مابین خبر داد و گفت که مسئولان ایران و پاکستان از زمینههای خوب و موثر از جمله اراده سیاسی قوی برای توسعه و تعمیق همه جانبه روابط برخوردارند، به خصوص اینکه اساس برنامه های سیاست خارجی دولت مردمی و انقلابی سیزدهم در ایران نیز بر تقویت حسن همجواری با همسایگان استوار است، به همین دلیل به دنبال توسعه روابط با همسایگان از جمله پاکستان هستیم که از قضا همسایه بسیار مهمی در کنار ما محسوب میشود. از دیدگاه شما دولت و وزارت خارجه تا چه اندازه در پیشبرد روابط دوجانبه به خصوص تجارت دوجانبه گام برداشته اند؟
دولت سیزدهم با شعار حل اختلاف با کشورهای همسایه و توسعه و تعمیق روابط با آنها با محوریت اقتصاد، سکان امور را در اختیار گرفت. بر این اساس، در مجموع، دولت فعلی در حوزه های مختلف اقدامات مناسبی را در خصوص مسائل سیاسی و تعمیق این حوزه بر پایه مسائل اقتصادی انجام داده و در حال پیشبرد این مسائل است.
با توجه به اینکه در چند ماه اخیر، تحولات سیاسی پاکستان ناشناخته بود و مشخص نبود که چه اوضاع و احوالی بر پاکستان حاکم می شود، دولت جمهوری اسلامی و وزارت خارجه منتظر ماندند تا وضعیت دولت پاکستان به طور مطلق مشخص شود و از این طریق بتواند در این رابطه اقداماتی را انجام دهند. قطعا، اتاق بازرگانی دو کشور در پیشبرد روابط اقتصادی نقش اساسی خواهد داشت و بخش خصوصی در این رابطه وظایفی دارد که به نظر می رسد که وزارت خارجه و دستگاههای ذیربط، می توانند این روابط را برای بخش خصوصی تسهیل نمایند.
قطعا، نوع تعامل منطقی و مستدل جمهوری اسلامی با یک نگاه فرا اقتصادی، می تواند این موضوع را برای دولت جدید پاکستان نیز به یک نقطه قابل قبول برساند که توسعه پایدار اقتصادی افغانستان بر روی امنیت منطقه به طور کلی و همچنین امنیت پاکستان تاثیر مستقیم خواهد گذاشت.
بر همین اساس، می توان نگاههای فراملی را جایگزین نگاههای ملی نمود، در حالی که اگر منطقه امن باشد، قطعا پاکستان می تواند از این امنیت و عدم مهاجرت افغانستانی ها به پاکستان در حوزه مسائل اقتصادی با سرعت بیشتری به توسعه دست یابند.
بنابراین، قطعا نگاههای کشورهای منطقه باید نگاههای عمومی و منطقه ای باشد و نه صرفا ملی که البته این موضوع با گفتگو و روشن کردن منافع اقتصادی پاکستان در حوزه بندر گوادر و مسیرهای موجود میان ایران، هند، افغانستان و پاکستان، می تواند همراهی این کشور را نیز در خصوص این مسئله داشته باشد.
بندر چابهار در چارچوب همکاری سه جانبه هند، ایران وافغانستان طراحی شده که با منافع راهبردی پاکستان تناقض دارد. لذا، پاکستان تا حد ممکن تلاش میکند مسیر ایران خنثی شود و طالب منحصرا از مسیر پاکستان با دنیای خارج مرتبط شود. به عبارت دیگر، پاکستان مایل نیست تا از امتیاز انحصاری خود در کراچی و بندر گوادر به سود ایران و چابهار صرف نظر کند. بنابراین، طالبان را تشویق میکند که همچنان تجارت خارجی خود را از مسیر سنتی کراچی ادامه دهد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
با توجه به تغییرات گسترده ای که در افغانستان ایجاد شده در حالی که البته هر حکومتی به دنبال صرفه اقتصادی است، به نظر می رسد که حاکمیت طالبان نسبت به خواسته های پاکستان در حوزه مسائل راهها یا شاه راههای بزرگ اقتصادی، چندان مورد توجه قرار نگیرد.
تحلیل بازار