سایر رسانهها: از تصویب قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان، حدود 12 سال میگذرد و اینک بیش از 6600 شرکت دانشبنیان از سوی معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری مورد تایید قرار گرفته است. بااینحال، نگاهی اجمالی به محتوای شبکههای اجتماعی نشان میدهد که در افکار عمومی و حتی برخی کارشناسان، باورهای نادرستی درخصوص این شرکتها و صندوق نوآوری و شکوفایی وجود دارد که اگر به آنها پرداخته نشود، مسیر توسعه اقتصاد دانشبنیان چندان هموار نخواهد بود. این یادداشت کوتاه به برخی از این باورهای نادرست میپردازد.
باور نادرست 1: شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای کوچک و متوسط دانشگاهی و بهاصطلاح فانتزیاند.
شرکتهای دانشبنیان در دو گروه «نوپا» و «تولیدی» (و بهتازگی گروه سومی با عنوان «مستعد دانشبنیان») ارزیابی میشوند. عنوان نوپا به آندسته شرکتهایی اطلاق میشود که کمتر از 3 سال از تاسیس آنها گذشته است و سایر شرکتها، در گروه شرکتهای تولیدی قرار میگیرند. به اعلام معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری، درحالحاضر تنها 2308 شرکت از 6633 شرکت، یعنی چیزی حدود 32درصد شرکتها «نوپا» هستند و باقی آنها را شرکتهای «تولیدی» تشکیل میدهند. به بیان دیگر، برخی شرکتهای دانشبنیان هنوز فروش را تجربه نکردهاند و در آستانه ورود به بازار قرار دارند، اما اغلب آنها (حدود 68درصد) به مرحله تولید رسیدهاند. واقعیت این است که تعداد جالبتوجهی از شرکتهای دانشبنیان، وارد زنجیره ارزش صنایع مختلف کشور یا بازارهای بینالمللی شدهاند و به فروشهای سالانه میلیاردی و گاه چندصد یا چندهزار میلیاردتومانی رسیدهاند. این شرکتها هیچ نسبتی با شرکتهای کاغذی یا شباهتی به واحدهای فناور مستقر در مراکز رشد ندارند. آنها بیش از صدها نفر نیروی انسانی دارند، دوشادوش سایر واحدهای صنعتی کشور در شهرکهای صنعتی مستقرند و به معنای واقعی «تولیدکنندهاند.»
باور نادرست2: توسعه فناوری در کشورهای توسعهیافته با سرمایهگذاری خطرپذیر انجام میشود، اما صندوق نوآوری و شکوفایی به شرکتهای دانشبنیان صرفا وام میدهد.
توسعه و تجاریسازی فناوری در شرکتهای دانشبنیان، بسته به مدل کسبوکار، ماهیت محصول و عمر شرکت یا محصول، نیازمند ابزارهای مالی مختلفی است. برخی طرحها نیازمند تسهیلات یا بهاصطلاح وام هستند، اما برخی از آنها را صرفا باید با سرمایهگذاری خطرپذیر یا مشارکت توسعه داد. اغلب استارتاپها در مراحل اولیه چرخه عمر خود نیازمند سرمایهگذاری خطرپذیرند، اما بهتدریج که بزرگ میشوند، به دلایل روشن بهسمت ابزارهای مبتنیبر بدهی (تسهیلات یا همان وام) میروند. بنابراین صندوق نوآوری و شکوفایی هر دو گروه ابزارهای تامین مالی را ارائه میکند: هم 12 نوع تسهیلات (وام) در اختیار شرکتهای دانشبنیان قرار میدهد، و هم با ابزارهایی مانند سرمایهگذاری و تامین مالی جمعی، بدون وثیقه و تضامین متعارف در کسبوکارهای دانشبنیان مشارکت میکند.
باور نادرست3: شرکتهای دانشبنیان تا وقتی کوچک و نوپا هستند، نیازمند کمک و حمایت دولتند و شرکتهای دانشبنیان بزرگ نیازی به تامین مالی ندارند.
کسبوکارها را میتوان به انسان تشبیه کرد که از بدو تولد نیازهایی دارد، و بهتدریج که بزرگتر میشود، این نیازها تغییر میکنند، اما بهکلی از بین نمیروند. نوزاد در بدو تولد نیازمند فقط شیر مادر است، اما تغذیه کودک پس از دوسالگی با شیر مادر مخرب است. همین کودک بهزودی نیازمند ثبتنام در مهدکودک و مدرسه، و بعدتر دانشگاه است. شرکتهای دانشبنیان هم از بدو تولد نیازهایی دارند، اما بهتدریج که بزرگ میشوند، «بینیاز» نمیشوند، بلکه نیازهای متفاوتی پیدا میکنند. برای مثال آنها در روزهای نخست باید بر توسعه فناوری متمرکز شوند، اما پس از تکمیل توسعه فناوری، باید خط تولید راه بیندازند و به تولید مشغول شوند. پس از مدتی هم باید راهی بازارهای خارجی شوند. ممکن است یک شرکت نوپا بتواند با 500 میلیون تومان تسهیلات نمونهسازی، مرحله تحقیق و توسعه را به اتمام برساند، اما یک شرکت دانشبنیان بزرگ با 200 نفر پرسنل، شاید نیازمند 50 میلیاردتومان تسهیلات سرمایه در گردش باشد تا بتواند تولید خود را پشتیبانی کند. همین شرکت وقتی باز هم بزرگتر میشود، دیگر نباید بهطور مستقیم از صندوق نوآوری و شکوفایی تسهیلات بگیرد، بلکه باید با تسهیلگری و حمایت صندوق نوآوری و شکوفایی، سرمایه در گردش 200 میلیاردتومانی موردنیاز خود را با انتشار اوراق بدهی موسوم به «اوراق نوآوری» تامین کند.
نورنیوز