نورنیوز-گروه فرهنگ: نشست تخصصی کارشناسی جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی و اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با مشارکت دانشکدههای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما، دانشکدۀ رفاه، خبرگزاریهای صداوسیما، فارس، مهر، تسنیم، مهر، میزان، آنا، نورنیوز، پایگاه خبری سدید، جهان نیوز و موسسۀ رسانه ای خبر فوری باحضور «آقای روح الله مؤمن نسب» کارشناس فضای مجازی با موضوع «بازخوانی اندیشههای مقام معظم رهبری دربارۀ فضای مجازی» برگزار شد.
تبیین و روشنگری از منظر رهبری با توجه به آن چیزی که در سخنرانی اربعین خود اشاره کردند ، چه تعریفی دارد ؟
این موضوع از چند منظر اهمیت دارد البته ، رهبری اولین باری نیست که دربارۀ اینترنت و فضای مجازی صحبت میکنند ، پیشینۀ بیانات ایشان به زمانی برمیگردد که اینترنت به تازگی وارد ایران شده بود. ایشان نخستین بار در اوایل دهۀ 70 از مسئولان گله میکنند که چرا اینترنت را به مثابۀ سگی هار رها کرده اند و پس از رها کردن آن در میان مردم به فکر کنترل و پیوست فرهنگی اینترنت افتاده اند .
دقت در فرمایشات ایشان حاکی از این واقعیت است که رهبر انقلاب با دیدی آینده نگرانه به مسائل مینگرند و دستورات ایشان همواره از زمان جلوتر است. ایشان در اسفند 91 میفرمایند که فضای مجازی به اندازۀ اصل انقلاب اسلامی اهمیت دارد و بنده اگر مسئولیت رهبری را برعهده نداشتم ، ریاست فضای مجازی کشور را بر عهده میگرفتم ، رهبر انقلاب در جای دیگری میفرمایند که فضای مجازی به مثابه رودخانه ای است که اگر تدبیر کرده و سد بر روی آن احداث کنیم ، امکان استفاده از آن را خواهیم داشت ، در غیر اینصورت مانند سونامی ما را به نابودی میکشد یا ایشان در نوروز 1400 از رها بودن این فضا گله میکنند ، مجموعۀ سخنان رهبری را کنار یکدیگر بگذاریم در خواهیم یافت که کسی به اندازۀ ایشان از ابعاد مسئله فضای مجازی آگاه نیست ؛ البته دانش ایشان محدود به یک بعد از این فضا نیست و تسلط کافی بر تمام ابعاد فضای مجازی از جمله زیرساخت و محتوا دارند.
به زعم بنده رهبر انقلاب در مورد فضای مجازی بیش از سایر حوزه ها مورد بی مهری قرار گرفتند ؛ چرا که سخنان ایشان اغلب شنیده نشده است یا بخشی از آن مورد توجه قرار گرفته یا متأسفانه گاهی به طور کل با معنا و مفهوم دیگری منتشر شده است که منظور ایشان را تأمین نمیکند ، در حالی که ایشان بیشترین توصیه ها را دربارۀ فضای مجازی دارند اما کمتر به بیانات ایشان پرداخته شده است. رهبر معظم انقلاب دربارۀ هیچ موضوعی نگفتند که اهمیتی به اندازۀ اصل انقلاب اسلامی دارد که این حاکی از اهمیت فضای مجازی در منظومه فکری ایشان است.
متأسفانه حتی همین سخن ایشان نیز به درستی تبیین نشد ، عده ای به اشتباه بین بچه های انقلابی این عقیده را ترویج کردند که منظور رهبر انقلاب شبکه های اجتماعی خارجی است اما کسی به تبیین چیستی و ابعاد فضای مجازی در منظومه فکری مقام معظم رهبری نپرداخته ، در حالی که ایشان 116 دستور مستقیم دربارۀ فضای مجازی به مسئولان امر دارند به این معنا که یکی از آن ها را خطاب قرار میدادند که موضوعی را دربارۀ فضای مجازی دنبال کنند ، دستورات ایشان به حدی مو شکافانه و دقیق است که برخی باور نمیکنند ، ایشان تا این حد جزئیات را مورد توجه قرار داده باشند و برای لایه های مختلف فضای مجازی مانند سیستم عامل ، شبکه اجتماعی VOD ، تلویزیون اینترنتی و ... دستورات ویژه ای خطاب به مسئولین صادر کرده باشند.
مقام معظم رهبری در جایی دیگر میفرمایند ، فضای مجازی مهم است و اهمیت شبکه ملی اطلاعات در آن از هر چیزی بیشتر است اما واقعاً امروز چند درصد از اقشار انقلابی جامعه آگاه هستند که شبکه ملی اطلاعات چه جایگاهی در منظومۀ فکری رهبری دارد ، بخشی از دستورات ایشان دارای طبقه بندی است و عدم انتشار آن را درک میکنیم اما ایشان دستورات زیادی دارند که در فضای عمومی مطرح کردند اما بسیاری از ما برای انتشار گستردۀ آن تلاش نکردیم ، مانند تعبیر «بمب شیمیایی»که رهبر انقلاب در سخنرانی ورزشگاه آزادی برای فضای مجازی ، به کار بردند یا عبارت «قتلگاه کودکان و نوجوانان» که دربارۀ این فضا استفاده کردند به صورت عمومی مطرح شده است اما بسیاری آن را نشنیدند.
چرا این تعابیر شنیده نشده است یا مفهوم آن را به درستی درک نکرده ایم ؟
روایت و نقل های تاریخی بلاتشبیه دربارۀ امیرالمؤمنین امام علی « ع » وجود دارد که مردم کوفه و سرزمین های اسلامی پیام ایشان را درک نمیکردند، حتی در حال حاضر نیز کشورهای عربی اغلب وضعیت خوبی ندارند و اسلام به درستی در این کشورها اجرا نمیشود ، چرا که آن ها از درک معنا و مفهوم دستورات دلی خدا عاجز بودند اما فرزندان روح اللّه در ایران پس از قرن ها این دستورات را دریافت کردند و نهضت اسلامی ایران را در سال 57 به رهبری امام خمینی «ره» به ثمر رساندند بنابراین بنده معتقدم در حال حاضر نیز بسیاری از مشکلات ما به دلیل فهم نادر است اوامر ولی زمان است اگر براساس دستورات ایشان ریل گذاری و حرکت کنیم در همۀ موضوعات از جمله فضای مجازی به توفیق خواهیم رسید.
ایشان در بیانات خود به مناسبت اربعین از لزوم گسترش جهاد اقناعی ، تبیین ، روشنگری و افشاگری صحبت کردند که بنده معتقدم میتواند چراغ راه فرزندان انقلاب برای پیشرفت باشند. رهبر انقلاب روشنگری و تبیین حضرت زینب « س » و امام سجاد « ع » تکمیل کنندۀ حرکت عاشورایی اباعبداللّه « ع » میدانند ، نکتۀ حائز اهمیت این است که ایشان در مقطعی از لزوم حرکت تبیین صحبت میکنند که قوای اصلی کشور توسط جریان انقلابی اداره میشود ، حتی پارلمان های محلی و شهرداری ها نیز با همین وضع اداره میشوند و برخی تصور میکنند که باید پرچم نقد و مطالبه گری را زمین بگذارند ، در حالی که رؤسای قوا ، رهبر انقلاب و بسیاری از مدیران انقلابی از خطر توقف مطالبه گری آگاه هستند به همین دلیل است که رهبر انقلاب از لزوم تبیین و افشاگری صحبت میکنند.
این که برخی فکر میکنند هر نقدی ولو منصفانه مطرح نکنند انقلابی گری است ، در حالی که اگر انقلابی ها نهضت تبیین را رها میکنند و از حقایق اسلام صحبت نشود ، حتی اگر امیرالمؤمنین علی « ع » هم در رأس حکومت باشد با خطراتی رو به رو خواهیم شد که شیعه را در کوتاه زمانی دچار مشکل میکند ، عدم روشنگری و تبیین معارف انقلابی سبب شد که ولی معصوم در محراب ضربت بخورند یا امام حسن به صلح تن دهند ، این که امام با معاویه صلح نامه امضاء کردند به معنایی تأیید طاغوت نبود ، فتنه در قلب شیعه ایشان را مجبور به صلح موقت با معاویه کرد اما برخی تصور کردند این صلحنامه به معنای تأیید ظالم است و دیگر کسی نباید با معاویه مخالفت کند ، فتنه ای که بعدها تبدیل به تیر شد و از چله کمان هایی رها شد که ادعا میکردند از اصحاب رسول خدا هستند و بر تایوب حضرت نشست ، این فتنه در نهایت به عاشورا انجامید و مصائبی که بر اباعیداللّه الحسین گذشت ، در حالی که اگر زمانی که حکومت در اختیار علویان بود ، نهضت تبیین و بیان حقایق اسلام متوقف یا کم رنگ نمیشد ، هیچ یک از این وقایع اتفاق نمیافتاد.
امروز نیز همین مسئله صادق است ، برخی توجیهات برای توقف نهضت روشنگری درست نیست ، فعالیت یک شرکت آمریکایی در فضای مجازی ایران نباید مانع از روشنگری دربارۀ ماهیت آن شود ، حقایق باید تبیین شود تا مردم از آن آگاهی پیدا کنند ، همانطور که صلح امام حسن « ع » زمانی برای شیعه بود که آمادۀ مواجهه با کفر شود ، میتوان گفت رفع نیازهای مردم با شبکه ها و خدمات خارجی برای تأیید آن ها است ، وضعیت فعلی فرصتی برای تبیین و قوی شدن است تا ما با تکیه بر توان داخلی نیاز خود را رفع کنیم اگر در این فرصت حقایق را تبیین نکنیم پس از سپری شدن زمان آماده سازی با مشکل مواجه خواهیم شد همانطور که بعد از صلح امام حسن « ع » نهضت روشنگری تضعیف شد و در نهایت سال 61 ه.ق از تمام جهان اسلام صرفاً 72 نفر به کمک امام حسین « ع » آمدند !
مقام معظم رهبری در سخنان مراسم تحلیف ریاست دولت سیزدهم به ضعف کشور در جنگ تبلیغاتی اشاره کردند ، در حالی که ایشان به طور معمول رسانه را محل بیان کاستی ها قرار نمیدهند و از توانایی های جمهوری اسلامی صحبت میکنند اما آیا تذکر رهبری را درک کردیم و مطالبۀ ایشان را نشر دادیم ؟! متأسفانه بسیاری از دوستان ما که صرفاً در فضای خارجی حضور دارند ، خود را سانسور کردند و سخنان رهبری را منتشر نکردند تا مورد سانسور واقع نشوند ، جای تأسف دارد که فعال انقلابی در حالی که ابزار تولید محتوا در مالکیت وی است ، اینترنت با بیت المال مسلمین تأمین میشود و زیرساخت ها متعلق به جمهوری اسلامی است به سانسور خود و رهبری میپردازد تا امکان ادامۀ فعالیت در صفحه خود را داشته باشد ، پذیرش حاکمیتی که در مسئله شهادت حاج قاسم نیز اتفاق افتاد و برخی از دوستان خود و معارف انقلابی را سانسور کردند تا مسدود نشوند !
علت اهمیت مسئله تبیین در این مقطع چیست ؟
رهبر معظم انقلاب خود به این مسئله پاسخ میدهند که علت اهمیت جهاد تبیین ، « سرازیر بودن حرکات گمراه کننده به سمت مردم ایران است. » ایشان در همین سخنرانی تجهیز خود برای ورود به میدان تبیین را لازمۀ شرکت در این جهاد برمیشمارند.
به زعم بنده کلید طلایی درک سخنان رهبری همین عبارت است همانطور که برای شرکت در جنگ ابتدا باید آموزش ببینیم و بدون آمادگی نباید در نبرد شرکت کنیم ، برای تبدیل شدن به افسر جنگ نرم و شرکت در جهاد تبیین ابتدا خود باید آموزش ببینیم و توان دفاع از اندیشه های خود را داشته باشیم. معتقدم این که مقام معظم رهبری از جوانان به عنوان « افسران جنگ نرم » یاد میکنند و حتی از لفظ سرباز استفاده نکردند به دلیل آگاهی ایشان از اهمیت آموزش افسران جنگ نرم است ، در سازمان های نظامی واژۀ افسر را خطاب به کسی استفاده میکنند که دست کم چهار سال آموزش دیده است و پیش از این که وی آمادۀ نبرد شود ، اجازۀ ورود به میادین جنگ را پیدا نمیکند بنابراین باید بدانیم که کسی میتواند افسر جنگ نرم باشد و در میدان جهاد تبیین حاضر شود که خود مجهز به سلاح بصیرت باشد.
اگر بدون تجهیز در این میدان شرکت کنیم چه تبعاتی خواهد داشت ؟
کسی که مسلح به سلاح بصیرت نباشد ، علاوه بر این که هر آن امکان دارد که خود کشتۀ جنگ نرم نشود با ورود بدون آمادگی بخشی از انقلاب اسلامی را دچار مخاطره میکند ، چرا که سلاحی برای دفاع ندارد ، بسیاری از کسانی که بدون آمادگی و با دست خالی وارد میدان شدند ، در نهایت برای جذب عموم مردم یا در اصطلاح قشر خاکستری سعی کردند شبیه آن ها شوند و بسیاری از اصول را زیر پا گذاشتند ، در حالی که این مخالف معارف انقلاب اسلامی است.
حضرت امام خمینی « ره » برای جذب مردم خود را تغییر ندادند ، ابای رنگ روشن ، عطر ، ساعت یا کفش برند استفاده نکردند تا مردم را جذب کنند. ایشان راه به دست آوردن قلوب مردم را میدانستند ، حضرت امام دل خدا را راضی کردند و حاکم قلب های مردم شدند به همین دلیل کسانی در کنار ایشان جنگیدند و تلاش کردند که انقلاب اسلامی به پیروزی برسد که اساساً مسلمان نبودند اما پیام ایشان را درک کردند.
امام همۀ گروه های مخالف حکومت را ذیل یک پرچم گرد آوردند تا رژیم سفاک پهلوی سقوط کند و بعد از پیروزی به تبیین معارف انقلاب اسلامی و مشخص نمودن مرزها کردند ، درست به همین دلیل رهبر انقلاب در حال حاضر به تبیین معارف انقلاب میپردازند ؛ چرا که مردم در معرض شبهات لحظه ای قرار دارند به جرأت میتوان گفت امروز مردم ایران در معرض پیچیده ترین جنگ هیبریدی تاریخ قرار دارند و درست به همین دلیل ایشان از لزوم شرکت در جهاد تبیین صحبت کردند.
متأسفانه ما در معرکه ای قرار داریم که کمتر کسی طالب حرف حق باشد ، حتی اگر دروغ بودن امری برای عده ای مشخص شود ، باز هم علاقه ای به پذیرش حقیقت ندارند. تنها راه عبور از این فضای غبارآلود مجهز شدن به سلاح تبیین و بصیرت است ، مسائل باید برای مردم تبیین شود ، این مسئله میتواند به مثابه سپری مانع از باور شایعات توسط مردم شود همانطور که علیرغم تلاش چندین سالۀ دشمنان مردم براساس روشنگری های کلامی و رفتاری رهبر انقلاب ، شایعات دربارۀ تجمل گرایی ایشان را باور نکردند. اما اگر ایشان مسائل را برای مردم تبیین نمیکردند ، شرایط متفاوتی وجود داشت.
مردم به صورت فطری آمادۀ پذیرش حق هستند ، هنر ما این است که مردم را برای عمل به این حق مجاب کنیم ، امر به معروف ، برخورد تند با مردم یا مدیران نیست ، یک فرد میتواند با امر به معروف اشتباه به طور کل فردی را از اسلام دور کند یا مسئولی را طوری مورد عتاب قرار دهد که مبانی اسلام را رها کند ، امر به معروف منوط به رعایت شرایطی است ، باید همراه با رعایت احترام باشد ، حتی اگر مخالف عقیدۀ خود را خطاب قرار میدهیم باید با رعایت احترام باشد.
به زعم بنده بزرگترین خدمت به قوای انفلابی نقد منصفانه آن ها است ، دو کلید واژۀ « به من چه » یا « به تو چه » نباید در مملکت اسلامی باب شود ؛ چرا که نقد منصفانه میتواند به اصلاح ایرادات کوچک بیانجامد و مانع از بزرگ شدن چالش ها شود ، این حرکات خیرخواهانه لازمۀ رشد گفتمان انقلاب است اگر اعلم مطالبه گری بر زمین بماند ، کسانی آن را در دست خواهند گرفت که شایستۀ آن نیستند ، به اعتقاد بنده در گذشته نیز اگر نقد دلسوزانه خطاب به رؤسای برخی دولت های سازندگی نهم و دهم و کابینۀ آن ها متوقف نمیشد ، سرنوشت بهتری در انتظارشان قرار داشت ، عزت آن ها و مسیر انقلابی که در پیش گرفته بودند نیز حفظ میشد همانطور که فردی را نباید تحقیر کرد ، باید از پوشیده شدن نادرست نقاط ضعف دیگران نیز ممانعت کرد ، این ادعا که هر کس شما را نقد کرد ، دشمن شماست ، حرف درستی نیست ، به زعم بنده جمهوری اسلامی اگر نقد خود را کنار نگذارد و به اصلاح درون گفتمانی عمل کند ، پویاتر از گذشته عمل خواهد کرد ، امروز اگر گاهی رسانه های معاند و منافقان موفق به تطهیر چهرۀ برخی میشوند ، جای جلاد و شهید را عوض میکنند و از یک قاتل قهرمان میسازند به دلیل ضعف دستگاه های فرهنگی در تبیین حقایق انقلاب است ، متأسفانه برای بخشی از تصمیم گیران امروز جایگاه آمار و ارقام از کیفیت بیشتر است و تصور میکنند اگر تعداد زیادی صفحه مجازی داشته باشند که حرف انقلابی میزند به معنای تبیین حقایق و پذیرش مردم است .
در حالی که در منطق اسلامی کیفیت بیش از کمیت اهمیت دارد ، در اسلام گاهی وزن 72 نفر یا 313 نفر بیش از چند هزار نفر است و کیفیت سبب پیروزی میشود. متأسفانه ما این حقیقت را برای مردم تبیین نکردیم که دشمنان نسبت به مردم خود بی رحمانه تر از دیگران برخورد میکنند ؛ چرا که آن ها گروهی معدود هستند که حکومت بر مردم را میخواهند بنابراین از بین رفتن این مردم و کاهش جمعیت برای آن ها ناراحت کننده نیست و از آن استقبال هم میکنند ، در اندیشۀ این گروه ها انسان ها صرفاً کارگر سرمایه داران برای کسب ثروت هستند.
ایده ای که در فضای مجازی نیز وجود دارد ، مدیران پلتفرم های غربی به کاربر تا زمانی اهمیت میدهند که علیه آن ها و کشور متبوعشان عمل نکنیم ، ما نتوانستیم برای مردم تبیین کنیم که سازندۀ برخی از این پلتفرم ها همان کسانی هستند که هواپیمای مسافری ایران را مورد اصابت قرار دادند و بعد از آن از فرمانده ناو خود که یک قاتل بود با اهدای مدال افتخار تشکر کردند بنایراین نمیتوانندخیرخواه مردم ما باشند.
باید اذعان کرد که بسیاری از ما در مسئله تبیین ضعیف عمل کرده ایم ، این واقعیت که برخی با آمادگی کامل در جهاد تبیین شرکت نمیکنند به وضوح در متن پیام های آن ها در فضای مجازی قابل مشاهده است ، بسیاری از پیام هایی که صادر میشود فاقد عمق و حتی سطح قابل قبول است که باید برای اصلاح آن ابتدا آموزش ببینیم ، البته ما نباید تصور کنیم که باید در همۀ موارد متخصص شویم و اعلام نظر کنیم ، هر کسی در برخی موارد امکان کسب تخصص دارد ، بنابراین نباید به هر موضوعی ورود پیدا کنیم اگر از موضوعی آگاه بودیم باید به آن پاسخ دهیم ، در غیر اینصورت لازم است که ، پرسش کنندگان را به کسی ارجاع دهیم که تخصص دارد.
تکتۀ بعدی این است که ما در قضاوت های خود نباید دچار سطحی نگری شویم به خصوص در موضوع شناخت عناصر نفوذی ، ویژگی های نفوذی یکی از مواردی است که رسانه باید برای مردم تبیین شود ، متأسفانه مردم گاهی تصور میکنند که نفوذی شکل و شمایل خاصی دارد !
در حالی که باید برای آن ها تبیین شود به هیچ وجه اینطور نیست ، برای مثال خوارج یا برخی از قاتلین ائمه در کربلا را در نظر بگیرید ، درست است که رسانه های ما از آن ها تصاویر خشنی نشان میدهند اما آن ها در واقعیت از نظر ظاهری با مسلمین تفاوتی نداشتند ، این شباهت در رفتار هم وجود داشت تا جایی که مالک پس از مراجعه به امام علی « ع» خطاب به ایشان گفت که امکان مناظره با آن ها را ندارد ، چرا که در مسائل دینی از هر کسی آگاه تر به نظر میآیند ، آن ها بر کمر خود کیسه ای داشتند که پوست پخته شدۀ حاصل از سمبده های خود را برای اثبات تقوا جمع میکردند بنابراین باید معیارهای درست تری برای تشخیص منافق داشت و البته این معیار ها را در اختیار دیگران نیز قرار داد.
نظر شما در رابطه با مجادلهای که دربارۀ استفاده از ابزار خارجی یا داخلی پس از سخنان رهبری شکل گرفته است، چیست؟
ابزار میتواند خارجی یا داخلی باشد اما چون براساس آموزه های اسلامی هدف وسیله را توجیه نمیکند ، باید به تبیین همین مسئله هم بپردازیم به این معنا که مردم را ترغیب و تشویق به معروف و استفاده از امکانات داخلی کنیم ، زمانی میتوانیم ادعا کنیم که اثر گذار بوده ایم که بتوانیم بخشی از مخاطب های خود را ترغیب کنیم تا معروفی را براساس خواست خود انجام دهد.
توجیه برخی این است که اگر هیچ محتوای انقلابی در پیام رسان محدود شده نباشد ، کاربران در معرض خطر بیشتری هستند بنابراین لازم است که در این محیط حضور داشت ، نظر شما چیست ؟
همانطور که پیش تر اشاره کردم ما باید ابتدا سواد رسانه ای خود را افزایش دهیم ، کسی که آگاه باشد ، این مسئله را درک میکند که حتی اگر همۀ 80 میلیون ایرانی عضو یک شبکه اجتماعی خارجی شوند امکان تغییر محیط آن را ندارند ؛ چرا که بدون فوت وقت اگر مدیران این پلتفرم ها احساس کنند که کسی اثری مخالف بر خواسته های آن ها در پلتفرم دارد به سادگی کاربر را حذف میکنند یا دست کم مانع دیده یا شنیده شدن آن ها میشود ، واقعیت این است که فعالان ما در این شبکه ها دچار فیلترینگ حبابی هستند و اثر آن ها از مقداری که مدیران پلتفرم های خارجی میخواهند تجاوز نخواهد کرد ، مصداق عینی صدق این ادعا نیز اثر گذاری بیشتر ضدانقلاب در توئیتر علیرغم حضور بیشترانقلابی ها است.
اگر بنا باشد که حضور نداشته باشیم و با آن هایی که عضو شبکه های خارجی هستیم تعامل نکنیم هیچ ارتباطی بین کاربران دو گروه ایجاد نمیشود ، پس چطور در جهاد تبیین شرکت کنیم.
راه درست این نیست که ما عضو خارجی ها شویم به خصوص عضویت غیر قانونی و شبکه های محدود شده ، البته پیام اگر به درستی صادر شود ، تفاوتی ندارد که در چه ابزاری بوده ، ناخودآگاه پخش خواهد شد همانطور که امروز پیام انقلاب اسلامی در آن ها وجود دارد ، بنده هیچگاه اعتقاد نداشتم که هیچ اثری از ما نباید در پلتفرم های خارجی باشد ، حتی به خاطر دارم که حدود 10 سال پیش در یک سخنرانی به صراحت اعلام کردم که مخالفت استفاده از منافع دشمن علیه او نیستیم ، بلکه معتقدم ابتدا باید آموزش ببینیم ، بعد از آن در زمین دشمن هم اگر لازم بود حضور پیدا کنیم و با مختصات مورد نیاز آن سرزمین به دفاع از اندیشه های خود بپردازیم.
شما پیش از ورود به زمین دشمن باید از چرایی این حضور ، توانایی خود و اهدافی که دنبال میکنیم به طور کامل آگاه باشید به زعم بنده کسی که برای حضور در این جنگ از نام واقعی یا تلفن همراه شخصی خود استفاده میکند هنوز برای نبرد آماده نشده است و شناخت کافی از دشمن ندارد ، مگر حاج قاسم در خارج از مرزهای ایران با لباس رسمی سپاه حضور پیدا میکردند که ما در مرز مجازی دشمن با هویت خود و بدون اصول حفاظتی حضور پیدا کنیم.
بنده معتقدم ما باید تخصص خود را افزایش دهیم به همین جهت بود که بارها فریاد زدیم که هر پایگاه بسیج باید یک استارتاپ باشد و هر استارتاپ باید یک پایگاه بسیج باشد و این اتفاق نخواهد افتاد مگر با تبیین حقایق برای مردم ، حال این که تبیین با چه وسیله ای اتفاق بیافتد بسته به تشخیص خود فرد است ، این اختیار را رهبری برای ما قائل شدند و از واژۀ آتش به اختیار استفاده کردند ، این واژه به این معنا است که هر جا به تشخیص رسیدیم عمل کنیم ، بنده نیز وظیفه ندارم کسی را مجبور به استفاده از ابزاری خاص کنم اگر به تشخیص رسیدیم که در فضای داخلی اثر گذاریم باید در این فضا فعالیت کنیم اما اگر تصور ما این شد که تأثیر بیشتری در فضای خارجی داریم ، باید در همان فضا عمل کنیم اما اما بیش از هر چیزی همانطورکه بارها اشاره کردم باید ابتدا مسلح به سلاح بصیرت بشویم ، کسی باید در زمین دشمن حضور پیدا کند که دشمن را به درستی بشناسد.
جهاد در فضای مجازی به زعم بنده این است که تلاش کنیم تا اقبال مردم به پیام رسان های خارجی کاهش پیدا کند ، در میدان نبرد نرم هر عضوی که این پلتفرم ها را ترک کند ، ضربه ای به پیکر دشمن خواهد بود بنابراین باید برای تحقق این مهم تلاش کنیم ، هدف از نبرد با دشمن ضربه به منافع وی است بنابراین باید برای کاهش قدرت دشمن تلاش کنیم اگر غیر از این باشد حضور ما به نفع دشمن است ، متأسفانه برخی تصور میکنند که رهبر انقلاب هر گاه از فضای مجازی صحبت میکنند به نرم افزارهای خارجی اشاره دارند !
در حالی که نرم افزارهای خارجی هم یکی از مقاصد ایشان هستند اما منظور ایشان صرفاً آن ها نیستند ، مقام معظم رهبری لزوماً به دنبال عضویت ما در آن ها نیستند به اعتقاد بنده ایشان بیش از هر چیز قصد دارند لزوم چاره اندیشی ما برای این پلتفرم ها را یادآور شوند همانطور که لازمۀ تدبیرکردن برای رژیم صهیونیستی صرفاً اقامت در سرزمین های اشغالی نیست ، برای نبرد نرم هم لزوماً حضور در پلتفرم خارجی ملاک عمل نخواهد بود.
تأثیر گذاری بر افکار عمومی ، ابهام از این برای افکار عمومی و رها کردن اذهان به خصوص در میان جوانان 3هدف اصلی جریان غرب برای مواجهه با ایران اسلامی در فضای مجازی است که برای مواجهه با آن راهی جز گسترش حرکت تبیینی نداریم.
رهبر انقلاب در جایی از سخنان اخیر خود از لزوم توجه به فضای عمومی صحبت میکنند که فضای مجازی بخشی از آن است ، ایشان میفرمایند ؛ « از برکات فضای عمومی ، باز بودن میدان برای افکار صحیح است » به این معنا که شما در هر حالت و مکان حقیقی مانند صفوف نانوایی ، تاکسی ، دانشگاه و ... نیز امکان ترویج عقاید صحیح خود را دارید و البته وظیفۀ شما هم همین را ایجاب میکند.
ایشان در ادامه به ویژگی های این حرکت تبیینی میپردازند. اولین شاخصۀ مهم ، رعایت اخلاق است که معرفی اسلام براساس آن میباشد ، اساساً دشمنان داعش را ساختند تا اخلاق مداری مسلمانان را زیر سؤال ببرند ، به اعتقاد بنده اسلام آوردن بسیاری از مردم در صدد اسلام و بعد از آن بیش از هر چیز مرهون دعوت اخلاقی پیامبر اسلام و امامان شیعه است ؛ اخلاق به مثابه جادوی اسلام است و در موقعیت های مختلفی به کمک ما میآید ، به همین جهت حتی مواجهه با دشمنان نیز باید با رعایت اخلاق باشد.
بی اخلاقی نقطۀ آزاد انحراف انسان ها از راه درست است ، انسان اخلاق مدار دزدی ، اختلاس ، غیبت و ... نمیکند و به مبادی اسلامی ایمان عملی دارد و حقوق کسی را زیر پا نمیگذارد.
عملیات روانی را نیز میتوان با اخلاق اجرا کرد ، ما برای پیشبرد اهداف خود به دروغ ، نیرنگ و فریب متوسل نمیشویم ، بلکه از منطق قوی ، سخن متین ، عقلانیت و زینت عاطفه استفاده میکنیم ، کسی که فاقد این خصایص است تا زمانی که اصلاح نشده نباید به میدان جهاد تبیین ورود پیدا کند.
وظیفۀ جوانان در این جهاد پاسخ به شبهات و انتشار افکار صحیح است که برای تحقق آن باید به مواردی که گفت تجهیز شویم ، اگر کیفیت پیام ما در سطح مناسبی قرار داشته باشد پیام آن به گوش مردم خواهد رسید همانطور که پیام عاشورا بیش از 14 قرن است که در طول تاریخ پیچیده است.