نورنیوز - گروه بینالملل: بر اساس گزارشهای منتشر شده، قرار است کنفرانس کمکهای بشردوستانه به افغانستان در تاریخ 13 سپتامبر (22 شهریور) به میزبانی سازمان ملل متحد در ژنو برگزار شود.
اما آیا این نشست میتواند حلال مشکلات کشوری باشد که پس از 20 سال اشغالگری متجاوزین غربی نیمی از جمعیت 38 میلیون نفری آن نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند؟
کارنامه چندین نشست از این دست درباره افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، لیبی و... نشان میدهد که هر چند وعدههای مالی و انسانی بسیاری در این نشستها مطرح و حاضران در مقابل دوربین رسانهها میلیاردها دلار متعهد شدهاند، اما هرگز هیچیک از آنها عملی نشده است، چنانچه در سه نشست پاریس برای لبنان هرگز کمکهای ادعایی به دست بیروت نرسید.
چرایی بینتیجه بودن این نشستها کاملا روشن است، چه، نشستهای مذکور همواره با میزبانی و محوریت کشورهایی برگزار میشود که خود ریشه بحران و زمینهساز نابودی کشور مورد بحث بودهاند و پس از نابودی آن کشور با تبلیغات گسترده مدعی انساندوستی و کمک شدهاند.
به عنوان مثال نشستهای حمایت انسان دوستانه از افغانستان در حالی بارها برگزار شده که محور و تصمیمگیر نشست آمریکا و شرکایش بودهاند که با اشغالگریشان محور بحران این کشور هستند.
در نشستهای حمایت از عراق و سوریه نیز محور نشستها آمریکایی بوده که خود ریشه و کانون تروریسم تحمیلی به این کشورهاست، لذا طبیعی است که کارکردی در مبارزه با تروریسم نداشته باشد.
نکته آنکه هر چند سازمان ملل در ظاهر میزبان بسیاری از این نشستها بوده اما عدم استقلال این سازمان و وابستگی آن به نظام سلطه موجب شده تا در عمل در مسیر آنها حرکت نماید و صرفا نامی برای توجیه خواستهها و اهداف سلطه گران از برگزاری نشستهای مذکور باشد.
با توجه به سابقه رفتاری غربیها میتوانند گفت که هدف آنها از برگزاری نشست کنونی به اصطلاح بشردوستانه درباره افغانستان نیز بیشتر به یک نمایش تبلیغاتی میماند که در ورای آن اهدافی خاص دنبال میشود.
آمریکا که در نشستهای پیشین درباره افغانستان با ادعای کمکهای بشردوستانه هزینههای اشغالگری را تامین میکرد اکنون پس از اخراج بر آن است تا به نام پناهجویان افغان و امدادرسانی، درآمدهای جدیدی را کسب کند، در حالی که در عمل نه اقدامی برای امدادرسانی به مردم رنج کشیده داخل افغانستان صورت داده و نه گامی برای اسکان و حمایت از پناهجویان جنگزده افغان بر داشته است.
این روند را در قبال آوارگان سوری، لیبیایی، عراقی و... نیز میتوان مشاهده کرد که اروپا و آمریکا با ادعای حمایت از آنها نشستهای جهانی برگزار و میلیونها دلار جمعآوری کردند ولی در نهایت آن چنان که باید اقدامی برای پناهجویان صورت نداده و با ادعای هزینههای امنیتی این مبالغ را به سود خود برداشتند.
از سویی؛ نشستهای مذکور در کنار آنکه بهانهای برای توجیه ابعاد دیگری از دخالت غرب در امور افغانستان است، مولفهای برای انحراف افکار عمومی از حقایق جاری در افغانستان میتواند باشد. غرب با ایجاد فضایی سرابی و خیالی از آنچه در افغانستان میگذرد این حقیقت را که ریشه این بحران، 20 سال اشغال این کشور توسط غرب و جنایاتی است که علیه ملت مظلوم این کشور صورت دادهاند، میباشد، پنهان ساخته و با نقاب ناجی، چهره متهم خویش را میپوشاند تا از بازخواست جهانی معاف گردد.
از سوی دیگر؛ آمریکا با اخراج از افغانستان توسط مردم این کشور با تحقیر جهانی مواجه شده لذا میتوان گفت که آنها با بر عهده گرفتن مدیریت کمکهای بشر دوستانه به افغانستان و جلوگیری از کمکهای مستقل سایر کشورها به دنبال انتقامگیری از افغانستان هستند.
به عبارتی آنها چرخهای را ایجاد میکنند که کمکها صرفا بر اساس خواست و نظر آنها در امور افغانستان هزینه شود که از یک سو میتوانند با محدود سازی کمکها و از سوی دیگر با اجرای رویکرد گزینشی در تقسیم کمکها میان قبایل و گروهها زمینهساز نزاع و درگیریهای داخلی در میان گروههای افغان گردند.
راهکار چیست؟
با توجه به این شرایط و سابقه رفتاری نشستهای مشابه، قطعا نمیتوان انتظاری از نشست مذکور برای کمک به رفع درد و رنج ملت افغانستان داشت به ویژه اینکه آمریکا و شرکایش به دلیل اخراج از افغانستان به دنبال انتقامگیری از مردم این کشور و البته استمرار بحران امنیتی و انسانی در افغانستان برای تسری آن به منطقه هستند.
با تمام این تفاسیر یک راهکار برای کمک به حل بحران انسانی افغانستان وجود دارد و آن تغییر در رفتار سازمان ملل در قبال این بحران نسبت به گذشته است. این سازمان باید به جای محور قرار دادن آمریکا که ریشه این بحران است، ساختاری جدید برای تحقق این کمکها ایجاد نماید.