نورنیوز - گروه بین‌الملل: جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که به اسلوونی سفر کرده بود، در اظهاراتی که آلمان نیز از آن استقبال کرد گفت: تحولات افغانستان ، لزوم ایجاد ارتش و نیروی دفاعی مشترک کشورهای اروپایی را بیش از پیش نشان داد.
این مواضع که می‌توان آن را نشانه ناامیدی اروپا از آمریکا و ناتو دانست در حالی مطرح شده است که از سال 1945 یعنی پایان جنگ جهانی دوم تاکنون آمریکا زیر چتر ناتو اروپا را زیر سلطه نظامی خود داشته است.
حال با توجه به تحولات افغانستان و فرار آمریکا و ناتو از این کشور این سوال مطرح است که آیا تشکیل ارتش مستقل از ناتو می‌تواند تامین کننده امنیت و منافع اروپا باشد؟
در پاسخ به این پرسش چند نکته قابل توجه است:
نخست؛ آمریکا علاوه بر سلطه نظامی بر اروپا در قالب ناتو، در برخی از این کشورها مانند آلمان و انگلیس دارای پایگاه نظامی است و دستِ‌کم 200 کلاهک هسته‌ای در قاره سبز دارد که وجود این پایگاه‌ها خود مولفه‌ای برای تهدید امنیت اروپاست لذا اروپا برای رسیدن به امنیت پایدار جز برچیدن این پایگاه‌ها گزینه دیگری ندارد.
دوم؛ امنیت و استقلال امنیتی تنها به حوزه نظامی محدود نیست بلکه اقتصاد و استقلال در ارتباطات جهانی بعد دیگری از امنیت را تشکیل می‌دهد. رفتار کشورهای اروپایی در حوزه اقتصادی و ارتباط جهانی نشان می‌دهد که آنها همچون بعد نظامی نتوانسته‌اند استقلال خود را حفظ نمایند. اروپا در صورتی می‌تواند با داشتن ارتش مستقل از آمریکا به استقلال امنیتی دست یابد که در حوزه اقتصادی نیز رویه خود را تغییر داده و به جای پیروی از آمریکا به سیاست تحریم علیه سایر کشورها پایان داده تا از ظرفیت‌های سایر کشورها برخوردار شود.
سوم؛ یکی از عوامل ناامنی در اروپا همراهی با سیاست‌های آمریکاست زیرا آنها نه تنها به پیروی از آمریکا به دخالت نظامی در سایر کشورها مانند عراق، افغانستان، لیبی و... می‌پردازند بلکه به درخواست آمریکا عملا حامی گروه‌های تروریستی مانند داعش، منافقین و... شده‌اند که خود زمینه‌ساز تهدیدات امنیتی علیه اروپا شده است.
با توجه به این حقایق تشکیل ارتش مستقل نمی‌تواند ضامن امنیت اروپا باشد بلکه آنها باید از سیاست‌های غلط گذشته دوری کرده و با پایان دادن به نظامی‌گری و دخالت در امور سایر کشورها، به جای همراهی با آمریکا که محور تروریسم و تروریسم‌پروری است به همراهی با مبارزان واقعی با تروریسم یعنی جبهه مقاومتی بپردازند که به اذعان جهانیان در خط اول مبارزه با ترویسم قرار دارد.
بر این اساس؛ دوری از ناتو و آمریکا و تشکیل ارتش مستقل گرچه می‌تواند گام اول و لازم اروپا برای رسیدن به امنیت باشد اما قطعا گام کافی نیست و تا زمانی که «اراده استقلال از حکمرانی آمریکایی» در میان سران اروپا به وقوع نپیوندد، «تحقق امنیت» برای آنها سرابی بیش نخواهد بود و ارتش مستقل اروپایی نیز به سرنوشت ناتو دچار خواهد شد که بدون کارآمدی تنها هزینه‌های مادی و انسانی برای شهروندان اروپایی به همراه خواهد داشت.