نورنیوز-گروه جامعه: «جمعیت ایرانیان تحت پوشش نهادهای حمایتی (کمیته امداد و بهزیستی) به حدود 12میلیون نفر افزایش یافته و غمانگیز آنکه یک میلیون نفر هم در صف انتظار برای حمایت هستند»؛ این خلاصه ای از گزاررش مرکز آمار است. در این راستا آخرین داده های موجود حکایت از آن دارد که 1.3میلیون خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور هستند که در مجموع نسبت به سال 94، 72درصد افزایش یافته است. حال اگر به شما بگوییم که هزینه خانوارها در کشور طی سال گذشته 31 درصد افزایش یافته، مصداق خوبی خواهید یافت تا مطمئن شوید یک دلیل افزایش تعداد مددجویان کمیته امداد و سازمان بهزیستی، بحرانهای اقتصادی است. این در حالی است که در سوی دیگر ، حدود 250 هزار نفر در ایران دارایی بالای یک میلیون دلار (با دلار 28 هزار تومانی) دارند. در واقع می توان گفت تعداد میلیونرهای ایرانی از میلیونرهای عربستان بیشتر است. به این ترتیب به نظر می رسد در سایه از بین رفتن طبقه متوسط ، جامعه درحال تبدیل شدن به دو طبقه طبقه برخوردار و کم برخوردار است. حال برخورداران چه کسانی هستند؟ دارندگان دارایی ثابت و کسانی که توانایی و امکان اخذ وام دارند به این دلیل که نرخ سود بانکی از نرخ تورم کمتر است. این در حالی است که آن دوازده میلیون که زیر مجموعه کمیته امداد هستند این دو امکان را ندارند.
در یک اقتصاد بیمار بدهکار برنده است!
همانطور که گفتیم در ایران، نرخ سودِ بانکی کمتر از نرخ تورم است. از وام هایی چون ازدواج با نرخ بهره 4 درصد گرفته، تا وام هایی حتی با سود دوازده درصدی نیز در ایران، تسهیلات خوبی تعریف می شوند، چراکه این نرخ از نرخ تورم پایین تر است. این در حالی است که نرخ بهره در آمریکا دو تا سه درصد (کمتر از نرخ وام قرض الحسنه در ایران) است. در این شرایط قطعا کسانی می توانند وامهای نجومی دریافت کنند که با مردم عادی تفاوت هایی داشته باشند! اما چگونه این شرایط برای برخی به وجود میآید؟
گذرگاه سرمایهداری تا ابربدهکاری!
بر اساس آییننامه تسهیلات و تعهدات کلان،حداکثر مجموع تسهیلات و تعهدات به هر فرد نباید بیشتر از 20درصد سرمایه پایه یک موسسه اعتباری باشد. همچنین مجموع تسهیلات و تعهدات کلان در هر موسسه اعتباری، حداکثر میتواند 8 برابر سرمایه پایه آن موسسه اعتباری باشد. افزایش نظارت بانک مرکزی بر رعایت این آییننامهها و قوانین در کنار الزام بانکها به ارائه شفاف عملکرد خود، می توانست در این مسیر کاربردی و اثربخش باشد. اما باید توجه کرد در همین پرونده ابربدهکاران، برخی از بانکها به دلیل اینکه خودشان در تخصیص این رانتها به افراد نقش داشتند حاضر به پیگیری پرونده نشدند تا اینکه در نهایت طرح این موضوع از احمدینژاد در سال 85به همتی در سال 1400رسید! در این مسیر، ردپای تورم بالا و نوسانی به عنوان امالمصائب اقتصاد کشور در معضل ابربدهکاران نیز مشهود است. به بیان دیگر در دورههایی با تورم بالا، اگر نرخ سود بانکی پایین باشد، دریافت تسهیلات کلان برای برخی افراد بهصرفه است زیرا با توجه به تورم بالا حتی اگر بخواهند پس از مدتی پول را به بانک بازگردانند سود بسیاری نصیبشان خواهد شد و تاخیر در بازپرداخت نیز رفتاری بهینه است!از طرف دیگر در دورههایی با نرخ تورم پایین نیز ،اگر نرخ سود بالا بماند،افرادی که به تسهیلات ارزی دسترسی دارند، آن را به صورت ریالی سپردهگذاری میکنند. با توجه به تثبیت نرخ ارز در این دورهها، بازپرداخت ارزی این تسهیلات در حالی که سود ریالی بالایی به دست آمده باز هم برای این طیف خاص، بهصرفه است. طبق دادههای موجود، بانکها در 8 سال اخیر بیش از 70 هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی پول گرفتند و با توجه به اینکه 85درصد از سپردهها متعلق به 2.5درصد افراد است، حدود 60هزار میلیارد تومان از این خلق پول نصیب 2.5درصد افراد شده است. یعنی نصیب همان طیف خاص!با این تحلیل، به نظر میرسد بخشی از ابربدهکاران بانکی از بین همان 250هزار میلیونر ایرانی(میلیون دلار در مقیاس جهانی) متولد شدهاند. همانها که به گواه نشریه «فوربس»، ایران را به 14کشور ثروتمند جهان و ثروتمندترین خاورمیانه تبدیل کرده اند تا امروز حتی از بزرگترین رقیب خود، عربستان سعودی که با 210هزار میلیونر در رده 17قرار دارد، ثروتمندتر باشد!
ایران به لحاظ تعداد میلیونر در خاورمیانه اول است!
در سال 2020 تعداد افراد با ارزش ثروت خالص بالا (HNWI) در ایران 21.6 درصد رشد کرده در حالی که میانگین جهانی این آمار در سال 2020حدود 6.3درصد بوده است؛ همچنین میزان ثروت این طبقه در ایران نیز طی همین سال بیش از 24.3درصد رشد داشته است و بسیار بیشتر از میانگین جهانی بوده است. طبق گزارش «کپ جمینی» که «فراز» آن را ترجمه کرده، افزایش سریع میلیونرها در ایران، این کشور را به لحاظ تعداد میلیونرها در مقام چهاردهم جهان و نخست خاورمیانه قرار داده است. ایران اکنون حتی از بزرگترین رقیب خود یعنی عربستان سعودی که با 210هزار میلیونر در رده 17 جهانی قرار دارد، پیش افتاده است. به علت دسترسی به داراییهای بینالمللی که به علت تحریمها محدود شده است، بسیاری از طبقات ثروتمند ایران پول خود را وارد سهام میکنند. بازار سهام منجر به میلیونر شدن آن ها شده است. به گفته کپجمینی، اکنون 250هزار میلیونر در ایران وجود دارد. بیشتر آنها در تهران زندگی میکنند. رمزارزها منبع دیگری از بودجه میلیونرهای جدید ایران را تأمین کرده است. برق ارزان در این کشور منجر به استخراج بیت کوین شده است. حدود 72درصد میلیونرهای ایرانی ها در رمزارزها سرمایه گذاری کردهاند. افزایش سریع میلیونرها، طبق برآوردهای کپجمینی، ایران را به 14کشور ثروتمند جهان و ثروتمندترین خاورمیانه تبدیل میکند. ایران اکنون حتی از بزرگترین رقیب خود، عربستان سعودی که با 210هزار میلیونر در رده 17قرار دارد، ثروتمندتر است.
شکاف طبقاتی میان خط فقر و نیمخط زندگی!
اگر از خیابانهای خلوت و آرام شمال تهران با برجهای آسمان خراش و ویلاهایی که بیشباهت به دژ نیستند بگذریم، آنسوی یک شکاف عمیق که قدمتی چند ده ساله دارد و چند نسل را متاثر از خود کرده، چشماندازی متفاوت خواهیم دید. چشماندازی که نمود آن جدا از بعد اقتصادی، روان اجتماعی مردم این مرز و بوم را نیز متاثر از خود کرده است. شاید برایتان عجیب به نظر برسد اما بیش از سی درصد از مردم ایران، زیر خط فقر زندگی میکنند. در حالی که تحریم و تورم و بورس و حتی کرونا ... برای برخی، مجال ثروتاندوزی است، آنها با هر تکانه این وقایع به خود میلرزند،یک روز شیر را از سبد مصرفی خود حذف میکنند یک روز گوشت و مرغ را. تکانها که شدیدتر شود حومهنشین میشوند. این تیزی همان شکاف است که زندگی آنها را از هم میدرد..! اما میدانید خط فقر یعنی چه؟یعنی با روزی 1 دلار ( 28هزارتومان) زندگی کردن. به این ترتیب یک خانواده 5 نفره که در ماه، نزدیک به 4 میلیون تومان خرج کنند، زیر خط فقر قرار دارند. تلخ آنکه کافیاست در اطرافمان چشم بگردانیم تا مصادیق این آمار پیش نگاهمان صف بکشد.
منبع: فراز