نورنیوز-گروه جامعه: مسئله فقر در ایران معاصر یکی از چالش های اساسی پیش روی سیاست گذاران بوده است. در طول سالیان طولانی علی رغم دستاوردهای علمی و عملی در این حوزه همچنان با چالش های زیادی روبرو هستیم.
میتوان گفت یکی از آسیب های اساسی برنامه های فقرزدایی در ایران از گذشته تا کنون، فقدان یک اراده ملی برخاسته از درون دولت، ملت، بخش خصوصی و نهادهای مدنی بوده که باعث شده نحوه برخورد ما با این پدیده به دلیل عدم اجماع میان صاحب نظران در خصوص چیستی فقر و راه های درمان این بیماری اجتماعی، ناکارآمد، متعارض و پیچیده باشد.
به نظر میرسد در کشور ما به دلایل متعددی هدایت سکان سیاست های فقر زدایی بدون در اختیار داشتن یک قطب نمای صحیح در حال گذران امور است.
برای نمونه ما در حوزه نظری، حضور ادبیات ومتدولوژی های متعدد در تعریف و حل مسئله فقر یکی از موانع اصلی رفع فقر است. در واقع همین تنوع و تکثر روش شناختی باعث سردرگمی سیاست گذار شده است و تصویری غیر دقیق از فقر در ایران جلوی چشمان سیاست گذاران گذاشته است.
میتوان گفت از آنجاییکه وضعیت فقر در ایران، به شکل منسجم ومورد تایید و تصدیق تمامی کارشناسان و متخصصین این امر وجود ندارد لذا در مرحله سیاست گذاری نیز هر دولت یا نهادی با توجه به یکی از تعاریف و وضعیت سنجی و اولویت بخشی و راه حل های برآمده از آن اقدام به سیاست گذاری و اجرا میکند و همین سیاست های مختلف و بعضا متعارض حل مسئله فقر را پیچیده تر خواهد کرد.
همچنین نبود برنامه واحد و یکپارچه و مورد اجماع فقرزدایی باعث شده تا برخی برنامه های اجرایی غیر هدفمند بوده و حتی به تعمیق فقر بیانجامد. چنین رویکردی در برنامه های توسعه کشور باعث شده تا صرفا به احکام دستوری بدون توجه به ابعاد آن و به صورت جزایری جداگانه به سیاست گذاری در حوزه فقر پرداخته شود.
یکی دیگر آسیب های مهم برنامه های سیاست گذاری فقر در ایران عدم پایبندی به اجرای برنامه های مصوب است. این عدم اجرا نیز عموما به دلیل تعارض میان اهداف اعلام شده با رویکردهای اقتصادی و عملی دولت ها در اقتصاد کلان است برای مثال در دهه هفتاد برنامه های مصوب اهدافی مانند ارتقاء سطح رفاه و محرومیت زدایی داشتند اما به دلیل اجرای برنامه تعدیل ساختاری دولت سازندگی در کشور عملا شرایط زندگی افراد جامعه به خصوص مستضعفین با بحران مواجه شد.
میتوانیم ریشه های آسیب های سیاست های فقرزدایی در ایران به طور خلاصه در محورهای زیر بیان کنیم:
1-عدم اجماع روی پدیده فقر و تعریف و انواع آن بین نخبگان علمی و اجرایی کشور
2- آشفتگی و پراکندگی و تعارض در سیاست ها و برنامه های فقرزدایی
3- تعدد نهادهای متولی فقرزدایی که باعث تداخل سیاست ها و نگاه های جزیره ای شده است
مناسب است تا دولت سیزدهم برای حل معضل فقر در ایران به دنبال همسو کردن تمامی فعالیت های فقرزدایی در ایران باشد و برای اینکار اقدام به تشکیل کمیته ملی فقرزدایی کند.
از وظایف اصلی این کمیته باید ایجاد توافق ملی و اجماع از مفهوم و ماهیت فقر در ایران، ارائه توصیه های سیاستی به مسئولان، اعلام رسمی آمار خط فقر و تهیه و تکمیل بانک اطلاعاتی فقر باشد. جایگاه این کمیته نیز قاعدتا باید به گونه ای باشد که تمامی مصوبات آن برای دستگاه ها و بخش خصوصی و نهادهای مدنی جنبه قانونی و الزامی داشته باشد. به همین دلیل قطعا در این کمیته نمایندگانی از دولت بخش خصوصی و نهادهای مدنی باید حضور داشته باشند.
نورنیوز