نورنیوز-گروه فرهنگ: امروز 12 تیرماه سالروز وفات یکی از برزگترین مدافعان حقیقت علامه عبدالحسین امینی است. شما هم اگر مثل ما و مثل خیلی های دیگر علامه امینی را صرفا با تالیف مشهورش الغدیر می شناسید، شاید جالب باشد بدانید او غیر از روحیه تحقیق و تتبعی که در منابع کتابخانه ای داشته، خصوصیات و ویژگی های خاص خود را هم داشته که حداقل در عصر خودش چندان معمول نبوده! محمدرضا حکیمی در کتاب «غدیر» توصیفات جالبی در این زمینه دارد! مثلا یکی اش این که علامه مخالف انتشار کتاب های سطحی و ضعیف درباره مسائل دینی بود.
از نظر علامه مصادیق این کتاب ها آنهایی بوده اند که از منابع و مآخذ موثق استفاده نمی کردند یا آن که براساس اجتهاد و استنتاج صحیح نوشته نشده اند. احتمالا بیشتر از ما در جریان هستید که تازیانه این نقد در وضع فعلی، دامن بسیاری از آثاری را می گیرد که زیر عنوان عامه پسند مذهبی گنجانده شده اند.
اجمالا این نقل قول علامه را بخوانید تا بدانید علامه سر این موضوع با هیچ کس تعارف نداشته است: «کتاب هایی را که در این سال ها در شرح حال ائمه(ع) در زبان فارسی نوشته شده، باید به دریا ریخت.»
سوزنی به اهل منبر و روضه خوان ها
گفتن این مطلب هم خالی از لطف نیست که علامه سوزنی هم به هم لباس های خود در میان روحانیون و مداحان زده و از بعضی از اشعار و مطالبی که در محافل و مجالس مذهبی زده می شده، دل خوشی نداشته و نقدهایی به این مجالس وارد می دانسته.
چیزی شبیه همان نگاهی که در نگاه روحانیونی مثل شهید مطهری هم می بینیم. مهم ترین نقد علامه به بی اطلاعی و ناآگاهی گویندگان از حدیث و معارف دینی بوده و این که اهل منبر و برخی از روضه خوانان بعضا حرف های غیرمستند و نامناسبی را به ائمه(ع) نسبت می داده اند.
البته خود علامه به این نرمی که ما مساله را عنوان کردیم نمی کرده. مثلا برای نمونه ببینید از تجربه حضورش در یکی از مجالس همین تهران خودمان چه گفته: «در یکی از مجالس عمده تهران در ایام عزاداری شرکت کرده بودم، در وسط منبر با این که کاری زننده بود، برخاستم و بیرون آمدم چون نشستن و گوش دادن به آن حرف ها را حرام دانستم.»
ارادت اخوان ثالث به علامه
نکته جالبی که درباره زندگی علمای نسل قبل مطرح است، صمیمیت و رفاقتی است که با شاعران و ادیبان هم عصرشان داشته اند ؛امام موسی صدر با نیما و جلال آل احمد رفاقت داشت ،آیت الله طالقانی با جلال آنقدر صمیمی بود که او را «پسرعمو» صدا می زد ، شهید مطهری با فروزانفر رفاقت داشت ،علامه جعفری با عمران صلاحی صمیمیت داشت
علامه امینی هم روابط جالبی با شعرای معاصر داشت و از جمله با اخوان ثالث و شهریار و امیری فیروز کوهی مناسبات نزدیکی داشته . اینجا برای نمونه بخشی از قصیده طولانی اخوان ثالث را آورده ایم که در سوگ علامه امینی سروده است و عنوانش هست « سلام قطره به دریا دل غدیری »:
حق آیینی چو من گر حق به ذلت دید و بی حرمت
چگونه دل کند با عز و نام و احترامی خوش ؟
چو حق مطرود و ناحق چیره گردد، و آب ها تیره
زلال اندیش روشن چون کند دل با ظلامی خوش ؟
کرا بخت شهادت نیست ، پس ذوق سعادت نیست
الاوقت شهادت شیوه بادا بر دوامی خوش
« امینی» وار مردانی که در اکرام حق کوشند
جز این در زندگی شان نیست عشقی یا مرامی خوش
ابر مردان گنداومند و سالاران چون و چند
کز ایشان یافت ارکان حقیقت انتظامی خوش
امینی پاکباز دین و حق ،کاندر قمار عشق
به نقد عمر و هستی زد،همه داو تمامی خوش
غدیری کرد بی همتا ،چنان چون بیکران دریا
لباب از رحیق حق ، جهان را زو مشامی خوش
از این درا دل آماده ، عدیری ایزدی باده
خوش آن رندی کزین مشرب کند شرب مدامی خوش
الا یادش گرامی باد و نامش جاودان والا
به حق حق « امید» اینک حدیث حق ،تمامی خوش
درگذشت در تهران تدفین در نجف
این که ما صفت علامه را به عنوان پیشوند نام آن مرحوم می گذاریم فکر نکنید که زندگی و زمانه آن مرحوم خیلی از زندگی و زمانه ما دور بوده؛ نه!. شیخ عبدالحسین امینی معروف به علامه امینی سال 1281 هجری شمسی در یکی از روستاهای شهرستان سراب به دنیا آمده و در تیرماه 1349 هم در 68 سالگی راهی دیار آخرت شده.
روایت متواتر است که می گویند دلیل اصلی فوت ایشان، بیماری و ضعفی بوده که در طی سال ها به خاطر تحقیق و نوشتن بر او حادث شده. فوت علامه هم در تهران بوده. در نهایت پیکرش بعد از انتقال به نجف در نزدیکی حرم حضرت امیر(ع) و کتابخانه ای که خودش تاسیس کرده بود به خاک سپرده شد.
نورنیوز