نورنیوز ـ گروه بینالملل: طی هفتههای اخیر مباحثی نسبتا خاص از سوی مقامات غربی در خصوص برخی جنایات صورت گرفته از سوی آنان مطرح شده که پیش از این کمتر شاهد آن بودیم.
چند روز پیش رییس بومیان کانادایی کاوسس از کشف مزارهای بینشان 751 نفر در مدرسه شبانهروزی کاتولیک ماریوال در استان ساسکاچوان خبر داد. ماه پیش نیز اجساد 215 کودک بومی که برخی از آنها کمتر از 3 سال سن داشتند، در مدرسهای در ایالت بریتیش کلمبیا کشف شد.
در واکنش به چنین گزارشهای هولناکی که نشانگر نسلکشی بومیان توسط ساختار حاکم بر این کشور است، «جاستین ترودو» نخست وزیر کانادا به ابراز تاسف بسنده کرده و در اقدامی تامل برانگیز، تنها از پاپ خواست که از بومیان عذرخواهی کند!
او اشارهای به این مسئله نکرد که تا 1997 این مدارس فعال بودهاند و کلیسا تنها به عنوان بخشی از زیر مجموعه ساختار سرمایهداری حاکم عمل میکرده و قانونگذاری و اجرای این نسلکشی توسط ساختار سیاسی سرمایهداری صورت گرفته است.
چندی پیش نیز «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان در بیانیهای اشاره کرد که آلمان به صورت رسمی نسلکشی در نامیبیا را به رسمیت میشناسد. این در حالی است که برلین از پرداخت مستقیم خسارت به نامیبیا سر باز میزند.
از سوی دیگر؛ «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه طی سخنرانی خود در مقر یادبود نسلکشی کیگالی در روآندا که بقایای اجساد 250 هزار نفر از 800 هزار قربانی نسلکشی روآندا در آنجا دفن شده است، رسماً نقش کشورش در این فاجعه انسانی را پذیرفت.
البته به این کارنامه باید نسلکشی مردم الجزایر به ویژه در دهه 1950 و آزمایشهای هستهای فرانسه را افزود. نکته آنکه فرانسه نیز از پرداخت غرامت خودداری و خواستار فراموشی گذشته و توجه به آینده شده است.
اما در آمریکا بایدن رئیس جمهور آمریکا و تنی چند از مقامات ارشد این کشور، رسما اعلام کردند که آمریکا 200 سال است که درگیر نژادپرستی و نقض حقوق رنگین پوستان است که تا به امروز ادامه داشته است. جالب توجه آنکه آنها نیز اشارهای به پرداخت غرامت و یا رفع تبعیضها نکرده و تنها خواستار نگاه به آینده شدهاند.
مجموع این اعترافها در حالی است که نظام سرمایهداری غرب با چنین کارنامه سیاهی هنوز ادعای حقوق بشر سر داده و با این ادعا به پروندهسازی و اعمال مجازات علیه سایر کشورها میپردازد.
آیا اینگونه پروندهسازیها علیه سایر کشورها مولفهای برای سرپوش نهادن بر کارنامه سیاه و ضد بشری غرب و نسل کشیهایی است که صورت داده است؟ چگونه است که غرب به جای پاسخگو بودن و مجازات شدن به جرم نسلکشی علیه بشریت به یک اعتراف بسنده میکند و حتی حاضر به پرداخت هیچ تاوانی نیست؟
نکته مهم دیگر اینکه؛ عذرخواهیهای غرب صرفا یک نقاب برای پنهانسازی استمرار رفتارهای نژادپرستانه و نسلکشیهایی است که در عصر حاضر صورت میدهند. کشتارها و جنایاتی که ارتشهای غربی در اقصی نقاط جهان از جمله در عراق و افغانستان مرتکب میشوند شاید بخش آشکار استمرار نسلکشیهای گذشته در قرن بیست و یکم توسط غرب باشد در حالی که آنها از ابزارهای جدیدی برای اجرای این سیاست بهره میگیرند.
ایجاد گروههای تروریستی در مراکز اطلاعاتی و جاسوسی چنانچه «هیلاری کلینتون» رسما اذعان میکند القاعده را آمریکا ساخته و ترامپ نیز داعش را دست ساز اوباما معرفی میکند، نسلکشی با تروریسم علمی و بهداشتی چنانچه آمریکا و اروپا در دوران بحران کرونا حاضر به دادن واکسن و حتی ماسک و دارو به سایر کشورها نشده و عملا آپارتاید پزشکی را اعمال کردند، تروریسم اقتصادی با هدف نسلکشی در کشورها در قالب سیاست تحریم اقتصادی که علیه بسیاری از کشورها اعمال میشود و... تنها بخش کوچکی از سیاستها و اقدامات غرب برای نسلکشی در سراسر جهان است.
این تروریسم نظامی، اقتصادی و علمی علیه سایر کشورها تفاوت چندانی با نسلکشیهای گذشته نمیکند و صرفا ظاهر آن تغییر کرده ولی در ماهیت همان سیاست است.
این رفتارها به صراحت آشکار میسازد که اعترافهای به ظاهر بشر دوستانه و نوع دوستانه سران غرب نه یک رفتار حقیقی و باطنی که رفتاری ظاهری و فریبکارانه است تا در لوای آن نسلکشیهایشان در قرن بیست و یکم را پنهان سازند.
نورنیوز