نورنیوز-گروه جامعه: سهند ایرانمهر در کانال تلگرامی خود در خصوص حال و هوای این روزهای جامعه و حاشیه های انتخابات 1400 نوشت: این روزها بسیاری با نوعی استیصال از هم میپرسند :"چه باید کرد؟" من با توجه به شرایطی که اکنون ما مردم ایران در آن بسر میبریم ، اینگونه پرسشها را موضوعی مربوط به مسایل اجتماعی و سیاسی امروز کشور تلقی میکنم.
ساده اندیشانهترین برداشت این است که در این لحظه فکر کنیم که پرسشگر از رای دادن یا رای ندادن می پرسد حال آنکه این تصمیم از آن دسته تصمیمهایی است که مبتنی بر تجربه زیسته و دلایلی است که شهروندان این کشور سلبی یا ایجابی برای آن تصمیم گرفتهاند و حقیقتا وضعیت کنونی کشور و استدلال های هر طرف موافق و مخالف (اگر به مجادله ها و زیر سوال بردن های طرفین توجه نکنیم) به گونه ای است که براحتی نمیتوان آن را زیر سوال برد.
موافقان می گویند اگر رای ندهیم وضعیت نامطلوب تشدید میشود و مخالفان میگویند رای دادن یا ندادن ما نشان داده است که وضعیت به شکل شتابانی رو به بدتر شدن است و تاثیری بر نتیجه ندارد. جامعه ما نزدیک به چهار دهه است که رای دادن را آزموده و حالا مخالفان رای دادن فرصت می خواهند که رویکرد آنان نیز آزموده شود.
هر دو طرف این ماجرا، مردم این کشورند با دغدغههایی که در نهایت شامل نگرانی برای خود، خانواده و میهن شان است و باید به تصمیم شان احترام گذاشت و هرکدام از ما هم تصمیم خود را با دلایل خودمان می گیریم بنابراین، مردم هم حق دارند و هم این درک و آگاهی را دارند که تصمیم درست را بگیرند و دست بردن در این تصمیم هرچه که باشد یا متهم کردن شان، کار منصفانه ای نیست.
با این مقدمه سوال "چه باید کرد" را متوجه مساله اصلیتر میکنیم. آن مساله اصلی ورای هیاهوی سیاسی و در روزها و سالهای آتی، مسئولیت اخلاقی و مدنی ما در قبال جامعه ای است که در آن زندگی میکنیم. در ایفای این مسئولیت اخلاقی مهم نیست که شما جزو رای دهندگان بودید یا جزو کسانی که رای ندادید، در هر دو شکل، اگر دغدغه شما بهبود وضعیت کشورتان است، مطابق تجربه، اندیشه و استدلال های خود عمل کردهاید و زمان بر این تصمیم شما یا مهر تایید می زند یا مهر ابطال، چیزی که مهم است اما این است که صرفنظر از رفتار سیاسی در آن لحظه که راه بر فعالیت و انتخاب سیاسی شما بسته است و زمام کشور به کسی داخل یا خارج از اراده شما سپرده شده است، راه های باز و گشاده ای که فراروی اراده و مسئولیت اجتماعی شماست، بشناسید و با اراده و انتخابی که دیگری را بر آن تسلطی نیست، وظیفه اجتماعی خود را ایفا کنید.
آن وظیفه چیست؟ همه ما باید بدانیم که به یکدیگر نیاز داریم. انسان موجودی اجتماعی است و اجتماع پیش از سیاست شکل گرفته و گاه مقوم و مصور آن است. ما صرف نظر از اینکه قدرت در مورد ما چه می اندیشد و چه برنامه ای دارد، این توان را داریم که برای خود اندیشه کنیم و برنامه بریزیم.
دو اراده در وجود ما انسانها به تعبیر فرویدی اش وجود دارد: اراده معطوف به زندگی(اروس) و اراده معطوف به مرگ (تاتانوس). اروس همه ان چیزهایی است که از عشق تا تقلای برای احساس خوب و لذت در ماست و تاتانوس همه آن چیزها از خشم تا ناسازگاری و.... من این اصطلاحات روانشناسی را برای وظیفه اجتماعی که برعهده ماست، به عاریت می گیرم تا بگویم جامعه ایرانی امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد تا با آرمان های عمیق آزادی خواهی، عدالت خواهی و امثال آن را در قالب اراده اروس، در خویش زنده کند.
هیچکس نمیتواند مانع این شود که شما با دیگران همدلی کنید، هیچکس نمیتواند مانع این شود که دیگران را آگاه کنید. به آنها بیاموزانید که فکر کنند، کتاب بخوانند، بنویسند، تاریخ را مرور کنند و از آن نتیجه بگیرند، روح خود را در روزگار سربی با رود شعر و ادبیات رقیق کنند، بر ناکامیها غلبه کنند، بر امید واهی و یاس مرگبار خط بطلان بکشند. هرکدام از ما که از قدرت سیاسی منع میشویم، این قدرت را داریم که در حلقه خویش هر آنچه را که به همدلی، آگاهی، عشق و همبستگی و شادی می انجامد، پررنگتر کنیم.
من عمیقا به این سخن چخوف باور دارم که غم هیچگاه باعث اتحاد نمیشود، خشم به یکدیگر، توهین و آزار دیگری که او هم چون ما پا در زنجیر جبر زمان و استبداد و تحمیل دارد، هیچ دردی را دوا نمیکند. جدا شدن یا انتقام از یکدیگر و مقصر و متهم کردن یکدیگر وقتی همه ما در نهایت گرفتار ابتلائات مشترکیم هیچ دستاوردی نخواهد نداشت.
قدیس و شیطان ساختن از همه چیز و همه کس و تبدیل شدن به آنچه در صورت او به نفرت نگریسته ایم، همگی رهزن فهم راه درست است و تک تک ما در این وضعیت می توانیم جزیی از آن کلی باشیم که بالاخره این توان را می یابد که دور از خشونت سیطره روحی و فکری خود را همچون پدرانمان در اعصار گذشته بر آنانی بیاندازند که قصد استیلا بر جامعه ایرانی و استحاله آن را داشتهاند. مگر پدران ما ایران را چگونه از حمله تازیان و تتاران نجات دادند و آنان را نیز به سلک و سلوک خود درآوردند؟ هر برنامه، هر طرح و ایدهای پس از ایجاد این بستر توام با عشق و همدلی فرصت ارایه می یابد و ارادهها را منسجم میکند. اگر خود قادر نیستیم که سرسلسله این راه باشیم، در این حلقه باشیم، آنجا که خشم و نفرت و یاس می کوشد اراده تاتانوس را زنده کند ما با فرمان ایست خود، غریزه زندگی را حیات ببخشیم.
این مهمترین وظیفه اجتماعی ماست چیزی بسیار مهمتر از موضوعاتی است که به اشتباه آن را در صدر اولویت های خود قرار دادهایم و خود را برای آن فرسودهایم. در این راه همه چیزهای تلخ وجود دارد، اهانتها، سو تفاهمها، تخریبها، پنجه کشیدن بر صورتتان به کام استبداد و گاه هم به نام آزادی.
هیچکس بر زخمهای شما مرهم نخواهد گذاشت. هیچکس دستان لرزان شما را نوازش نمیکند و غبار از چهر خستهتان نمیگیرد. برای بسیاری اتفاقا یک موضوع دیدنی و جذابید خواه لگد کوب شوید و خواه برخیزید. در جامعهی ناظران خونسرد یا عاملان خونریز، شما تنهایید. اما گریزی از ادامه دادن نیست.
میزان خود باشید، خودتان را با ترازوی آنانی که یا دو دستی بر تعصبات خود چسبیدهاند یا همچون کاه، اسیر رقص بادند، نسپرید. هرچه میدانید به جامعه بیاموزانید و هرچه میتوانید از دیگران خواه قبولشان دارید و خواه ندارید، بیاموزید. از برداشتن یک تکه سنگ از معبر تا تلاش برای بهبود جامعه را جزو وظایف خودتان بدانید. به این فکر نکنید که جامعه دنبال قهرمانی است که بیاید و بسازد تا آنها سر برسند. به "به به "ها و" اح اح "ها هم دل نبندید. خودتان و ضعف هایتان و اشتباهاتتان و همه چیزهای زشت خود را بدون آنکه دنبال توجیهاش باشید یا از آینه گردانی دیگران بر آن واهمه داشته باشید در مسیر همه آن چیزهایی بگذارید که به شما و اطرافیانتان انرژی و آگاهی میدهد.
این راه اگرچه تنتان را پر از زخم میکند اما در نهایت، روح تان را التیام میبخشد و زمان به دفاع از شما برخواهد خاست و انرژی منفی آنهایی را که تمام تلاششان این است که فکر کنید شایسته این راه نیستید، خواهد زدود. این مهمترین وظیفه ای است که ما برای خود و جامعهمان بر دوش داریم.
چیزی مقدم بر سیاست و چیزهاییکه برای من و شما خواب دیدهاند. خواب و رویا و تعبیرش خودتان باشید، خودمان باشیم. وقتی خودمان شدیم، مابقی چیزها نیز دومینو وار در برابرتان به خاک میافتند و جامعه راه خود را به سیاست آنگونه که خود می اندیشد و می خواهد، باز خواهد کرد. این توصیه ای ملال آور و بلند مدت اما به غایت کارآمد برای جامعه ای است که همیشه نگاه های کوتاه مدت، او را عقب نگاه داشته است.
نورنیوز