نورنیوز ـ گروه سیاسی: پرویز امینی فعال سیاسی در یادداشتی نوشت: انتخابات 1400به عرصه ثمردهی سالها سادهسازی سیستماتیک امر سیاسی و حکمرانی در بدنه اجتماعی هوادار نظام جمهوری اسلامی ایران توسط برخی نهادها و سازوکارها فکری و فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است.
عقلانیت پرورده شده در این جریان، تصوری از حکمرانی دارد که میتوان مسائل کشور را با زدن یک دکمه که روی آن کلمه «راهحل» حک شده است، حلوفصل کرد ولی متأسفانه تاکنون در این چهل و دو سال هیچکدام از رجال سیاسی از هاشمی تا خاتمی تا احمدینژاد تا روحانی یا به علت خیانت، یا به علت لجاجت یا پیری، این دکمه را نزدهاند و به همین علت مسائل روی هم تلنبار شده امروز را میتوان به همین سادگی با زدن دکمه «راه حل»، حل کرد.
تعابیری که رئیس مجلس فعلی درباره وضعیت بحرانی تولید یا توزیع مرغ در ماههای گذشته داشت که قیمت مرغ مثلا باید 9 هزار تومان باشد یا 48 ساعته میتوان مسئله دسترسی مردم به مرغ با قیمت مناسب و بدون صف را حلوفصل کرد، ناشی از همین درک از حکمرانی است. و دیدیم که یک تولیدکننده مرغ، با یک نامه و اعلام آمادگی برای در اختیار قرار دادن مرغداری خود به رایگان، چگونه سادهسازیاش را باطل کرد.
یا بر اساس همین درک سادهسازانه، می توان به شکل دادن مجلسی همت گماشت که دولت در حال احتضار روحانی نیز بتواند در بودجه و در تفاهم هستهای با آژانس و نظایر آن، به قول تهرانیهای قدیم، چند بار ماچش کند.
یا با سابقه دو ساله در قرارگاه سازندگی که با پول و اعتبار و زور سپاه، ساختوسازهایی مثل پل و پالایشگاه و... کرده است و با داشتن ظاهری شبیه شهدای گلزار شهدا و یک ناشناختگی کامل سیاسی، به فرشته نجات و حل مسائل پیچیده و بغرنج کشور تبدیل شد.
یا تحت عنوان انقلاب اقتصادی گفت که با یک درصد تغییر کاربری زمینهای کشاورزی میتوان 12 میلیون شغل ایجاد کرد درحالیکه شاخص اشتغال در دوره احمدینژاد با 600 تا 800 میلیارد دلار درآمد نفتی، خیلی ناچیز و برخی میگویند در حد صفر است.
یا مثل نایبرئیس مجلس کنونی که حتی در جریان سیاسی خود نیز بلاموضوع است، خود را اصلح برای اداره کشور و کسب ریاست جمهوری میداند و مدعی است که حداقل حقوق کارگران باید در حال حاضر 7 میلیون تومان باشد. این مدعا چه عقلانیتی در حکمرانی را نشان میدهد؟ یا چرا او فکر میکند با گفتن چنین گزارههایی میتواند رأی مردم را به دست بیاورد؟
یا میتوان مجموعه نمایشیای مثل گاندو ساخت که کل مشکلات و پیچیدگیهای پرونده هستهای را به شکل گلدرشت به نفوذ جاسوسان انگلیسی تا فیخالدون دستگاه سیاست خارجی و تیم مذاکرهکننده تقلیل داد و برجام را برساخته نفوذ بیـگانگان و نفوذ دستگاههای اطلاعاتی انگلیس در آن نشان داد و به این وسیله نه برجام را بلکه کل ساختار حکمرانی و نظام تصمیمگیری کلان و عالی کشور را بیاعتبار و نامطمئن کرد.
این درک سادهسازانه از حکمرانی، خود مانع بزرگ اصلاح و بهبود حکمرانی کشور است چرا که درک ما از مسائل حکمرانی را کاریکاتوری کرده و نتیجتا راهحلها نیز علیرغم صرف هزینهها و منابع، به مقصود وافی نمیشود و میشود آنچه اینک شده است. تجربه 42 ساله حکمرانی به ما نشان میدهد که مسائل کشور، راهحلهای یکشبه و کوتاهمدت و به آسانی فشردن یک دکمه راهحل، ندارد. کسانی که این تصور از حکمرانی و تواناییهای فیالفور از خود در حل مسائل را ایجاد میکنند یا بیاطلاعاند یا دنبال فریب مردماند. آخرین ورژن این سادهسازیها توسط روحانی اتفاق افتاد که حل 100 روزه مسائل، یا چرخاندن چرخ زندگی مردم همزمان با چرخاندن سانتریفیوژها و نیز وعده ایجاد رونقی در اقتصاد که مردم نیاز به یارانه نداشته باشند، را شعار خود قرار داد و اینک کل کشور تاوان آن سادهسازیها را میدهد.
نورنیوز