نورنیوز ـ گروه فرهنگی: در چند سال اخیر شبکه نمایش خانگی یا همان شبکه ویدیوی درخواستی(VOD) در بین مردم طرفداران زیادی پیدا کرده است. همین امر باعث شده که این حوزه به فعالیتی با سوددهی بالا تبدیل شود. روند افزایش توجه به شبکه نمایش خانگی با فراگیری ویروس کرونا و رکود کم سابقه صنعت سینما نیز شتاب بیشتری گرفت و در کنار تهدیدات شکننده ای که بحران کرونا برای سینما بوجود آورد به رونق شبکه های خانگی کمک قابل توجهی کرد.
خوب است بدانیم که سریالهای نمایش خانگی اکنون بخش مهمی از سبد مصرف فرهنگی خانوادههای ایرانی را به خود اختصاص دادهاند. قسمتهای مختلف این سریالها به صورت هفتگی توسط نظام توزیع شرکتی میان فروشگاههای گوناگون در سرتاسر کشور توزیع میشوند و همچنین از سوی ویاودیها یا همان «شبکه های اینترنتی درخواست ویدیو »به صورت برخط قابل تماشا هستند.
به طور کلی درون مایه سریالها به عنوان محصولی فرهنگی حامل ارزشها و هنجارهایی است که در داستان آن نهفته است. در واقع حتی اگر سازندگان یک سریال قصد تبلیغ باورها و عقاید خاصی را هم نداشته باشند، باز هم خللی به صحت این گزاره وارد نمیشود و آن سریال به صورت ضمنی ارزشهای سازندگان را بازنمایی میکند.
سریالهای شبکه نمایش خانگی در ایران در وضعیتی بینابین قرار دارند. آنها از یک سو قیدوبندهای معمول سریالهای تلویزیونی همچون کدهای پوششی و محدودیتهای دیالوگی را ندارند و از سوی دیگر باید مواردی را رعایت کنند تا امکان تمیز آن از سریالهای ماهوارهای فراهم شود.
در حقیقت فضایی که در شبکه خانگی از ابتدا شکل گرفته بود و این روزها با سرعت بیشتری به حرکت خود ادامه میدهد، عبور از محدودیتهای عرفی صداوسیما و فاصله گذاری با محتوای شبکههای ماهوارهای است . مسیری که هم باب طبع سیاستگذاران فرهنگی است و باعث میشود تا به زعم آنان موج گسترش استفاده از ماهواره تاحدودی کنترل شود و هم مخاطب با انتخابهای بیشتری برای گذران اوقات فراغت خود مواجه می شود.
اکثر سریالهای نمایش خانگی قابلیت پخش در رسانه ملی را ندارند زیرا توانایی عبور از ممیزیهای مرسوم رسانه ملی را دارا نیستند. در واقع این آثار در غیاب سیاستگذاری فرهنگی صحیح برای ارائه محتوای مورد نیاز جامعه، رشد کرده و تبدیل به رقیبی برای رسانه ملی شدهاند.
ورود نمایشخانگی به ساخت کارهایی با تم خشونت و صرفاً تجاری و یا کپیپرداری از کارهای ترکیهای ،هالیوودی و یا آمریکای لاتین، این سؤال را برای مردم بوجود آورده که چرا جریانِ آثار نمایشی ما در مدیومهای مختلف به این میزان غیرمنسجم پیش میروند و سرمنزلِ مشخصی ندارند؟
درست است که به گفته کارشناسان، خشونت، جرم و جنایت یکی از مهمترین ابزارهای درامسازی است اما محتوایی از این دست در صورتی قابل پذیرش است که در خدمت ایده اصلی و دال مرکزی باشد و تنها برای تزیین و جذابیت شکلی به ایده تحمیل نشوند.
در بسیاری از سریالهایی که در چند سال اخیر ساخته شده اند با کمبود معنا روبرو هستیم و برخی از آنها در زمینه فیلمنامه چنان دچار ضعف بودهاند که حتی قادر به اتمام داستان نیز نبوده و در نیمه های مسیر،ساخت سریال تعطیل شده است. مانند اتفاقی که در سریال «قهوه تلخ» مهران مدیری و «ابله» کمال تبریزی رخ داد و بدون هیچ توضیحی تولید کننده از ادامه تولید منصرف شد.
گفتنی است علاوه بر مشکلاتی که در طرف سازندگان این نوع سریالها وجود دارد سیاستگذاران در این زمینه نیز درسایه اختلافهای ساختاری، مشخص نبودن مسئولیت ها و شرح وظایف که منجر به بروز اختلاف میان وزارت ارشاد و سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر(ساترا) وابسته به صدا و سیما شده، طی چندسال اخیر دچار حیرت و سردرگمی نیز بوده اند به صورتی که اختلاف نظر در مورد نحوه و مرجع نظارت بر شبکه نمایش خانگی همچنان وجود دارد.
از جنبه حقوقی و ساختاری گرچه نظارت بر این حوزه و سیاست گذاری، در ابتدا بر عهده وزارت ارشاد بود اما با مشاهده کیفیت آثار تولیدی و محتوایی آنها میتوان مشاهده کرد که در طول سالهای گذشته متأسفانه وزارت ارشاد به نقش نظارتی و حاکمیتی و البته تقویتی خود در زمینه تولیدات نمایش خانگی عمل نکرده و این حیطه را به نوعی رها کرده است و نتیجه آن تولید آثاری است که در کیفیت و محتوای آن ضعفهای زیادی وجود دارد.
میتوان کوتاهی وزرات ارشاد در عمل به وظایف قانونی را دلیلی برای ورود ساترا به این حوزه دانست. با این وجود و با توجه به اقدامات ساترا در طول این مدت مانند تنظیم سند حمایت از کودکان و رده بندی سنی آثار، اما همچنان و پس از پررنگ شدن نقش این سازمان نیز شاهد ادامه مسیر قبلی بوده و تغییرات کیفی چندانی را نمیتوان مشاهده کرد.
این موضوع به صورت عیان قابل مشاهده است که نهادهای متولی در گذشته و حال همچنان در اتخاذ رویکردی صحیح و مسئولانه نسبت به محتوای در حال انتشار در شبکه نمایش خانگی دچار ضعف و بی برنامگی هستند.
همچنان موضوع قابل توجه در این بخش این است که آیا مراجع فرهنگی ما با نگاهی تقلیل گرایانه صرفا بدنبال تولید کمی محصولات سرگرم کننده هستند و آثار وضعی و انتقالی مخربی که میتواند بر خانواده ها داشته باشد را در نظر نمی گیرند؟
آیا تولید یک اثر نمایشی صرفا با رعایت حداقلهای اخلاقی که در حال حاضر تنها به عدم اشاره مستقیم به مسائل جنسی تبدیل شده میتواند وارد شبکه نمایش خانگی و مخاطب قرار دادن میلیونها بیننده شود؟
آیا مرجعی هوشمند، متخصص و دلسوز برای بررسی محتوایی و معنایی یک اثر نمایشی که نویسنده با نگارش داستان آن دنبال انتقال پیام خاصی به مخاطب بوده پیش بینی نشده است؟
نمایش خانگی تلاش میکند آنچه در تلویزیون محدودیت دارد را بازنمایی کند. درست است که رسانه ملی در جذب مخاطب و ساخت سریالهایی با کیفیت بالا در این سالها دچار ضعف بوده و با ممیزیهایی که جای نقد جدی دارد راه را برای ورود سلیقه های مختلف در سریال سازی ناهموار کرده است اما نباید فراموش کنیم که تامین امنیت روحی و روانی جامعه مخاطبین شبکه نمایش خانگی را نمیتوان نادیده گرفت و قطعا اهمیت آن از نزاعی که بین طرفداران و یا مخالفان سیاستهای این حوزه وجود دارد بیشتر است.
نمایش روابط خلاف عرف ایرانی و خارج از دایره خانواده مانند آنچه در سریالهای «دل»،«عاشقانه» و «ممنوعه» در کنار صحنههای عیان خشونت و موضوعاتی با محور آسیبهای اجتماعی و اخلاقی بدون جمعبندی و توجه به حل مسئله مانند آنچه در« قورباغه»،«سیاوش»،«مانکن» و«ملکه گدایان»مشاهده میشود، گرچه با توجیه نمایش واقعیت در حال رخ دادن است اما باید متوجه باشیم که برخی از این آثار چه تاثیرات منفی و مخربی بر روح و روان مخاطبین در سنین مختلف سنی برجای میگذارند.
متاسفانه به دلیل پایین بودن سواد رسانهای در بین مخاطبان شبکه نمایش خانگی، طرح ردهبندی سنی آثار در حال حاضر تاثیری در طیف بندی حقیقی مخاطبین نداشته و بیشتر به عنوان یک سلب مسئولیت از طرف سازمانهای نظارتی در حال اجرا میباشد.
در همین خصوص باید به مرور با آگاهی بخشی بیشتر به مخاطبین رسانه و افزایش سواد رسانه در انتخاب محصولی که آسیب کمتری به آنها میزند و منافع بیشتری برایشان به ارمغان میآورد به ایشان کمک کنیم. از طرف دیگر نیز سیاستگذاران باید در تنظیم مقررات و نظارت بر فرآیند تولید و محتوا پس از برگزاری جلسات کارشناسی با صاحب نظران رسانه و علوم اجتماعی و روانشناسی به طراحی یک طرح جامع بپردازند که در آن وظایف و مسئولیت های دستگاههای مختلف به صورت شفاف مشخص شده باشد و قواعد و مقررات آن قابلیت و ظرفیت اجرایی شدن را داشته باشد.
نورنیوز