نور نیوز- گروه سیاسی: مقامهای دولت «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا در چند هفتهای که از حضورشان در کاخ سفید میگذرد به مرور مواضعشان را درباره بازگشت به برجام رادیکالتر کردهاند.
اعضای تیم فعلی بایدن، از چند هفته بعد از مشخص شدن شکست انتخاباتی «دونالد ترامپ» به وضوح به شکست سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران اذعان کرده و تنها راه جلوگیری از پیشرفت بیشتر برنامه هستهای ایران را بازگشت به تعهدات برجامی آمریکا عنوان میکردند.
با این حال، همین نفرات با نزدیکتر شدن به مقطع اقدامات ضروری برای بازگشت از اقدامات متخلفانه دولت قبلی آمریکا سعی کردهاند از مواضعی که قبلتر اظهار کردهاند یک گام عقبتر نشسته و حتی از مسیر ترامپ در قبال ایران دفاع کنند- احتمالاً بر اساس این تحلیل که با بینیاز نشان دادن خود از برجام میتوانند ایران را به دادن امتیاز وادار کنند.
به عنوان مثال، موضعگیری «آنتونی بلینکن»، وزیر امور خارجه آمریکا در این خصوص در جلسه استماعی که چند روز پیش در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان برگزار شد به اندازهای رادیکال بود که حتی قانونگذاری را که از او سئوال پرسیده بود به تعجب واداشت.
بلینکن در آن جلسه در پاسخ به سئوال «براد شرمن»، قانونگذار آمریکایی که پرسیده بود آیا میتواند اطمینان دهد که برای حضور در مذاکره با ایران امتیازی به تهران نخواهد داد به سرعت گفت: «بله میتوانم.» این پاسخ به اندازهای برای شرمن غیرمنتظره بود که برای چند ثانیه میان دو طرف مکث اتفاق افتاد و شرمن گفت: «عجب جواب خوبی!.» او در ادامه گفت که پاسخهای بلینکن او را «حیرتزده» کرده است.
«لاورنس نورمن»، خبرنگار روزنامه والاستریتژورنال بعد از اظهارات بلینکن در توییتر این موضعگیری او را «خطرناک» توصیف کرده و گفته بود که واژههای مورد استفاده او به گونهای است که میتواند در آینده، آزادی عمل او را برای دیپلماسی وعدهدادهشده با ایران محدود کند.
فردای همان روز «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشست خبری هم تأکید کرد که دولت بایدن تا زمانی که ایران از گامهای جبرانیاش در برجام عقبنشینی نکند واشنگتن هیچ مشوق یکجانبهای به تهران پیشنهاد نخواهد کرد.
این موضعگیریهای مقامهای دولت بایدن در حالی انجام میشود که آمریکا یه یک مفهوم برای بازگشت به برجام تحت فشار بیشتری قرار دارد تا ایران؛ دولت آمریکا آنطور که «رابرت اوبراین»، مشاور امنیت ملی ترامپ آبانماه اعتراف کرده بود تمامی آنچه از فشار تحریمی در چنته داشت را علیه ایران به کار گرفت، حال آنکه آن سیاست، آنطور که بلینکن خودش اذعان کرده نتیجهای جز شکست برای واشنگتن حاصل نکرد.
لذا، احتمالاً طرف آمریکایی خود به این واقف است که اگر قرار باشد هر یک از دو طرف از ابزارهای خود برای فشار بر طرف مقابل استفاده کنند این ایران است که کارتهای بازی بکرتر و غافلگیرکنندهتری برای استفاده دارد در حالی که دست آمریکا در این خصوص بستهتر است.
با این حال، متأسفانه برخی از سیگنالهایی که از داخل کشور در این خصوص مخابره میشوند انطباقی با این واقعیتهای میدانی ندارند و به جای آنکه طرف مقابل را به عقبگرد از نمایش سرسختی ترغیب کند به سمت اصرار بر مواضع غیرمنطقیتر و زورگویانهتر سوق میدهد.
مثلا «حسامالدین آشنا»، مشاور رئیسجمهوری چند روز پیش در مصاحبه با «الاخبار» با عقبگرد از موضع رسمی ایران گفت که «محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران حداکثر میتواند بپذیرد که دو طرف به صورت همزمان به توافق بازگردند و اتحادیه اروپا این روند را راستیآزمایی کند.
این در حالی است که سیاست رسمی کشورمان که توسط مقام معظم رهبری بیان شده این است که ایران تنها بعد از رفع تمامی تحریمها و راستی آزمایی رفع تحریمها و پایبندی آمریکا به همه تعهداتش اقدامات جبرانیای را که در واکنش به نقض توافق توسط آمریکا و بیعملی کشورهای اروپایی آغاز کرده به عقب برگرداند.
این موضعگیری به اندازی نابجا بود که سخنگوی وزارت خارجه هم از آن فاصله گرفت و آن را موضع شخصی مشاور رئیسجمهور دانست. سعید خطیبزاده گفت: «وضع ایران در خصوص عدم پایبندی ایالات متحده به تعهدات قطعیاش ذیل قطعنامه 2231 شورای امنیت و مسیر بازگشت این کشور به برجام روشن است که بارها توسط وزیر محترم خارجه بهدقت و بهروشنی بیان شده است. پس از رفع تحریمها توسط آمریکا، ایران همانگونه که رهبری اعلام فرمودهاند اقدامات جبرانی خود را متوقف میکند. مرجع راستیآزمایی بر اساس برجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.»
موضع آقای «آشنا»، جدا از مخابره سیگنال ضعف و ترغیب طرف مقابل به حرکت در مسیر زورگویی اشکال بزرگتری هم دارد و آن اینکه «بازگشت همزمان» تنها در صورت «توازن در اعتماد» و «توازن در وضعیت» میتواند معنا داشته باشد، حال آنکه در حال حاضر ایران و آمریکا نه از لحاظ قابلیت اعتمادپذیری و نه از لحاظ وضعیت اجرای برجام در وضعیت برابر قرار ندارند.
آنجا که بحث توازن در اعتماد مطرح است، طرف آمریکایی به استناد رفتار گذشته ایران میتواند انتظار داشته باشد که تهران در صورت اعلام پایبندی به تعهداتش، تمامی مفاد برجام را همانند گذشته مو به مو اجرا خواهد کرد. اما آیا ایران هم میتواند به طریق مشابه با دولتی که از نخستین روز اجرایی شدن برجام تلاش کرد رفع تحریمها فقط روی کاغذ انجام شود و در ادامه از همان سیاست رفع تحریمها روی کاغذ هم عدول کرد، اساس را بر اعتماد قرار دهد؟
میان ایران و آمریکا از لحاظ وضعیت اجرای برجام هم توازن برقرار نیست. دولت آمریکا با نقض تمامی تعهداتش از برجام کاملاً خارج شده و قطعنامه 2231 شورای امنیت را زیر پاگذاشته است حال آنکه حتی اقدامات جبرانی ایران به مفادی از توافق مستند است که به تهران اجازه میدهد در صورت نقض عهد هر یک از طرفها از تعهداتش بکاهد. بنابراین، در حالی که آمریکا توافق را «نقض کرده»، ایران همین حالا هم در حال انجام برجام است و حتی استفاده از واژه «بازگشت» برای هر دو طرف ارفاق به آمریکا است چه برسد به آنکه بحث از «بازگشت همزمان» مطرح شود.
در شرایطی که میان دو طرف در گزارههای اعتماد و وضعیت اجرای برجام توازن برقرار نیست بایستی این عدم توازن به نفع ایران در موضعگیریها هم مشخص و مبرهن باشد. همانطور که در بالا گفته شود، در شرایطی که طرف مقابل موضعش را سرسختتر کرده جایز نیست ایران به سمت مواضع نرمتری هیچ انطباقی با وضعیت میدانی ندارد متمایل شود.
نکته پایانی اینکه رفع تحریمها، یک مطالبه ملی است و نباید به دلیل عجله برای بهرهبرداریهای حزبی و جناحی، شرایطی را پیش آورد که طرف آمریکایی بتواند با بازگشت اسمی و نمایشی به برجام از رفع تحریمها طفره رود.
آنچه برای مقامات ارشد کشور و مردم موضوعیت دارد، رفع موثر همه تحریمها به منظور گشایش در امور معیشتی جامعه است، حال آنکه بازتعریف این موضوع در چارچوب منافع حزبی و انتخاباتی در سال 1400 میتواند شرایط را به نفع طرف مقابل و به ضرر مردم کشورمان تمام کند.
تسنیم