نورنیوز ـ گروه جامعه: درگذشت مهرداد میناوند و علیرضا انصاریان دو تن از فوتبالیستهای سابق کشورمان باعث ناراحتی بسیاری از مردم کشورمان شد. البته این دو عزیز تنها کسانی نبودند که ما بر اثر کرونا از دست دادیم بلکه به این لیست میتوان سیروس گرجستانی، پرویز پورحسینی، چنگیز جلیلوند، (هنرمند)، فاطمه رهبر، عیسی جعفری، محمدعلی رمضانی(نمایندگان مجلس)،سردار ناصر شعبانی( از فرماندهان سپاه)، امام جمعه یزد، امام جمعه میناب، امام جمعه کیش، عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو تشخیص مصلحت و ... حتی صدها شهید راه سلامت (کادر درمان بود) را اضافه کرد.
اما اظهارنظرهای پس از فوت میناوند و انصاریان، موج جدیدی از فضاسازی رسانه ای با پرچم «#واکسن_بخرید» را در فضای مجازی و حقیقی به راه انداخت. چهرهها و افراد سردمدار این موج را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ افرادی مانند علی دایی که در داخل کشور هستند و از سر نگرانی این مطالبه را پیگیری میکنند.
دسته دیگری که اغراض سیاسی داشته و به دنبال تنشآفرینی هستند این عده عمدتا در خارج از کشور زندگی میکنند و هدفی جز ناامید و عصبانی کردن مردم ندارند.
در پاسخ به دسته نخست باید گفت که مگر از زمان کشف اولین واکسن کرونا، مسئولان کشورمان نگفتند که به موازات تولید داخلی واکسن، بهترین واکسن خارجی را به شرط اطمینان از صحت عملکرد آن وارد کشور میکنیم؟ مگر مسئولان ارشد کشور که روز و شبشان را برای تهیه و تولید واکسن گذاشتهاند، دست روی دست گذاشته اند که اینگونه بیرحمانه خطاب برخی از چهرهها قرار میگیرند؟
همین روز گذشته نیز نخستین محموله واکسن روسی «اسپوتنیک وی» با کارآیی بیش از ۹۱ درصدی وارد کشور شد.
عده دیگری از همین دسته نخست، با پاشیدن بذر سیاه ناامیدی بر چهره وطن، جان باختن دو ورزشکار سابق کشورمان را مستمسک قرار دادند، و این افراد را شهید راه واکسن خواندند.
باید از این چهرهها پرسید که حتی اگر هفتهها قبل واکسنهایی که ایران پول آنها را تهیه کرده بود به ما تحویل داده میشد، مگر این چهرههای عزیز در اولویت تزریق قرار داشتند؟ آن هم در زمانی که هنوز کادر درمان، افراد مسن، زنان باردار و افراد دارای بیماریهای زمینهای واکسینه نشده اند.
عجیب آنجاست که عده دیگری از همین افراد گمان میکنند که واکسن، دارو است که به بیمار مبتلا به کرونا تزریق شود و او بلافاصله حالش خوب شود، درحالی که واکسن جنبه پیشگیرانه دار و نه درمانی!
این عده شاید فراموش کرده اند که افرادی که باید بر سر آنها فریاد زد؛ همین کشورهایی هستند که در اوج دوران شیوع کرونا، نه تنها کیتهای تشخیص کرونا، ونتیلاتور و دارو در اختیار ما قرار ندادند بلکه جلوی واردات این تجهیزات پزشکی از کشورهای دیگر را هم میگرفتند. حتی کالاهای ساده ای مثل ماسک هم که توسط ایران خریده شده بود، توسط همین کشورها مصادره شد تا ایران با دست تنها به جنگ کرونا برود.
اما دسته دوم؛ چهرههای خارجنشینی هستند که هر اتفاقی در کشور را بهانهای برای انتقامگیری سیاسی خود میدانند. باید از همین افرادی که در آلمان، آمریکا ، انگلیس و... زندگی میکنند و ایران تحت شدیدترین تحریمها را زیر سوال میبرند، پرسید مگر خودشان تا الان در اولویت تزریق واکسن قرار گرفتهاند؟
هنرمندان و ورزشکاران این کشورها چطور؟ اصلا در کدام کشور، هنرمندان در اولویتی بالاتر از کادر درمان قرار است واکسینه شوند؟ چرا حتی لری کینگ، مجری مشهور انگلیسی با وجود سن بالا، در اولویت دریافت واکسن قرار نگرفت و چند روز پیش بر اثر کرونا درگذشت.
چگونه است که عدهای از بیماران زمینهای در همان کشورهای اروپایی هنوز معطل دریافت واکسن هستند و نوبت شان نرسیده است؟
چگونه است که بعد از شروع واکسیناسیون در این کشورها هر روز صدها تن و بلکه بیش از هزار نفر در یک روز بر اثر کرونا میمیرند؟ طبق کدام قاعده، شروع واکسیناسیون را معادل پایان تلفات کرونا می دانند، درحالی که بهترین تخمین ها از اثرگذاری گسترده واکسیناسیون، وعده سال آینده را می دهند.
آیا این کشورها هم نفرین شدهاند؟ چگونه عدهای فوت هزار نفری در انگلیس با جمعیت ۶۰ میلیونی را عادی میبیند اما فوت زیر هشتاد نفری ایران را فاجعه؟
اصلا مگر چند درصد از مردم جهان واکسینه شدند؟ از حدود هشت میلیارد جمعیت جهان کمتر از دو درصد واکسن کرونا دریافت کرده اند که اکثر آنها هم فقط یک دوز دریافت کرده اند که عملاً نمیتواند ایمنی کامل ایجاد کند و مانع مرگ کسی شود اما برخی سعی دارند تا ایرانیها را بدبخت ترین مردم جهان معرفی کنند.
عده دیگری از این افراد دسته دوم، مزدورانی هستند که پیش تر برای تحریم بیشتر ایران به ترامپ نامه نوشتند، این افراد که امروز از آن طرف مرزها خودشان را داغدار مرگ دو ورزشکار ایرانی نشان می دهند در همین ماههای اخیر تمام تلاششان را برای تحریم ورزش ایران به کار گرفته بودند.
همین عده که سعی میکنند خودشان را ناراحت نشان دهند، در زمان انتشار اخبار همکاری ایران با کوبا (به عنوان یکی از قدرت های برتر پزشکی و واکسن سازی دنیا) هجمههای زیادی به وجود آوردند تا این اقدام را زیر سوال ببرند.
همین جریان در زمان اعلام خرید واکسن کرونای روسیه تمام تلاش خود را به کار بستند تا واکسن اسپوتنیک وی را در چشم ایرانیان ناسالم و غیرایمن جلوه دهند؛ همان واکسنی که تعدادی از کشورهای اروپایی همچون آلمان برای خریدش صف کشیده اند و نماینده عالی اتحادیه اروپا آن را «خبر خوبی برای بشریت» ارزیابی کرده است.
در این جنگ روانی، رسانه های ضدانقلاب حتی از ساده ترین واقعیت ها و اصول خبرنگاری هم عدول می کنند. سیاستی که دویچهوله آلمان هم در پیش گرفت؛ آن ها همزمان که در بخش انگلیسی خود از تجربه موفق تزریق واکسن اسپوتینک گزارش دادند و وزارت بهداشت آلمان از واردات واکسن اسپوتینک خبر داد، در بخش فارسی خود تیتر زدند واکسنهایی که ایران قرار است از روسیه بگیرد بحثبرانگیز (بخوانید غیرایمن و خطرناک) است.
شاید عدهای از این سلبریتیهایی که مسئولان را برای تاخیر در تهیه واکسن محکوم میکنند یادشان رفته برای تهیه واکسن آنفلوآنزا که به اندازه کافی در جهان وجود داشت، همین کشورهای اروپایی و آمریکایی در قبال ایران کارشکنی کردند و واکسن آنفلوآنزا با چند ماه تاخیر وارد کشور شد.
اینکه ایران به لطف رعایت پروتکلها شرایط بهتری پیدا کرده، محمولههای واکسن خارجی در حال ورود به ایران هستند، نتایج واکسن ایرانی تاکنون مثبت بوده و بعضی کشورهای اروپایی همچون سوئیس در حال رایزنی برای تهیه واکسن ایرانی هستند واقعیت هایی است که دشمن نمی خواهد به گوش مردم برسد. سیاه نمایی بعضی سلبریتیها نشان میدهد که واکسن ناامیدی اگر از واکسن کرونا مهمتر نباشد اهمیتش کمتر نیست.
خبرگزاری فارس