نورنیوز ـ گروه فرهنگ و هنر: فراگیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی در بین نخبگان و اهالی فکر و اندیشه عموما با مخاطراتی همراه است که امروزه کم و بیش میتوانیم آن را مشاهده کنیم.
گرایش به موضوعات ژورنالیستی، به کاربردن گزارههای غیر علمی در متنهای کوتاه، واکنش سطحی به مشکلات موجود در جامعه و همیشه منتقد بودن از نمونههایی است که در صفحات مجازی برخی شخصیتهای اندیشمند قابل مشاهده است.
باید توجه داشته باشیم همانطور که نخبگان در قبال کاستیها و مشکلات موجود باید نگاه انتقادی داشته باشند و با وسواس و حساسیت نبض جامعه خویش را کنترل کنند اما نباید با مشاهده وضع نامطلوب در برخی ساحتهای اجتماع، فرهنگ و سیاست از وظیفه ذاتی خود شانه خالی کرده و در راستای اصلاح امور نقش بیبدیل خویش را فراموش نمایند.
تنزل مقوله مهمی چون «اندیشیدن» برای رفع معضلات جامعه و گذار به وضع مطلوب، به یادداشتنگاریهای سطحی در شبکههای اجتماعی، آفتی است که امروزه بسیاری از متفکرین و اندیشمندان را درگیر خود کرده و دو عرصه «ژورنالیسم» و «تولید فکر و ایده» را با هم خلط کرده است.
در همین زمینه «حسن انصاری» پژوهشگر مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در یادداشتی با عنوان «فضای مجازی» به توصیف وضعیت این روزهای نخبگان در شبکههای اجتماعی پرداخته و نوشته است:
«فضای مجازی» حسنهای زیادی دارد. اما آفتهایی هم دارد. یکی از این آفتها این است که عدهای را در توهم تولید اندیشه میاندازد. در فیسبوک و توئیتر به طور خاص آدمهایی را میبینیم که با وجود ادعای داشتن مدارک و مراتب دانشگاهی کار و وظیفه خود را در حد نکتهپراکنی و «تأملات نویسی» و یادداشت نگاریهای چند سطری فروکاستهاند؛ معمولا پر از انتقاد از وضع موجود، از فرهنگ گرفته تا اقتصاد و اجتماع و سیاست. انتقاد که چه عرض کنم؛ بیشتر نق زدن است. همه ما باید تلاش کنیم به این بیماری گرفتار نشویم. اگر بناست من و شما که کارمان تحقیق و نوشتن و پژوهش آکادمیک و روشمند است به جای انجام وظیفه خود و تلاش برای بهبود شرایط و ساختن آیندهای برای جوانان این مملکت دائما به نق زدن و حاشیهنگاری و نکتهپراکنی مشغول شویم؛ خب کار ما را چه کسی باید انجام دهد؟ از خود بپرسیم کدام کتاب خوب را به طور نمونه در این ده سال نوشتهایم؟ چه متنی اساسی را در این ده سال تصحیح و ویرایش کرده ایم؟ چه کتاب ارزشمند و مهم در عرصه علوم انسانی را در این ده سال اخیر ترجمه کردهایم؟ خود چه کردهاید و چه کردهایم که باید دائما از این و آن اشکال بگیریم؟ مگر می شود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در فیسبوک و سه سطر آنجا در توئیتر و تلگرام ارتقا داد؟ اگر فروزانفرها و مجتبی مینویها و قزوینیها و هماییها و یحیی مهدویها و ایرج افشارها و بسیاری دیگر در هشتاد سال گذشته چنین میکردند فکر میکنید اصلا امروز چیزی از ادبیات و فرهنگ و میراث ایرانی باقی مانده بود؟ آن نسل از بزرگان ما با وجود همه کمبودها و مشکلات هیچ گاه در انجام وظیفه کوتاهی نکردند. میراث آنان را امروز در دست داریم و بر سر سفره آنان نشستهایم. ما برای آیندگان چه کرده ایم؟
نورنیوز