نورنیوز ـ گروه سیاسی: فراگیری و نقش موثر شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در تحولات اجتماعی، سیاسی و امنیتی جوامع مختلف به ویژه طی یک دهه گذشته بر کسی پوشیده نیست، به گونهای که میتوان گفت این شبکهها سرنوشت بسیاری از وقایع قرن 21 را رقم زدهاند.
از سویی؛ زمین بازی طراحی شده در این بستر عموما به نفع جریان قدرت و ثروت در جهان بوده و زیر پوشش جریان آزاد اطلاعات و مفهوم آزادی بیان، بزرگترین تحریفها و سانسورها به نفع این جریانها به وقوع پیوستهاند.
بررسی عملکرد این شبکهها به وضوح بیانگر این واقعیت است که؛ این بستر ابزاری بسیار کارآمد برای جنگ نرم علیه ملتهای آزادیخواه و نظامهای مستقل در سراسر جهان بوده و با وجود ایجاد محملی بزرگ برای پمپاژ اخبار و اطلاعات در سطح بسیار گسترده، عملا اهداف خاصی را دنبال کرده است.
استانداردهای دوگانه این شبکهها اما؛ آن نکته مهمی است که نشان از عدم صداقت و وابستگی مدیران آنها به سرویسهای امنیتی و محافل قدرت و ثروت در دنیا دارد. بایکوت و سانسور اخبار و اطلاعات غیر همسو، ضریب دادن به تحولات مدنظر، جاسوسی گسترده از اطلاعات شخصی کاربران و تبدیل شدن به ابزار براندازی در نظامهای سیاسی مخالف در سراسر دنیا شاهدی بر این مدعا است.
در این میان وضعیت دو شبکه اجتماعی «توئیتر» و «فیسبوک» به دلیل فراگیری در سطح جهان کاملا منحصر به فرد بوده و این دو شبکه را در کنار فعالیتهای ظاهری خود، عملا به بخشی از ابزار جنگهای ادراکی نظام سلطه علیه دیگران تبدیل کرده است.
نقش فعال و موثر این دو شبکه در تحولات دو دهه گذشته در غرب و جنوب غرب آسیا، آمریکای لاتین، انقلابهای رنگی در شرق اروپا، تحولات ضد چین در شرق و جنوب شرق آسیا و... همگی حکایت از ماموریت ویژه آنها در راستای سناریوهای آمریکایی ـ صهیونیستی ضد مردمی در نقاط مختلف جهان دارد.
آنچه اما این روزها کوس رسوایی حاکمان بلامنازع فضای مجازی را به صدا درآورده، تحولاتی است که در سرچشمه این خباثتها یعنی ایالات متحده آمریکا در حال وقوع است، آنجا که وقتی دستهای پشت پرده جریان قدرت و ثروت از طریق این شبکهها، حتی مجبور به سانسور سخنان و مواضع رئیس جمهور آمریکا میشوند.
موضوع کاملا روشن است؛ این ابزار تا زمانی که باعث بر هم خوردن نظم، ثبات و آرامش در جوامع مخالف خود باشند، هیچ حد و مرزی برای فعالیت خود قائل نیستند، اما به محض به خطر افتادن خود ناگاه با اتکاء به پروتکلهای از پیش تعیین شده فضای خود را برای اظهارنظرهای مخالف محدود میکنند.
تشویق به آشوب و هرج و مرج، ترویج خشونت، دروغپراکنی و تلاش برای ایجاد تفرقه و از هم گسیختگی انسجام اجتماعی از جمله مواردی هستند که تنها زمانی تبدیل به خطوط قرمز فیسبوک و توئیتر میشوند که هستی نظام سلطه به خطر افتاده باشد وگرنه جان و مال و آبروی دیگر ملتها و نظامهای سیاسی غیر همسو با منویات صاحبان پشت پرده این شبکهها کمترین ارزشی برای واکنش ندارند.
محدودسازی و عدم بازتاب دیدگاههای ساختارشکن از سوی ترامپ و حامیان او که حالا دیگر تبدیل به یک مهره سوخته شده در مقایسه با جنگافروزیهای این شبکهها طی این سالیان، حکایت همان استانداردهای دوگانهای است که نه تنها در عالم مجازی که در جهان حقیقی هم از سوی نظام سلطه همواره سر میزند. حکایت فروش تسلیحات به رژیمهای سرکوبگر و گروههای تروریستی افراطی، عدم واکنش به کودککشی و اشغال سرزمینی، نادیده گرفتن رفتارهای ضد بشری و... تنها نمونههایی از این دست است.
افکار عمومی ایرانیان شاید بیش از هر چیز خاطره درخواست ویژه «باراک اوباما» از توئیتر در جریان فتنه سال 88 را به یاد داشته باشد، زمانی که مستاجر دموکرات کاخ سفید برای تشدید فعالیتهای مخرب این شبکه در ایران، از مدیران آن درخواست کرد تعمیرات خود را به عقب بیاندازد تا بلکه آرزوی او برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران محقق شود.
با این تفاسیر؛ امروز اتفاقی بیسابقه در دنیای امپراتوری رسانهای غرب رقم خورده و پس از توئیتر و فیسبوک، سه غول رسانهای آمریکا یعنی شبکههای تلویزیونی « MSNBC،CBS ،ABC» نیز اظهارات و ادعای تقلب ترامپ را بایکوت و پخش زنده سخنان رئیس جمهور کدخدای ادعایی جهان را به دلیل آنچه که آن را دروغ پردازی میخوانند قطع میکنند. بیبیفارسی هم از واژه «فتنه» برای سخنان ترامپ استفاده میکند و او را به بر هم زدن آرامش متهم میسازد.
بیراه نیست اگر بگوییم «ترامپ» خودِ واقعی و باطن حقیقی آمریکاست که این روزها زنجیر پاره کرده و دیوانهوار همه چیز را برای بقای در قدرت خراب میکند. این بزرگترین نشانه برای افول تمدنی است که سالها است با دروغ بزرگی به نام «لیبرال دموکراسی» دم از آزادی و تمدن و حقوق بشر میزند. حکایت کوزهگری که بالاخره در کوزه افتاده است.
نورنیوز