نورنیوز ـ گروه سیاسی: پنل انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با موضوع «حق بر دانستن حقیقت» برگزار شد.
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم پنل انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با مشارکت موسسه سنتینل (ایرلند) و ورد فور پیس (هند) و مرکز حقوق بین المللی و سرمایه گذاری لاهه در حاشیه چهل و پنجمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل با موضوع "حق بر دانستن حقیقت" با مشارکت اساتید دانشگاه، شخصیت ها ، فعالان حقوق بشر و آسیب دیدگان از تروریسم به صورت وبینار برگزار شد.
در غیاب حقیقت نمیتوان دادرسی منصفانه ای را متصور بود
در ابتدای این نشست آقای دکتر محمد امین کوشا، وکیل و حقوقدان، در ابتدای این نشست و به عنوان مجری گفت، بحث پیرامون مفهوم حق بردانستن حقیقت به عنوان یکی از حقوق بنیادین و اساسی بشر امروز میتواند در جهت مبارزه با تروریسم و حمایت از قربانیان آن مفید واقع شود. فایده این بحث از این نکته منبعث میشود که تعقیب و محاکمه عاملان حوادث تروریستی میتواند به حق بردانستن حقیقت موضوعیت ببخشد و یا تحقق چنین حقی را تسهیل نماید. سؤالات متعددی در حیطه ی وجود چنین حقی مطرح است لیکن آنچه که در اینجا بیان میشود چگونگی وچرایی این ارتباط است.
وی ادامه داد، در پاسخ به سؤال مذکور دو نکته حائز اهمیت است؛ اولاً آیا اساساً حق دانستن حقیقت وجود دارد؟ ثانیاً در فرض اثبات چنین حقی آیا محاکمه و پیگرد قانونی خود میتواند به حق بر دانستن حقیقت موضوعیت ببخشد؟
آقای کوشا در ادامه سخنان خود گفت، حق بر دانستن حقیقت از دو منظر قابل بررسی است اولاً به عنوان یک ارزش اخلاقی. حقیقت به عنوان یک هنجار اجتماعی در تمامی نظام های سیاسی مستقل از نوع تفکر و ایدئولوژی آنها همواره مورد تأیید و تأکید دولتها ونظامهای سیاسی حاکم بر آنها بوده است ثانیاً حقیقت به عنوان یک ارزش حقوقی. از این منظر رعایت انصاف و عدالت در دادرسی منوط است به وجود حقیقت چراکه در غیاب حقیقت نمیتوان دادرسی منصفانه ای را متصور بود. به عبارت دیگر، حق بر دانستن، حق بر دانستن واقعیات یک حادثه تروریستی است. ایشان ادامه داد، از طرف دیگر تعریف جامع از حق بر دانستن ارائه نشده است اما آنچه که واضح است اینست که حق بر دانستن حقی است که تحقق ان سبب میشود که قربانیان از جریان و چگونگی نقض حقوق بشر مطلع شوند. ایشان در انتها گفت، بدیهی است که حوادث تروریستی از مصادیق بارز نقص های فاحش حقوق بشر محسوب میشوند که نه تنها قربانیان بلکه افکار عمومی جامعه نیز میبایست از آنچه که حقیقتاً اتفاق افتاده مطلع شوند.
ما در زمانهی اطلاعات غلط قرار داریم
در ادامه نشست، تارا اوگریدی، فعال حقوق بشر از ایرلند، بیان داشت، از دعوت به مشارکت در این برنامه تشکر دارم. برنامه ای که سازمان دهندگان آن سخت کار می کنند تا آگاهی در مورد قربانیان تروریسم در ایران را افزایش دهند. وی ادامه داد، ما در زمانه ی اطلاعات غلط قرار داریم زمانه ای که دروغ و اخبار غیرحقیقی در ابعاد وسیع منتشر می شود . چطور قربانیان می توانند در دوران سلطه تکنولوژیک انتظار عدالت و غرامت داشته باشند.
این فعال حقوق بشر در ادامه سخنان خود گفت، به عنوان یک تاریخدان معتقد هستم که تاریخ توسط طرف پیروز و به میل آنها نوشته می شود. به همین دلیل ما باید در حقیقت غور کرده، وقایع را مستندسازی کنیم تا واقعیت های دارای اهمیت را حفظ کنیم. به نظر می رسد، نخبگان تنها زمانی به دغدغه ها توجه میکنند که در میان عموم مردم مطرح شده و با فشار افکار عمومی روبرو شوند. این جایی است که ان جی او ها در ایجاد استراتژی از طریق لابی گری در دولت ها به میدان می آیند.
تارا اوگریدی ادامه داد، کمیسیون های حقیقت یاب بازوی تحقیقاتی غیرحقوقی هستند که واقعیت ها را می سنجند و علت های اصلی را کشف و نتایج اجتماعی نقض های حقوق بشر در گذشته را بررسی می کنند. از طریق اقدامات آن ها فرصتی برای بازسازی جامعه از هم گسسته ایجاد می گردد.
وی در ادامه به مواردی از ناکامی روندهای قضایی در کشف حقیقت پرداخت. تارا اوگریدی گفت، یکی از موارد مهم بی کیفری که اخیرا اتفاق افتاده، تصمیم دادگاهی در انگلیس در محاکمه سربازانی بود که به تظاهرات مسالمت آمیز فعالان حقوق مدنی در روز موسوم به یکشنبه خونین شلیک کرده و برخی از آنها را کشتند. در چنین وضعیتی، این وظیفه بر دوش جامعه مدنی است تا با بسیج منابع خود از طریق برپایی بزرگداشت ها و نشست ها و ارائه مشورت ها و مذاکره ها، ازقربانیان حمایت کند.
وی در انتهای سخنانش گفت، معتقد هستم که این وظیفه ای فراتر از ظرفیت بروکراتیک و یا منافع مالی بازیگران دولتی است و در واقع بر دوش خانواده ها و جمعیت ها است. وظیفه ما کمک رسانی به آنها است تا با توجه و احترام به آنها گوش دهیم، آن ها را تشویق و تجهیز کنیم تا یادبودهایی از طریق مستندسازی، هنر و فیلم بسازند و از طریق مشارکت فراملی موجب تاثیر مثبت بر جامعه شوند تا تروریسم را در تمامی اشکالش رد کرده و حقیقت را برای نسل های آینده حفظ کنند.
حق بر دانستن حقیقت دو جنبه فردی و جمعی دارد.
انیسه ون انگلند، استاد دانشگاه از انگلستان، در ابتدای سخنان خود در نشست گفت، اولین موضوع پیرامون این سوال است که مفهوم حقیقت مندرج در قانون چیست؟ در برخی از قوانین از حق بر دانستن صحبت شده است و در برخی دیگر از حق بر دریافت اطلاعات پیرامون پرونده بحث شده است و به همین دلیل تعریف دقیقی از اینکه حقیقت چیست وجود ندارد. مطلب دیگر این است که شیوه برخورد ما با حقیقت بسیار غرب گرایانه است یعنی بر اساس فاکت ها و رویه ها. وی ادامه داد، اما در کمیته های حقیقت یاب از قربانیان خواسته می شود تا روایت های شخصی خود را بیان کنند تا با گفتگو حقیقت کشف شود. به این ترتیب تعریف حقیقت متفاوت می شود. بنابراین اولین مسئله معنای حقیقت است. مطلب بعدی ظهور مفهوم حق بر دانستن حقیقت است. این مفهوم با برپایی دادگاههایی در افریقا و ایرلند و در قالب هایی مانندعدالت ترمیمی شروع شد.
استاد امنیت بین الملل در موسسه کرانفیلد در بخش دیگری از سخنانش گفت، دادگاهها می توانند عدالت را تامین کنند اما مواردی وجود دارد که دادگاه ها در درک اتفاقات ناکام مانده اند. مثلا باید پپرسید که چه تعداد انسان باید کشته شوند تا جرم نسل کشی اتفاق بیفتد. به همین دلیل این ایده به ذهن می رسد که بهتر است به سازوکارهای خارج از روند قضایی هم تاکید داشته باشیم. وی ادامه داد، حق بر دانستن حقیقت دو جنبه فردی و جمعی دارد. از جنبه فردی قربانیان به زوایای وقایع آگاه میشوند اما پذیرفتن حق بر دانستن حقیقت و یا حق آگاهی موجب می شود که جامعه بر خاطرات تلخ اجتماعی خود غلبه کند. به این ترتیب تمامی افراد یک جامعه حق دارند که از حقیقت اطلاع یابند و این تنها قربانیان و یا خانواده های قربانیان نیستند که حق دانستن حقیقت دارند.
خانم ون انگلند در انتهای سخنانش گفت، باید بدانیم دادگاهها شفاف نیستند و افرادی می توانند بر روندهای دادگاه تاثیر گذاشته و حقیقت را دستکاری کنند و دستکاری سیاسی در مورد دادگاهها وجود دارد. وی ادامه داد، در نهایت باید بگویم ما نیز حق بر دانستن حقیقت داریم
تبعیض زیادی بین قربانیان داعش در پاریس و قربانیان داعش در بغداد وجود دارد
یان فرمون، وکیل بین المللی ، سخنران بعدی نشست بود. وی در ابتدای سخنانش گفت، اول از همه بگویم کدام حقیقت، حقیقت است و چگونه میتوانیم رسیدن به دانستن حقیقت را تقویت کنیم. فکر می کنم که باید قوانین حق بردانستن حقیقت به شکل پایدار وجود داشته باشد. اما اگر تعریف حقیقت روشن نباشد و اگر به نظر برسد تعریف و تقویت حق بر دانستن دشوار باشد، ممکن است سوالی درباره این مطرح شود که آیا حق بر دانستن حقیقت کافی است یا خیر؟ وی ادامه داد، حقیقت از نظر قضایی لزوما حقیقت از نظر قربانی محسوب نمیشود. آیا نظام قضایی میتواند حقیقت مد نظر قربانیان را برایشان فراهم کند؟ گاهی این حقیقت تنها قسمتی از حقیقت است.
یان فرمون در بخش دیگری از سخنانش گفت، من شخصا ترجیح میدهم که به تعهداتی اشاره کنم که دولتها برای تحقیق و پیگرد جنایاتی که انجام شده دارند. اگر به این قوانین توجه کنیم، این جنبهای است که میتوانیم درخواست از دولتها برای حق بر دانستن حقیقت را تقویت کنیم. درکنوانسیونهایی مانند کنوانسیون نسلکشی، کنوانسیونهای ژنو، کنوانسیون شکنجه از جمله قوانین بینالمللی است که الزاماتی برای کشورها به وجود آورده و قربانیان میتوانند براساس آن اقدام نمایند و از دولتها بخواهند از سازوکارهای سیاسی و قضایی برای تحقیقات استفاده کنند.
این حقوقدان بلژیکی در بخش دیگری از سخنانش گفت، مسئله دیگری که میخواهم درباره آن صحبت کنم این است که من در سالهای گذشته در مباحثی درباره جنایاتی که داعش مرتکب شده مشارکت داشتهام. آنها مرتکب جنایت علیه بشریت و نسلکشی شدهاند. آنچه دیدم و متوجه شدم، این است که استفاده از قوانین ضدتروریسم که کشورهای اروپایی در رابطه با داعش به کار بردهاند، به جای اینکه اعضای داعش را مسئول بداند و حداقل یک حقیقت از منظر قضایی برای قربانیان جنایات داعش فراهم سازد، ایجاد تناقض کرده و مانعی برای حق بر دانستن حقیقت ایجاد کرده است.
وی ادامه داد، من با تعدادی از زنان ایزدی در شمال عراق، سوریه و در ژنو دیدار کردم. در نشستی با یکی از زنان ایزدی شرکت کردم که یکی از آنان میگفت او به گروگان گرفته شده و مکررا مورد تجاوز اعضای داعش قرار گرفته است. او گفت فرد متجاوز آلمانی بود. او میدانست که فرد داعشی از کدام کشور بود. حتی نام او در بین اعضای داعش را میدانست و از معلولیت او نیز خبر داشت. فکر میکنم با این معلومات، دادستانی آلمان میتواند درباره این موضوع تحقیق کند این شخص چه کسی است. این خانم ایزدی گفت در یک طرح توانبخشی در آلمان حضور داشته و هیچ کس از او درباره این مسئله سوالی نکرد چون قرار نبود کسی درباره این جرم فرد داعشی تحقیقی انجام دهد.
یان فرمون در بخش دیگری از سخنانش گفت، حداقل در رابطه با داعش، اگر بخواهیم حق بر دانستن حقیقت را برای قربانیان این گروه تروریستی ایجاد نماییم، این خیلی ضروری است که فراتر از این قوانین ضدتروریسم در اروپا عمل کنیم و یک مسئولیتپذیری واقعی و تحقیقات واقعی انجام پذیرد تا حق بر دانستن حقیقت برای قربانیان فراهم شود.
حقوقدان بلژیکی ادامه داد، ضمن اینکه قوانین ضدتروریسم اروپا بین قربانیان اروپایی گروه تروریستی داعش و قربانیان کشورهای خاورمیانه مثل سوریه و عراق تبعیض قائل میشود. مقامات قضایی باید تحقیق کنند که چه کسی این جنایات را سازمان داده است؟ چه کسی سلاح در اختیار آنان قرار داده؟ چه کسی آنان را تامین مالی کرده است؟ و بعد به حوادث تروریستی پاریس و دیگر نقاط اروپا بپردازد.
وی در انتها گفت، قربانیان حمله تروریستی به دفتر شارلی ابدو به برخی از اطلاعات دسترسی دارند که با تحقیقات جدی روشن شده بود. قربانیان عراق و سوریه به هیچ چیزی دسترسی ندارند چون هیچ کس علاقه به تحقیق درباره جنایاتی که ضد آنها صورت گرفته ندارد. فکر میکنم تبعیض زیادی بین قربانیان داعش در پاریس و قربانیان داعش در بغداد وجود دارد. این شرایط شوکآور است.
در اوج شادکامی، شرارت منافقین زندگی مرا دگرگون کرد
خانم گلرخ مهری، جانباز ترور ، در بیان حادثه تروریستی که منجر به کشته شدن همسر و مجروحیت خودش شده گفت، من و داریوش هر دو خیلی خوشحال از ترفیع شغلی و خرید ماشین برای گشت و گذار و مهمانی راهی خیابان شدیم، در مسیر برای رامتین یک و نیم ساله بادکنک قرمز رنگی خریدم او بادکنکش را در باد گم کرد، من نتوانستم آن را به او برگردانم، کودکم واقعا ناراحت شده بود. شاید می دانست که چه اتفاقی در شرف وقوع است ... ایشان ادامه داد، برای سوختگیری وارد پمپ بنزین شدیم. ناگهان انفجاری به وقوع پیوست، احساس کردم که در فضای خالی هستم. ابتدا نمی توانستم هیچ صدایی را بشنوم. بیهوش کودکم را در بغل داشتم گریه می کرد ولی نمی توانستم کاری برایش بکنم. ترکش های انفجار تمام بدن مرا زخمی و یکی هم به سر شوهر عزیزم اصابت و او را غرق در خون نموده بود. صحنه وحشتناکی بود. توانی برای برخاستن نداشتم و پاهایم را احساس نمی کردم در یک لحظه بین این دنیا و آن دنیا قرار گرفتم و از خدا خواستم که فقط پسرم را در این معرکه سالم نگه دارد.
خانم مهری در بخش دیگری از سخنانش گفت، ششم آذر 1360 در اوج شادکامی، شرارت منافقین زندگی مرا دگرگون کرده و مرا با داغ همسر، بر روی ویلچر با یک دنیا آرزو تنها گذاشتند. که بیان مصیبتهای رسیدنم تا به امروز، ساعتها فرصت می خواهد. اما چه کنم که بازگویی بخش کوچکی از این حقایق می تواند در توجیه افکار عمومی و جلوگیری از تکرار اینگونه فجایع موثر باشد، لذا به همین کلام بسنده می کنم که واقعا مصیبتی بی پایان را تحمل می نمایم، مهمتر از همه روشن نشدن حقیقت پس از گذشت 39 سال است که چرا و چه کسانی این فاجعه را طراحی و هدایت نموند و امروز کجا هستند؟ امیدوارم مسئولان امر در هرکجا که هستند صدای ما را بشنوند و در جهت پاسخگویی به این سوالات اقدام نمایند.
امیدوارم تروریست ها نتیجه اعمالشان را ببینند
خانم زهره حق پناهی، جانباز ترور و همسر شهید ترور شهید توسلی، دیگر سخنران نشست بیان داشت، نهم مهر ماه ( 30 سپتامبر) سالگرد شهادت همسرم شهید محمد توسلی و جانبازی خودم در انفجار ترویستی سال 1361 در میدان امام خمینی تهران است. همسرم فارغالتحصیل رشته مکانیک از آمریکا بود و تازه به ایران برگشته بود و در این فاجعه سوخت و به شهادت رسید. اما امروز پس از گذشت 38 سال از این فاجعه هنوز هیچ اطلاعی از حقیقت پشت پرده طراحان و عوامل آن جنایت نداریم.
ایشان ادامه داد، با توجه به اینکه این نشست پیرامون پویش حقیقت از سوی افراد است ما خواستار روشن شدن حقایق پشت پرده این گونه حملات تروریستی هستیم. چرا عوامل این انفجارها در کشورهای دیگر با آرامش در دیگر کشورها زندگی می کنند ردحالیکه آرامش را از ما سلب کرده اند. خانم حق پناهی در انتهای سخنانش گفت، امیدواریم و پیام ما به عنوان قربانیانی که طعم تلخ تروریسم را چشیده ایم منتشر بشه و دیگر کشورها و ملت ها بدانند که چه صدماتی بر ما وارد شده است. و همچنین شاهد باشیم که تروریست ها نتیجه اعمالشان را ببینند.
در انتهای نشست آقای محمد علی پاکنژاد، فرزند شهید ترور شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد، بیانیه انجمن دفاع از قربانیان تروریسم با نام "حق بر حقیقت" را قرائت کرد.
نورنیوز