نورنیوز ـ گروه بین الملل: «جوئل ویتنی» (بنیانگذار و دبیر گرنیکا) و «تریشیا جنکینز» (استادیار دانشگاه کریستین تگزاس) هر یک بخشی از نفوذ سیا در حوزههای فرهنگی جهانی را مورد تحقیق و پژوهش قرار داده و تصویری مستند از عملیات فریب آمریکا را در سطح بینالملل بازتاب دادهاند.
البته کار این دو نفر را باید ادامه کتاب «جنگ سرد فرهنگی» که به وسیله خانم «فرانسیس استانر ساندرس» در سال 1999 منتشر شد دانست.
کتاب ویتنی با عنوان «خبرچینها: سیا چگونه نویسندگان مشهور را فریب میداد»، نوشتهای مهم دربارۀ بخشی کوچک اما کلیدی از تاریخِ راهزنیِ فرهنگی آمریکاست؛ داستانِ اینکه چگونه «پاریس ریویو» و دیگر مجلهها از دهۀ ۱۹۵۰ به بعد توسط سیا حمایت مالی و پشتیبانی میشدند و بدل به نیرویی مرکزی شدند تا به نویسندگان برجستۀ آن دوران فشار بیاورند که برای مخاطبانی گرسنه اما از همهجا بیخبر، پروپاگاندا تولید کنند.
او توزیع نوشتهها و کتابهای نویسندگان از آمریکای جنوبی گرفته تا شوروی و آسیا را نقل میکند و از ماجرای فریبخوردن یا همکاری خودخواسته نویسندگانی چون «جیمز بالدوین»، «ارنست همینگوی»، «گابریل گارسیا مارکز»، «بوریس پاسترناک» و برخی دیگر پرده برمیدارد.
مهمترین اقدام سیا در این دوران، تأسیس کنگره آزادی فرهنگی بود که در ژوئن 1950 با حضور بیش از یکصد نویسنده از سراسر جهان در برلین گشایش یافت. در این اجلاس روشنفکران برجستهای چون «آرتور کوستلر»، «سیدنی هوک»، «ملوین لاسکی»، «ایناتسیو سیلونه» و «جورج ارول» شرکت کردند. کوستلر در نطق خود اعلام کرد: «دوستان، آزادی تهاجم خود را آغاز کرده است!»
«ویتنی» در کتابش به یکی از موارد جالب همکاری نویسندهها با سیا، به «بوریس پاسترناک» نویسنده رمان مشهور «دکتر ژیواگو» اشاره میکند.
اواخر دهه ۱۹۵۰ وقتی سر و صدای توقیف رمان نویسنده برجسته «روسیه» آن هم در هیاهوی بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد از شوروی بلند شد، سازمان سیا فرصت را برای به چنگ آوردن این رمان غنیمت شمرد.
ویتنی مینویسد: «سازمان سیا با تمهیداتی توانست در زمانی کوتاه و بهطور محرمانه کتاب را به زبان روسی چاپ کند تا پاییز همان سال در نمایشگاه جهانی 1958 در بلژیک بهدست روسها برسد.»
ویتنی در کتابش از یک تبعه ایتالیایی کمونیست به نام «دانجلو» نام میبرد که مقیم مسکو و مأمور پارهوقت ناشر چپگرای ایتالیایی، «جیانجاکومو فلترینلی» است. دانجلو با پاسترناک ارتباط میگیرد و بعد از دیدار در عین ناباوری نسخهای تایپشده همراه با اصلاحات را از او دریافت میکند.
این در حالی است که پاسترناک به او یادآور میشود: «همینجا از شما دعوت میکنم برای مشاهده من در مقابل جوخه اعدام حضور به هم رسانید!!»
سپس اوایل ژانویه 1958، نسخه روسی کتاب درحالی که منبع انتقالش از اطلاعات بریتانیا ناشناس مانده، در دفتر موقت سازمان سیا در واشنگتن فراهم میشود و «جان موری» رئیس بخش شوروی سیا، آن را «دگراندیشانهترین اثر ادبی نویسندهای روس از زمان مرگ استالین» مینامد.
نکته جالب اینکه با فیلم «دکتر ژیواگو» ساخته «دیوید لین» بود که نام «بوریس پاسترناک» در غرب بر سر زبانها افتاد. این فیلم در سال ۱۹۶۵ اکران شد اما رمان پاسترناک چند سال قبل از آن، یعنی سال ۱۹۵۸ در آمریکا منتشر شده بود.
مقامات شوروی و رسانههای رسمی بلوک شرق، هم ساخت و اکران فیلم و هم انتشار رمان دکتر ژیواگو را بخشی از جنگ روانی و تبلیغاتی آمریکاییها در جنگ سرد خواندند و حتی انتخاب پاسترناک به عنوان برنده نوبل ادبی سال ۱۹۵۸ را قطعهای از همین پازل دیدند.
کتاب «خبرچینها» البته فقط به دوران جنگ سرد محدود نشده و تا اواخر قرن بیستم و جنگ نیابتی آمریکا و شوروی در افغانستان و شکلگیری سازمان «القاعده»، «داعش» و موضوع «بنلادن» هم پیش آمده است.
برای تکمیل و فهم عمیقتر آنچه ویتنی درباره این دوران و شخص بنلادن نوشته، البته گزارش جالب «سیمور هرش» در این خصوص بسیار مغتنم خواهد بود.
از سویی؛ «تریشیا جنکینز» در کتاب «دلقکها و آدمکشها» داستان تاخت و تاز سازمان سیا در هالیوود را بازگو میکند. او در این کتاب نشان میدهد سیا چگونه با استفاده از صنعت سرگرمی به اصلاح و بازسازی تصورات رایج دربارهٔ خود پرداخته است. تمرکز اصلی این اثر بر دوران بعد از جنگ سرد است، دورهٔ متمایزی که به نظر نویسنده، سیا سیاست خود را از فاعل بینظر به راوی داستانهای خود تغییر داد.
کتاب جنکینز البته صرفاً در خصوص نقش سیا در هالیوود نیست و مباحث فراوانی در موضوعات رسانههای جمعی و قدرت دارد.
نورنیوز