نورنیوز ـ گروه سیاسی: روزپنجشنبه ۱۲ تیرماه ۹۹ طبق اعلام سخنگوی سازمان انرژی اتمی، حادثه انفجاری در یکی از سوله‌های مجتمع شهید احمدی روشن نطنز رخ داد که منجر به آسیب دیدن تاسیسات موجود در این سازه شد.
از همان روز برخی چهره‌های سرشناس رژیم اسرائیل اقدام به انتشار پیام‌های مختلف در راستای جنگ روانی برای گمراه کردن ذهن مخاطبین کردند.
به عنوان نمونه «آیدی کوهن» روزنامه‌نگار و مشاور «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس نخست در توئیتی مدعی شد جنگنده‌های اف ۱۶ این رژیم با پرواز از حریم هوایی برخی کشورهای عربی جنوب خلیج فارس اقدام به بمباران سایت نطنز نمودند که با توجه به رینگ پدافندی مجموعه نطنز، اساسا رسیدن این مدل هواپیما به آن سایت تقریبا غیر ممکن است.
ساعاتی پس از این اظهار نظر برخی نشریات عربی، عبری و غربی با مصاحبه و تهیه گزارش از مطلعینی که نام هیچکدام فاش نشد، فرضیات مختلفی را از حمله هوایی رژیم اسرائیل با پهپاد یا جنگنده‌های اف ۳۵ و خرابکاری عامل انسانی که از پشتیبانی لجستیگی برخی کشورها بهره برده است، تا حمله سایبری را مطرح نمودند.
در این مدت خیلی از مقامات اسرائیلی هم با این موج رسانه‌ای همگام شده و سعی کردند تا فضای بیم و استیصال را در مجموعه کارگزاران امنیتی ایران پر رنگ نشان دهند.
آیدی کوهن در آخرین مصاحبه خود ادعا نمود که با انفجار سایت نطنز، رژیم اشغالگر قدس موفق شده است تا جنگ را به عمق خاک ایران بکشاند و بذر ناامیدی را در بین مقامات تصمیم‌گیر ایرانی بگستراند.
البته این اولین بار نیست که مقامات امنیتی و رسانه‌ای محور عبری ـ عربی درخصوص کشاندن جنگ به داخل ایران به اظهار نظر می‌پردازند.
چنانچه در ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۷ که در حین برگزاری رژه نیروهای نظامی در اهواز به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس یکی از گروه‌های تروریستی اقدام به عملیات تروریستی نمود، دقیقا ساعاتی پس از این ماجرا «عبدالله عبدالخالق» مشاور ولیعهد ابوظبی در صفحه رسمی خود در توئیتر با انتشار پیامی نه تنها این جنایت را محکوم نکرد که از کشیده شدن جنگ به عمق خاک ایران اظهار رضایت نمود.
در جریان اغتشاشات آبان ماه 98 نیز که از پس اعتراضات گروهی از مردم به گرانی بنزین رخ داد، «محمد بن‌سلمان» نیز اظهارنظری مشابه داشت.
از سال ۲۰۱۵ با مشخص شدن موفقیت روزافزون محور مقاومت در منطقه غرب آسیا و کوچک شدن هرچه بیشتر میزان نفوذ محور عبری ـ عربی در منطقه، سران امنیتی این محور از راهبرد کشاندن جنگ به داخل ایران سخن راندند.
این راهبرد نه تنها در جلسات مخفیانه بین سرویس‌های امنیتی اسرائیل با برخی کشورهای عربی منطقه که علنا نیز مطرح شد که برخی از رسانه‌های غربی با دسترسی به منابع خود بارها از آن سخن گفتند.
به عنوان نمونه «ویجی پراشاد» روزنامه‌نگار و استاد روابط بین الملل هندی ـ انگلیسی در مقاله‌ای درخصوص نقش میز ایران در سازمان سیا مستقر در امارات متحده عربی در تلاش برای هماهنگی و اقدام علیه اهداف ایرانی سخن رانده بود.
قبل از رخداد آبان ماه ۹۸ هم «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در یک سخنرانی از تلاش برخی کشورهای منطقه برای کشاندن اعتراضات اقتصادی در عراق و لبنان به داخل ایران پرده برداشت و چندی بعد سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه (میت) اطلاعاتی را در خصوص قاچاق سلاح به داخل کشورمان در راستای مسلح نمودن هسته‌های آماده منتشر نمود.
با این حال به نظر می‌رسد رویای سوخته دشمنان ایران برای کشاندن جنگ به داخل کشورمان و سوریه‌سازی آن به همان سرنوشتی گرفتار خواهد شد که در چهار سال گذشته سیاست شوروی‌سازی ایران توسط تیم امنیت ملی ترامپ به آن دچار شد.
تلاش محور رسانه‌ای عبری ـ عربی برای ایجاد جنگ روانی و تحت الشعاع قرار دادن مخاطبین خود تماما در راستای فشار برای واکنش جمهوری اسلامی ایران و عدول از سیاست راهبردی صبر استراتژیک است تا بدین وسیله دست آمریکا را برای جلسه ارائه قطعنامه پیشنهادی این کشور در راستای تمدید مجدد تحریم تسلیحاتی ایران باز گذاشته و با آغاز نمودن یک جنگ ترامپ را برای فرار از سرنوشت خطرناک پیش رویش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال جاری یاری نمایند.
محور عبری ـ عربی باید بخاطر داشته باشند با فضاسازی رسانه‌ای خود در حال شکستن برخی از عرف‌ها و قوانین نانوشته در منطقه غرب آسیا و عبور از خطوط قرمز هستند.
بهتر است رهبران و تصمیم گیران امنیتی و سیاسی در پایتخت‌های محور عبری ـ عربی به یاد داشته باشند که دوره موفقیت‌هایی چون جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل به پایان رسیده است و جنگ ۳۳ روزه وزن راهبردی رژیم اشغالگر قدس را تغییر داد.
در ماجرای بر هم زدن امنیت محیط داخلی و خارجی ایران توسط دشمنانش، دیگر نه عملیات «نبوکدنصر» جوابگوست و نه راهبرد «چیدن شقایق نعمان».
نورنیوز