نورنیوز ـ سرویس سیاسی: از آغاز تاسیس رژیم جعلی و اشغالگر صهیونیستی در سال 1948، یکی از اولویتهای اصلی این رژیم برقراری موازنه نظامی، علمی و اقتصادی با همسایگان عرب خود بوده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران با رویکردی حمایتگرانه نسبت به مسئله فلسطین، ایران نیز به دغدغههای امنیتی اسراییل اضافه شد و اقدامات خصمانه این رژیم سطح وسیعتری را در بر گرفت.
در ابعاد نظامی و اقتصادی، این رژیم با یاری گرفتن مداوم از دولتهای غربی در همان دهههای اول تاسیس خود موفق شد تا فاصله مطمئنتری میان خود و رقبای منطقهای ایجاد کند و در زمینههای علمی نیز با کمک گرفتن از ظرفیتهای علمی یهودیان در سراسر جهان و سرمایهگذاری روی آنان توانست تا خود را به سطح نسبتا مناسبی برساند.
با این وجود، سطح اقدامات اسراییل برای برقراری موازنه راهبردی، تنها به این امور خلاصه نمیشود و رژیم اسراییل در کنار تقویت بنیه خود بهطور مستقیم و غیرمستقیم به تخریب شدید توان رقبای خود نیز پرداخته است.
اقدامات این رژیم، سطح وسیعی از خرابکاریها از جمله بمباران تاسیسات علمی و نظامی، لابیگری گسترده برای تحریم اقتصادی دولتهای رقیب و از همه مهمتر ترورهای علمی را در بر میگیرد.
ترور دانشمندان مسلمان همزمان چند هدف اساسی را برای اسراییل محقق میکند. ترورهای علمی در درجه اول سرمایه انسانی کشورهای رقیب اسراییل را دچار فرسایش میکند. در این فرآیند از سویی تعدادی از دانشمندان مسلمان به قتل میرسند و از سوی دیگر تعداد بسیار بیشتری از دانشمندان از ترس ترور شدن از مشارکت در پروژههای علمی منصرف شده و یا تصمیم به مهاجرت میگیرند.
این انزوا و مهاجرت نخبگان مسلمان در درازمدت به ضعف بنیه اقتصادی، علمی و نظامی دشمنان اسراییل منجر شده و عملا در جهت کمک به موازنه مدنظر آنان عمل میکند.
ترورهای این رژیم تروریست، از قتل دستاندرکاران برنامههای موشکی و هستهای کشورهای رقیب آغاز و حتی نویسندگان و متخصصان علوم انسانی را هم در بر گرفته است.
اخیرا کتابی با عنوان «برخیز و اول بکش» به وسیله یک روزنامهنگار اسراییلی شاغل در روزنامه «یدیعوت آحارونوت» به نام «روهن برگمن» منتشر شده است. در این کتاب، 2700 عملیات ترور این رژیم در 70 سال گذشته مستندسازی شده است که تعداد قابل توجهی از آنها به ترورهای علمی برمیگردد. در این ترورها از راههای مختلفی از جمله مسموم سازی خمیر دندان، تلفنهای همراه انفجاری و پهپاد برای قتل شخصیتهای مخالف اسراییل استفاده شده است.
در برخی موارد عملیاتهای اسراییل علیه اهدافش توسط مامورانی که خود را در ظاهر توریست یا ورزشکار نشان میدهند انجام میگیرد و گاهی برای انجام ماموریت از پاسپورتهای اروپایی استفاده میشود که نشان میدهد عملیاتها در سطح بالایی از هماهنگی میان کشورهای اروپایی و موساد انجام میشود.
او در این کتاب نشان میدهد که قتل دانشمندان هستهای ایران با هدایت موساد و به وسیله گروههای معارض ایرانی انجام شده است.
موج اول ترورهای اسراییل علیه برنامههای اتمی کشورهای عربی آغاز شد. در گام اول «سمیر نجیب» دانشمند اتمی مصری را که قصد بازگشت از آمریکا به کشورش داشت در یک تصادف ساختگی به قتل رسید.
در همین زمینه اسراییل «یحیی المشد» دانشمند اتمی مصری همکار با عراق را در پاریس به قتل رساند. یحیی المشد به بهانه لزوم بازدید از محموله اورانیوم موجود در فرانسه به این کشور کشانده شد و در اتاق هتل خود به قتل رسید.
در مورد برنامههای نظامی مصر و عراق، اسراییلیها به قتل شهروندان این دو کشور اکتفا نکرده و حتی همکاران غربی این پروژهها را نیز مورد سوء قصد قرار میدادند. آنها «هاینر کروگ» مدیر شرکت «انترا» که مرتبط با برنامه موشکی مصر بود را ربوده و بعد از مدتی جسد او را در کنار اتومبیلش رها کردند.
صهیونیستها همچنین «جرالد بول» دانشمند کانادایی مرتبط با برنامه تسلیحاتی عراق را در بلژیک مقابل منزلش ترور کردند. عمده این ترورها به وسیله واحدهای «کیدرون» و «گروه ایکس» که توسط «گلدا مایر» نخست وزیر پیشین این رژیم پایه گذاری شده بود، انجام شد.
در ادامه اسراییل با توجه به وضعیت ناپایدار عراق بعد از اشغال این کشور توسط آمریکا به کمک دستگاه اطلاعاتی آمریکا موج وسیعی از ترور را علیه دانشمندان عراقی آغاز کرد. حجم ترورهای انجام شده علیه عراق بسیار وسیع بود و برآوردها نشان میدهد فقط در بازه زمانی بین سالهای 2003 تا 2006، صهیونیستها چیزی حدود 530 دانشمند و 200 استاد دانشگاه عراقی را ترور کرده اند.
پنتاگون در ابتدای حمله به عراق با استفاده از اطلاعات مربوط به وضعیت تحصیلی دانشمندان عراقی در داخل کشور و دنیا موفق شد نام 52 دانشمند فعال در زمینه اتمی و بیولوژیکی عراق را پیدا کرده و با کمک موساد به طراحی ترور آنها بپردازد.
راهبردی که بهطور مشترک از سوی آمریکا و اسراییل برای پیشبرد ترورهای علمی و نظامی استفاده میشود دارای دو مرحله عملیاتی است. در مرحله اول دستگاههای اطلاعاتی سعی میکنند با تهدید و تطمیع، دانشمند مورد نظر را ترغیب کنند تا با دریافت کمک هزینههای تحصیلی و همچنین فرصتهای شغلی مناسب به استخدام کشورهای تهدید کننده در بیایند. این روش را سناریوی آلمانی مینامند چرا که راهبرد اصلی کشورهای غربی در جنگ جهانی دوم در برابر دانشمندان آلمانی محسوب میشد.
در مرحله دوم سازمانهای اطلاعاتی به قتل دانشمندان غیرهمکار دست میزنند. این روش که سناریوی السالوادوری نام دارد در زمان جنگ میان آمریکا و السالوادور علیه دانشمندان این کشور استفاده میشد.
نمونه واضح این راهبرد نحوه قتل «سمیره موسی» دانشمند مصری فعال در زمینه اتمی بود. سمیره موسی فارغالتحصیل فیزیک اتمی بود و آمریکا به او پیشنهاد داد تا ضمن قبول تابعیت آمریکا در این کشور مشغول به کار شود، اما او به مصر بازگشت و سازمان انرژی اتمی این کشور را پایهگذاری کرد.
سفرهای علمی سمیره موسی به آمریکا ادامه داشت و آخرین بار او در 15 آگوست 1952 جهت بازدید از یک سایت اتمی راهی کالیفرنیا شد اما در راه بازگشت از این بازدید یک خودروی عبوری به طرز مشکوکی به اتومبیل حامل او برخورد کرد و آن را به قعر دره فرستاد تا او قربانی طراحی یک ترور شود.
در سال 2015 «ریتا دیوید» نوه «راقیه ابراهیم» خواننده معروف مصری فاش کرد که مادربزرگ او که همسری آمریکایی یهودی داشته است در قتل سمیره موسی شرکت داشته و قبل از آن هم به سمیره موسی در مورد عواقب رد پیشنهاد تابعیت آمریکا و کار برای سازمان انرژی اتمی مصر هشدار داده بوده است.
البته ترورهای سازمانیافته اسراییل در این مرحله به دانشمندان نظامی و هستهای منحصر نمیشود و بسیاری از محققان و اساتید علوم انسانی و پزشکی را هم در بر میگرفته است. در میان آنها میتوان به «سلوی حبیب» و «جمال حمدان» دانشمندان مصری اشاره کرد که تحقیقات وسیعی را در مورد تاریخ یهودیت و رد ادعای تعلق تاریخی سرزمین فلسطین به یهودیان آغاز کرده بودند که در نهایت هر دوی آنها قبل از آنکه بتوانند قسمت وسیعی از تحقیقات خود را منتشر کنند، توسط سازمان موساد به قتل رسیدند.
در میان قربانیان ترورهای موساد در عراق نیز میتوان به دکتر «محمد الراوی» رئیس دانشگاه بغداد و مدیر کانون پزشکان عراق و همچنین دکتر «عماد سرسم» رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه بغداد اشاره کرد که بدون دخالت در هیچ پروژه نظامی و سیاسی خاص و تنها بهخاطر برخورداری از رده بالای علمی ترور شدند.
در دور بعدی ترورهای علمی، موساد به سراغ دانشمندان سوری رفت و با استفاده از وضعیت نابسامان ناشی از جنگ داخلی این کشور به حذف دانشمندان این کشور پرداخت.
در میان کشته شدگان این موج از ترورها متخصصانی از تمامی رشتهها و فنون وجود دارند. از دکتر «حسن عید» رئیس قسمت جراحی قلب بیمارستان حمص گرفته تا هدف قرار دادن سرویس حملونقل دانشمندان سوری «مرکز تحقیقات التل» در حومه دمشق و در آخرین اقدام ترور دکتر «عزیز اسبر» رئیس «مرکز تحقیقات علمی مصیاف» که نیویورک تایمز صراحتا قتل او را حاصل کار سازمانی عوامل موساد عنوان کرد.
بزرگترین پروژه ترور علمی دانشمندان مسلمان در خارج از جهان عرب نیز مربوط به ایران است. رژیم غاصب اسراییل از سال 2010 پروژه ترور متخصصان ایرانی را آغاز کرد و تا سال 2012 چهار دانشمند و عنصر فعال در حوزه اتمی ایران (مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری، داریوش رضایینژاد و مصطفی احمدی روشن) را به قتل رساند و البته با وجود انجام عملیات، موفق به ترور «فریدون عباسی» نشد.
یکی از نقاط مشترک میان عملیاتهای ترور علمی در تمامی ادوار گذشته، استفاده موساد و سرویسهای اطلاعاتی غربی از ظرفیت اطلاعاتی نهادهای بین المللی برای انجام عملیاتهای ترور است.
قطعنامه 1441 شورای امنیت مصوب سال 2002، عراق را ملزم میکرد که به بازجویی بازرسان بینالمللی از دانشمندان و کارشناسانش تن دهد و حتی در صورت لزوم آنها را از کشور بیرون کند.
رژیم صدام هم در پی افزایش فشارهای بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل در عراق، برای مصاحبه بازرسان این سازمان فهرستی شامل نام 600 دانشمند هستهای را در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار داد.
«محمد البرادعی» مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز در مصاحبه روز 28 بهمن 1381 با اعلام ارائه این فهرست از سوی عراق گفت که در این فهرست نام دانشمندان عالی رتبه عراقی که آژانس آنها را می شناسد، وجود دارد. تعداد زیادی از این افراد بعدها در جریان اشغال عراق و حوادث بعد از آن طی عملیاتهای تروریستی به قتل رسیدند.
در قضیه ترور دانشمندان هستهای ایران نیز شائبه اهمال آژانس بین المللی انرژی اتمی به طور جدی وجود دارد. عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران به صراحت اعلام کرده است که بی توجهی آژانس در حفظ اطلاعات محرمانه ایران موجب انتشار فهرست اسامی دانشمندان هستهای ایران و ترور آنها توسط رژیم صهیونیستی شده است.
آنچه مسلم است اینکه؛ «ترور علمی» بهعنوان یک راهبرد بلندمدت و نه بهعنوان یک تاکتیک مقطعی از سوی رژیم صهیونیستی برای زمینگیر کردن توان علمی کشورهای مسلمان استفاده میشود و این رژیم در این استراتژی خود همکاران بسیاری گستردهای از دولتهای همسو گرفته تا برخی سازمانهای بین المللی را نیز در خدمت دارد.
نورنیوز