هدف اول: بازگرداندن وجدان مردم به سوی معرفت توحیدی
فضای عمومی جامعه اسلامی تحث تأثیر تبلیغات امویان مسموم شده بود، فلذا امام سجاد (ع) بر آن شدند تا با برگرداندن وجدان مردم و عموم جامعه بسوی درگاه حضرت احدیت و توبه دادن مردم از جنایات و نفسپرستیهای خویش بتوانند باردیگر جانها و دلها را شست و شو دهند و قلبها را برای پذیرش معارف توحیدی و بیانات علمی چه توسط خویش و چه توسط فرزندان خویش که در سالهای بعد از ایشان مقام ولایت و امامت را بدست میآورند آماده کنند.
صحیفه سجادیه
امام سجاد (ع) با ادعیه معروف خود که در صحیفه قدسیه سجادیه جمعآوری شد و بیشتر آن ادعیه نورانی شامل توبه و استغفار و بازگشت به درگاه الهی است و انسان را متوجه عظمت توحیدی و رسالت نبوی و ولایت علوی میکند، فضای عمومی قومها و امت را به سمت پروردگار سوق داد و آنها را متوجه حقیقت اعمال ایشان کرد.
برای درک این معارف چارهای غیر از آمرزش خواهی نبوده و نیست. چگونه دلهای سنگ میتوانند حقایق الهی را درک کنند مگر آنکه نرم شدهباشند؟ به تعبیر حکمای الهی و فلاسفه بزرگ عالم برای رسیدن به وجدان باید فقدانی وجود داشته باشد، پس برای واجد شدن به معارف الهی در ابتدای امر باید احساس فاقد بودن کرد و این احساس از مردمی که با نفسانیت خویش که بر آنها چیره شده بوده است، قابل فهم نبود و مانند پردهای که بر روی حقیقت میافتد از دیدن این واقعیت محروم مانده بودند و حضرت زینالعابدین در این جایگاه وارد شد و مردم را با توبه دادن متوجه اشتباهات خویش کرد و قلوب را آماده پذیرش معارف الهی کرد و هم برای آیندگان گنجینهای بزرگ از عشق و معرفت فراهم کرد.
نکتهای که باید مورد واکاوی قرار گیرد توجه به این موضوع است که هرکدام از ائمه هدی علیهم السلام وظیفه داشتند تا هم امامت و ولایت را به امام بعد از خود منتقل کنند و هم آنکه شرایط را برای او فراهم و مهیا کنند. امام سجاد (ع) میدانستند که بعد از خویش فرزندش امام محمد باقر (ع) امام مسلمین و جانشین پیامبر (ص) خواهد بود و ایشان باید به ترویج معارف الهی و علوم دینی بپردازد، لذا باید زمینه پذیرش امامت امام باقر (ع) را فراهم مینمودند.
رساله حقوقیه
در میان اقیانوس عظیم معارف توحیدی فهم و درک حقوق و وظایف هر انسان نسبت به خویش و دیگران یکی از تعالیم برجسته و مهم هر دین و شریعتی است، زیرا با این حقیقت است که جایگاه هر انسان از بعد وظیفهای که خود دارد و حقوقی که باید نسبت به دیگران بدهد روشن شده و جامعهای سالم و امتی متحد شکل میگیرد و آخرت هر فرد با انجام آنها تضمین میشود.
امام چهارم شیعیان با نگارش رساله حقوقیه خویش مسلمین را متوجه این حقیقت کرد که هر انسانی نسبت به همنوعان خویش از پدر و مادر گرفته تا دیگران دارای وظایف و حقوقی است. در چنین جامعهای عدالت برقرار شده و حق مظلوم از ظالم ستانده میشود و توازن بین پیر و جوان و کوچک و بزرگ برقرار خواهد شد.
این رساله نورانی امروز یکی از افتخارات اسلام برای نشان دادن واجدیت اداره جامعه و ایضا فهم صحیح از چیستی عدالت و انسانیت به عنوان دو مقوله مهم جهان علم و دانش است.
مردمی که در زمانه خویش حق امام معصوم را و خانواده او را نه تنها نشناختند، بلکه با هتک حرمت و تجاوز به اموال و اذیت و آزار فرزندان و زنانش و ریختن خون معصومانه کودکان خردسال و محاصره ناجوانمردانه و جنگ نامردانه با آنان نشان دادند که از اقل فهم انسانیت برخوردار نیستند، میبایست از طرف این امام والامقام بفهمند که حقوق هرانسانی در هر جایگاه و صنفی چیست و چه میبایست باشد.
نقش دوم: پیام رسانی حادثه عاشورا
دفاع حضرت زینب کبری (س) از امامی که در بستر بیماری بود برای آنکه او را که امام حق است زنده نگه دارد تا در جایگاه امامت و ولایت قرار بگیرد و مسئولیت هدایت نفوس را برعهده گیرد، در ذهن هر مؤمن و عاشق اهل بیتی تا ابد باقی خواهد ماند.
امام سجاد (ع) بعد از روز عاشورا در سفر سخت شام و مجالس گوناگونی که برپا بود تا مدینه و در نهایت تا آخر عمر با برکت خویش، در نقش رسانهای که اخبار و روایات را نقل میکرد هم داستان این روز بزرگ بشر را برای عموم روایت کرد که به موجبات آن مقاتل و داستانهای مهمی برای نفوس مشتاق و دلهای سوخته فراهم شد و هم در کنار آن درسهای بزرگ عاشورا و عبرتهای مهم آن برای همگان نقل شد.
حضرت زینب (س) در جواب کسی که سوال کرد کجا از همه بیشتر بر شما سخت گذشت، سه بار فرمودند: الشام. مردمی که در ابتدای ورود دودمان نبوت و لایت به شام به آنان توهین میکردند باید از خواب غفلت و فهم ظلمی که به خاندان پیامبر (س) شده بود، باخبر شوند و همگان بدانند که بر سید و سالار شهیدان چه گذشت!
برای این امر هیچکس مهمتر و بهتر از خود شاهد و راوی حاضر در صحنه که امام معصوم و عادل باشد نیست. حضرت سجاد (ع) با خطبههای خود یزید و پیروان ظالم خویش را رسوا کرد و شرم را بر چهره آنها نشاند. پیامهای عاشورا سرشار از حقیقت و معرفت است و چشم حقیقت بینی لازم است تا بتواند این حقایق را تبیین کند و این چشم را چه کسی میتوانست جز امام سجاد و حضرت زینب علیهما السلام داشته باشد؟