نورنیوز - گروه بین الملل : محمد قادری*: یکی از مهمترین اهداف صهیونیزم مسیحی ایجاد جنگ با انگیزه محو قدرت های بزرگ و تقسیم کشورهای پهناور به کشورهای کوچک است.
تعداد کشورهای جهان تا قبل از جنگ جهانی کمتر از 100 کشور بود و در حال حاضر تعداد کشورهای جهان با احتساب کشورهای تازه استقلال یافته، به 205 مورد رسیده است.
با فروپاشی امپراتوری های روسیه، ژاپن، آلمان، اتریش ـ مجارستان و عثمانی در خلال جنگ جهانی اول، آمریکا، فرانسه و انگلیس به عنوان کشورهای پیروز، با پیمان «سایکس پیکو» (1917) که در واقع یک توافق محرمانه میان فرانسه و انگلیس و بهره مند از حمایت روسیه بود، امپراتور عثمانی را به ترکیه تبدیل کرده و کشورهای عراق، اردن، سوریه، لبنان و فلسطین میان فرانسه و انگلیس تقسیم شدند.
طبق این توافق مقرر شد که فلسطین توسط این سه کشور مدیریت شود.
در حالی که مرزهای جغرافیایی کشورهای قاره اروپا با دو جنگ جهانی اول و دوم و ده ها میلیون کشته تعیین و به رسمیت شناخته شدهاند، اما پس لرزه های این جنگ هنوز به ویژه در غرب آسیا برای تقسیم کشورها و ایجاد مرزهای جدید ادامه دارد.
نبرد آرماگدون یا نبرد آخر الزمان، پیش بینی صهیونیست های مسیحی در جنگ با مسلمان است که نهایتا می بایست «سرزمین موعود» را به وجود آورد.
منشاء «سرزمین موعود» اعلامیه بالفور برای تشکیل اسرائیل بزرگ است. «جیمز بالفور» وزیر خارجه وقت انگلیس طی نامه ای در 1917 به لرد یهودی انگلیسی به نام «لیونل روچیلد» از موافقت دولت انگلیس برای تاسیس کشوری یهودی در فلسطین خبر داد که به اعلامیه بالفور مشهور شد.
در آستانه شکست متفقین در جنگ جهانی اول، صهیونیسم مسیحی در لندن برای تشویق و جلب رضایت آمریکا برای ورود به جنگ به نفع متفقین، اعلامیه بالفور را به راکفلرهای صاحب نفوذ و قدرت در ایالات متحده ارسال کرد. آمریکا ورود به جنگ را پذیرفت و متعاقباً نیروهای انگلیسی مستقر در مصر فلسطین را اشغال کردند و در 9 دسامبر 1917 ژنرال «ادموند» وارد شهر قدس شد و با شکست حکومت عثمانیان در این شهر، پس از ??? سال پایان جنگ صلیبی را اعلام کرد.
«تئودور هرتزل»، در بازل سوئیس هم پیدایش «دولت یهود» را با اشغال کامل فلسطین و تشکیل «سرزمین قوم یهود» اعلام کرد.
در نظم جهانی بعد از جنگ جهانی دوم که باز با پیروزی متفقین همراه بود، اعلامیه بالفور عملیاتی شد و صهیونیست ها در 1948 با کمک انگلیس، فلسطین را اشغال کردند.
نیت پنهان ترامپ هم رسمیت دادن به «سرزمین قوم یهود» به وسعت از نیل تا فرات است. انتقال سفارت آمریکا به قدس و ارائه پروژه «معامله قرن»، آغازی بر اشغال کامل سرزمین فلسطین و دیگر کشورهای مسلمان جهت تحقق سرزمین موعود است.
به تازگی نیز با حمایت ترامپ، رژیم اشغالگر قانون قومیت را در پارلمان (کِنِسِت) تصویب کرد که براساس آن کل فلسطین و بلندی های جولان بهعنوان بخشی از سرزمین قوم یهود معرفی شد.
ترامپ در معامله قرن ساعت شنی را برای اعراب وارونه کرد. ابتدا قرار بود اعراب با گرفتن زمین های خود با رژیم صهیونیستی صلح کنند و پس از حل مشکل فلسطین روابط عرب ها با صهیونیست ها عادی شود. حالا این کشورها باید ضمن عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، سرزمین فلسطینی ها را هم تقدیم اسرائیل کنند تا مشکل فلسطین حل شود! البته با این تفاوت که دیگر چیزی به نام «شهروند فلسطینی» وجود نخواهد داشت.
ترامپ در سال 2018 پس از انتقال سفارت آمریکا به قدس، تعطیلی دفتر ساف در واشنگتن و مسدود سازی حساب های بانکی آن، کمک مالی به «آژانس پناهندگان فلسطینی سازمان ملل» «UNRWA» را از 360 میلیون دلار به 60 میلیون دلار کاهش داد. از نگاه ترامپ قطع تدریجی امکانات یا شکنجه نرم باید زمینه ای را فراهم کند تا فلسطینی ها به تدریج با مشوق های کاری مجبور به رها کردن سرزمینشان شوند.
اقدامات ترامپ، البته ناقض قطعنامه 242 و قطعنامههای اتحادیه عرب در سال 1983 و 2002 است که بر مبنای آن باید قطع روابط با هر کشوری که قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد، صورت پذیرد.
طرح صلح ترامپ موسوم به معامله قرن که برای پایان درگیری فلسطین و اسرائیل مطرح شده، به نوعی شبیه به طرح «سد نفوذ» «جرج کنان» دیپلمات آمریکایی علیه شوروی سابق در دوره جنگ سرد است.
در طرح معامله قرن، عربستان و امارات با 100 میلیارد دلار سرمایه گذاری باید یک کمربند امنیتی برای مقابله با توسعه نفوذ ایران در قبال اسرائیل و تامین منافع آمریکا در منطقه ایجاد نمایند. در فرآیند اجرای طرح نیز به مرور باید فلسطین در تحولات آتـی خاورمیانه به نفع اسرائیل محو شده و خاکش در اختیار سرمایه گذاران خارجی وابسته به بانک جهانی و صندوق بین المللی پول قرار گیرد که قرار است برای مردم فلسطین که از این پس به عنوان کارگران ارزان قیمت شرکت های چند ملیتی وارد بازار کار می شوند، رفاه و آسایش به ارمغان آورد.
مدتی پیش که «جرد کوشنر» داماد ترامپ در منامه، از پروژه معامله قرن رونمایی کرد، گفت که اعتقاد دارد با حمایت مالی سرمایه گذاران و تقویت زیرساخت های اقتصادی و تجاری در اطراف فلسطین، این مناقشه سیاسی و امنیتی می تواند با پروژه های رفاهی برای جوانان فلسطینی، یک راهحل اقتصادی پیدا کند!
کوشنر در منامه گفت بحث ما در معامله قرن مربوط به سیاست نمیشود! هدف ما یک تجارت بزرگ و یک مرکز توریستی در غزه و کرانه باختری است که کارآفرینان، مهندسان، دانشمندان و روسای شرکت های چند ملیتی آن را پر می کنند و همزمان اقتصاد منطقه یکپارچهتر و مردم نیز پیشرفتهتر میشوند!
کوشنر حتی در منامه پرهیز کرد که بگوید اقتصاد فلسطین یکپارچه تر و مردم فلسطین پیشرفته تر میشوند. کوشنر هر کجا از فلسطین و مردمش یاد کرد آنها را انسان هایی بی درایت و بی فرهنگ نامید و تاکید داشت که در سالهای اخیر به جای تاریخسازی و نوآوری و کارآفرینی، فلسطینیها بیشترین دریافت کننده کمک مالی در جهان بودهاند که هیچ برنامه و هدفی نداشتهاند.
ــ پروژه اول طرح معامله قرن
کوشنر در منامه تاکید کرد که در پروژه اول معامله قرن، با اسکان جمعیت آواره فلسطینی کرانه باختری در اردن، مشکل آوارگان فلسطینی در اردن قابل حل است. برای این منظور یک منطقه چند هزار هکتاری در جنوب شهر امان برای ایجاد این پایتخت جدید در نظر گرفته شده که قرار است به عنوان یک منطقه وسیع اقتصادی و تجاری که زیر پوشش سرمایه گذاران شرکت های چند ملیتی قرار می گیرد، اداره شود. در مقابل اسرائیل این قول و امتیاز را به اردن میدهد که با ایجاد کانالی بین بحرالمیت و خلیج عقبه، این دریاچه در حال مرگ را نجاتدهد و آن را به قطب گردشگری منطقه تبدیل کند.
ــ پروژه دوم طرح معامله قرن
پروژه دوم معامله قرن، مربوط به «صحرای سینا» است. در طرح کوشنر قرار است منطقه آزاد صنعتی در صحرای سینا که در مجاورت غزه است، با سرمایه گذاری عربستان و امارات ایجاد شود. هدف از این طرح ایجاد زمینه برای کشاندن جمعیت نوار غزه به این منطقه است که در حال حاضر بالاترین نرخ بیکاری در جهان را دارد. «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر نیز برای اجرای این پروژه، به بهانه مبارزه با داعش به خالی کردن جمعیت مصری شمال شبه جزیره سینا اقدام کرده است.
ــ پروژه سوم طرح معامله قرن
پروژه سوم معامله قرن، شهر «نئوم» عربستان را که در امتداد سواحل دریای سرخ و نزدیک مرزهای اردن قرار گرفته، در بر می گیرد. نئوم اولین شهر هوشمند خاورمیانه خواهد شد و در کنار طرح منطقه گردشگری دریای سرخ امکانات مختلف توریستی را در خود جای خواهد داد و زمینه ساز جذب جوانان فلسطینی جویای کار خواهدشد. کوشنر می گوید با این برنامه که حدود 50 میلیارد دلار هزینه دارد میتوانیم مرزها را برداریم. قصد پنهان او از برداشتن مرزها اما؛ در جهت محو فلسطین و ایجاد سرزمین قوم یهود است.
حال با وجود همه این صحبت ها، در معامله قرن مشخص نیست که طرف مذاکره آمریکا در ارتباط با فلسطین ـ با توجه به عدم شرکت محمود عباس در نشست منامه ـ چه کسانی و یا چه گروه هایی خواهند بود؟ کوشنر با کدام طرف فلسطینی قرار است معامله قرن را به پیش ببرد. لذا مطمئنا این پروژه بر پیچیدگی های بحران فلسطینی ـ اسرائیلی خواهد افزود.
بر این اساس؛ به نظر می رسد که بی دردسرترین راه برای حل مشکلات فلسطین، اعطای دو برابر مبلغ 52 میلیارد دلار یعنی 104 میلیارد دلار به آمریکا و برزیل و سایر هم پیمانانشان است تا زمینه کوچ صهیونیستها را به آمریکا و یا هر کشوری که قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخته، ظرف مدت 10 سال فراهم کنند.
ضمنا این مبلغ در همین بازه زمانی با جمع آوری صدقه از مسلمانان قابل تامین است، به ویژه آنکه؛ همگان مطمئن هستند که کوچاندن صهیونیست ها از خاورمیانه، حتما منطقه و جهان را به صلح و آرامش نزدیکتر می کند.
*سردبیر روزنامه تهران تایمز
نورنیوز