نورنیوز-گروه بینالملل: در هیچ نقطهای از جهان، برهم زدن نظم عمومی امری قابل تساهل تلقی نمیشود و دولتها بر اساس مسئولیت حکمرانی و مطالبه اجتماعی، با آن برخورد میکنند. غرب نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چنانکه بازداشتهای گسترده، برخوردهای سخت پلیس و حتی کشته شدن سالانه هزاران نفر در آمریکا، امری عادی جلوه داده میشود. با این حال، همین کشورها در مواجهه با کوچکترین اقدام امنیتی در ایران، به سرعت ادبیات حقوق بشری و سیاسیکاری را فعال میکنند. مواضع اخیر اروپا پس از حوادث مشهد و اظهارات مداخلهجویانه سخنگوی دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا، نمونهای روشن از این رویکرد دوگانه است که بیش از آنکه ریشه در دغدغه حقوق بشر داشته باشد، نشانه بهرهبرداری ابزاری از این مفهوم است.
بحرانهای درونی و حاشیهسازی بیرونی اروپا
ژستهای حقوق بشری اروپا در شرایطی مطرح میشود که این قاره با بحرانهای عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند. ناتوانی در تأمین انسجام تصمیمگیری درباره اوکراین و وابستگی آشکار به سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی، اروپا را در موقعیتی شکننده قرار داده است. در چنین وضعیتی، حاشیهسازی علیه ایران و بزرگنمایی مسائل داخلی آن، ابزاری برای انحراف افکار عمومی از ناکارآمدیهای داخلی و انزوای فزاینده جهانی اروپا به شمار میرود؛ راهبردی که با توجه به واقعیتهای میدانی، بیش از پیش بیاثر و فرسوده شده است.
کارنامه سیاه آزادی بیان و حقوق زنان
ادعای دفاع اروپا از آزادی بیان و حقوق زنان، با شواهد متعدد نقض میشود. نمونه آشکار آن، برخورد با استاد ایرانی دانشگاه آرکانزاس به دلیل حمایت از ایران و انتقاد از جنایات رژیم صهیونیستی است؛ رفتاری که ماهیت گزینشی آزادی بیان در غرب را عیان میسازد. همزمان، میزبانی اروپا از سرکردگان گروهک تروریستی منافقین، حمایت از تحریمهایی که به اذعان گزارشگر ویژه سازمان ملل مستقیماً مردم، زنان و کودکان را هدف قرار میدهد، و سکوت در برابر قوانین ضدحجاب در برخی کشورهای اروپایی، نشان میدهد حقوق بشر غربی بیش از آنکه یک اصل باشد، ابزاری سیاسی است. حمایت اروپا از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و فجایع انسانی در آفریقا نیز این تصویر را تکمیل میکند.
افول اعتبار نوبل و نظم حقوق بشری غرب
سیاسیسازی جایزه صلح نوبل و انتخابهای جهتدار سالهای اخیر، از جمله اعطای این جایزه به چهرههایی همسو با اهداف سلطهطلبانه غرب، اعتبار این نهاد را بهشدت تضعیف کرده است. همان منطقی که روسیه را از رقابتهای ورزشی حذف میکند، اما در برابر نسلکشی اثباتشده رژیم صهیونیستی سکوت میورزد، بر ساختارهای حقوق بشری غرب نیز حاکم است. این روند نشان میدهد که نظم موجود، دیگر توان نمایندگی ارزشهای انسانی را ندارد و جهان به سمت مطالبه ساختاری نوین، عادلانه و فارغ از یکجانبهگرایی حرکت میکند.