نورنیوز- گروه سیاسی: در فضای پرتنش این روزهای کشور، جایی که هر مسئلهای—از روابط خارجی گرفته تا سبک زندگی، و از پروندههای سیاسی تا بحثهای فرهنگی—میتواند بهانهای برای دامن زدن به دوگانهسازیها و شکافهای تازه باشد، مسعود پزشکیان بار دیگر سخنی را تکرار کرد که شاید ساده به نظر برسد، اما در نقطهای قرار دارد که سیاست ایران مدتی است از آن فاصله گرفته است: «مردم را به خودی و غیرخودی تقسیم نکنید.»
این جمله، فقط یک توصیه اخلاقی نیست؛ نقشه راهی است برای برونرفت از وضعیت فعلی. جامعهای که زیر فشار ناترازیهای اقتصادی، اختلافات سیاسی، و درگیریهای رسانهای نفس میکشد، بیش از هر چیز به این نیاز دارد که به اصل مشترک خود بازگردد: این کشور را فقط با مردم و با همه مردم و همیشه با مردم میتوان ساخت.
دوستان و دشمنان دوقطبیسازی
جامعه ایران، این روزها در برابر موجی از بحثهای جنجالی و حاشیهساز ایستاده؛ بحثهایی که گاه درباره مذاکره با آمریکا است، گاه درباره رابطه با چین و روسیه، گاه درباره حجاب و سبک زندگی، گاه درباره پروندههای قضایی و امنیتی، و گاه درباره فعالیت و زندگی خصوصی هنرمندان و سینماگران. در چنین فضایی رئیس جمهور مدام هشدار میدهد که ادامه این مسیر، کشور را به سمت یک فضای دوباره قطبیشده سوق میدهد که در آن همه چیز بر اساس «ما» و «آنها» تعریف میشود. تجربه سالهای گذشته هم نشان داده که وقتی چنین فضایی شکل میگیرد، مسائل اصلی کشور به حاشیه میروند و آنچه باقی میماند، فرسایش سرمایه اجتماعی و کاهش توان ملی است.
اما سخنان اخیر رئیسجمهور فقط یک هشدار نبود؛ یک چارچوب فکری هم ارائه داد. او در آیین گرامیداشت روز جهانی افراد دارای معلولیت، با الهام از نام یک کتاب، عبارتی را نقل کرد:«اتفاقات بد، معدن طلاست.» این جمله اگرچه در نگاه اول احساسی به نظر میرسد، اما در فلسفه حکمرانی پزشکیان تبدیل به یک اصل شده است: بحرانها را باید به ظرفیت تبدیل کرد و این ظرفیت فقط در یک جا پیدا میشود: در مشارکت مردم.
پزشکیان توضیح داد که دولتش از همان روز نخست با بحرانهای متعدد روبهرو بوده، اما همین بحرانها باعث شد که دولت رویکرد دیگری اتخاذ کند: اتکا به مردم، نه اتکا به تصمیمات متمرکز از بالا. طرح محلهمحوری، نهضت عدالت آموزشی، و استفاده از ظرفیتهای اجتماعی، همه بر پایه همین دیدگاه شکل گرفتهاند.
او به داستانهایی اشاره کرد که در سفرهای استانی شنیده است: مادری که با وجود نداشتن خانه، دیه فرزند از دسترفتهاش را به ساخت مدرسه اختصاص داده؛ مردمی که در نقاط محروم برای بهبود آموزش، زیرساخت یا خدمات اجتماعی داوطلبانه وارد میدان شدهاند؛ جوانانی که باوجود مشکلات خود، برای حل مشکلات محلهشان پیشقدم شدهاند. پزشکیان این روایتها را مثالهایی زنده از این واقعیت میداند که «اگر به مردم تکیه کنیم، هیچ مشکلی غیرقابل حل نیست.»
عبور از خطکشیهای منسوخ
در مقابل، آنچه میتواند این انرژی اجتماعی را از بین ببرد، بازگشت به همان خطکشیهای قدیمی است: تقسیم مردم بر اساس عقیده، سبک زندگی، گرایش سیاسی یا تعلق جناحی. پزشکیان معتقد است هر دولتی که وارد این مسیر شود، سرمایه اصلی خود—یعنی اعتماد مردم—را تضعیف میکند. او با صراحت گفته است که ایران بارها در برابر تهدیدهای خارجی—از جنگ تحمیلی تا حملههای اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی—به لطف ایستادگی مردم مقاومت کرده است. بنابراین چرا در برابر مشکلات داخلی، مردم باید نادیده گرفته شوند؟
پزشکیان پیام روشنتری هم دارد: توسعه نامتوازن و ناترازیهای گسترده در کشور محصول تصمیمگیریهای متوالی بدون توجه کافی به مردم و نیازهای واقعی آنان است. امروز نیز اگر میخواهیم از این وضعیت خارج شویم، راهی جز بازگشت به مردم وجود ندارد؛ نه شعارگونه، بلکه در عمل و در تصمیمسازی واقعی.
این سخنان درواقع دعوتی است برای عبور از فضای تخریب و جنجال، و برای ساختن نوعی همدلی که کشور در این مقطع تاریخی به آن نیاز دارد. همدل بودن البته به معنی یکرنگ بودن نیست؛ به معنای به رسمیت شناختن تکثر جامعه و پرهیز از خطکشیهای هویتی و سیاسی است. به همین دلیل است که رئیسجمهور یکبار دیگر تأکید میکند:«مشکلات کشور را نمیتوان بدون مشارکت مردم حل کرد.»
خطاب سخن نقدآلود و گلایهآمیز پزشکیان فقط متوجه یک جریان یا جناح سیاسی نیست. پیام او ، دعوت به نوعی «عقلانیت جمعی» است که کشور در شرایط امروز به آن نیاز دارد؛ عقلانیتی که میگوید اگر میخواهیم ایرانِ فردا را بسازیم، باید از نزاعهای بیپایان امروز فاصله بگیریم، مردم را محترم بشماریم و انرژی این ملت را—با همه تفاوتها و سلایقش—در مسیر توسعه و پیشرفت به کار بگیریم. این روزها بیش از هر زمان دیگر، کشور به چنین یادآوریهایی نیاز دارد.
نورنیوز