نورنیوز-گروه اجتماعی:در فرهنگ ایرانیها و در آئین مسلمانی ما تا بوده کمک به حیوانات پسندیده و حیوان آزاری امری مذموم شده است. شاید برای همین است که پای پنجره خیلی از خانهها همیشه یک کاسه آب و غذا برای پرندهها و گربهها جا خوش کرده. اما این محبت جمعی چند سالی میشود که شکل اشتباه و غلطی (علی الخصوص درباره گربههای شهری) به خودش گرفته است. به دنبال همین موضوع هم در سالهای اخیر، یک صحنه آشنا درپارکها و کوچههای تهران به چشم میخورد آن هم شهروندانی هستند که با ظرفهایی از پسماندهای غذایی یا خوراکهای مخصوص حیوانات، گربههای محله را دور خود جمع و سیر میکنند. با اینکه نیت اغلب این افراد مهربانی و حمایت از حقوق حیوانات است، اما روندی که قرار بود یک حرکت انسانی باشد، حالا در بسیاری از محلهها به موضوعی بحثبرانگیز و حتی مشکلساز تبدیل شده و حیواناتی که تا پیش از این خودشان با قوه شکار و غریزه به دنبال غذا و تعادل در اکوسیستم بودهاند حالا با افزایش جمعیت بیرویه هماهنگی طبیعت را به هم ریختهاند.
افزایش چشمگیر تعداد گربههای محلی
برای ارائه این گزاره لازم نیست به دنبال سند و مدرک عجیب و غریبی رفت؛ چون مشاهدات میدانی تک شهروندان تهرانی به راحتی نشان میدهد که تعداد گربهها طی سالهای گذشته به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. این افزایش هم دلیل ساده و واضحی دارد؛ غذا دادن بیدلیل به این حیوانات که باعث بر هم زدن نظم در اکوسیستم شهری شده، طوری که دسترسی منظم آنها به غذا توسط مردم نرخ زاد و ولد در بینشان بالا رفته و از این رو وقتی گربهها بدون هیچ تلاش و خطر کردن خاصی به منبع غذایی آسان و ثابت دست پیدا میکنند توازن جمعیتشان بر هم میخورد؛ به عبارت بهتر دستکاری ناخواسته حامیان حیوانات به این شکل باعث ناهماهنگی نظم اکوسیستم شده و به یک آشفتگی در نظام طبیعت شکل میگیرد. علاوه بر همه اینها این اتفاق با ترس و احساس ناامنی مردم و کودکان در معابر و پارکها نیز همراه است.
وقتی زبالهها و پسماند غذا رسانی دردسرساز میشود
همین چند وقت پیش بود که انتشار یک عکس از غذا دادن و تجمع گربهها در پارک هنرمندان در فضای مجازی با نظرات متعدد و مختلفی همراه بود. تصویری که از یک غذا رسانی غیر اصولی خبر میداد. یکی از پیامدهای دردسرساز این اتفاق در محیط زیست اینجاست که این نحوه غذا دادن به حیوانات و تجمع آنها به باقی ماندن پسماندهای غذا و زباله منجر میشود چون معمولاً با رها کردن ظروف یکبارمصرف، باقیمانده غذا که اکثراً حاوی چربی و استخوان است به مرور تبدیل به محل تجمع حشرات موذی و حیوانات آلوده دیگر مثل موش میشود؛ تا جایی که این اتفاق باعث شکایتهای مردمی نسبت به کثیفی معابر، بوی نامطبوع و پخششدن پسماندها شده و مسئولان پارکها مجبور به نصب تابلوهایی شدهاند که میگوید «غذا دادن به حیوانات در محوطه پارک ممنوع است»
سرایت بیماریهای پوستی، قارچی و انگلی
غذا رسانی غیراصولی به حیوانات شهری مثل گربهها نه تنها باعث زشت شدن چهره شهر و آلودگی در معابر و پارکها میشود بلکه با سرایت بیماریهای مختلف هم ممکن است همراه باشد. بد نیست بدانید تحقیقات علمی میگوید افزایش بیرویه حیوانات ولگردی مثل گربهها امکان انتقال بیماریهای پوستی، قارچی و انگلی را افزایش میدهد. امراضی که بسیاری از آنها «زئونوز» هستند؛ یعنی چه؟ یعنی میتوانند در تماس نزدیک به انسان هم منتقل شوند.
آسیب به حیوانات با ژست حامی حقوق حیوانات!
بیشتر افرادی که دست به غذا رسانی گربهها میزنند در گمان و تصورات خودشان فکر میکنند که انجام این کار به بهبود شرایط این حیوانات منجر میشود اما کارشناسان حوزه محیط زیست و دامپزشکان نظر دیگری درباره این غذارسانی غیراصولی و بیرویه دارند. آنها معتقد هستند که غذا رسانی مداوم به گربههای خیابانی اگر بدون نظارت اتفاق بیفتد رفته رفته این موجودات را به خوراکهای انسانی وابسته میکند و رفتار طبیعی و مهارتشان به مرور در شکار دچار کاهش میشود و همین هم بعد از مدتی باعث میشود که آنها توان مبارزه برای بقا در شرایط عادی و طبیعی را از دست بدهد. علاوه بر اینها دادن غذاهای نامناسبی مثل خوراکیهای پرچرب و نمکی برای آنها بیماریهای گوارشی و کلیوی را به همراه دارد. بنابراین میشود گفت نیت به ظاهر خوب آنها در اصل به بهبود حال این حیوانات ختم نمیشود.
یک پیشنهاد برای کنترل شرایط
با مرور دیدگاههای فعالان و کارشناسان محیطزیست درباره مدیریت جمعیت حیوانات شهری بهویژه گربهها یک رویکرد علمی بیش از دیگران برجسته است: گرفتن، عقیمسازی و بازگرداندن حیوانات به زیستگاه اولیه. این شیوه، که در بسیاری از شهرهای جهان بهعنوان استاندارد مدیریت جمعیت حیوانات پذیرفته شده دو مزیت اساسی دارد؛ از یکسو امکان ادامه زیست طبیعی و کمتنش برای حیوان فراهم میشود و از سوی دیگر، روند فزاینده زاد و ولد کنترل شده و جمعیت به یک تعادل پایدار میرسد.
کارشناسان تأکید میکنند که «غذا دادن بدون انجام عقیمسازی» نهتنها رویکردی حمایتی نیست، بلکه بهتدریج خود به نوعی آسیبرسانی تبدیل میشود؛ زیرا این کار، هم فشار مضاعف بر زیرساختهای شهری ایجاد میکند و هم احتمال بیماری، درگیری، سوءتغذیه و مرگومیر حیوانات را افزایش میدهد. از همین رو، مدیریت علمی و مبتنی بر تجربه زیستمحیطی، بهجای مداخلات مقطعی و احساسی بهعنوان راهحل پایدار روشی بهتر و قابل اعتناتر خواهد بود.
مهر