نورنیوز- گروه فرهنگی: «ناترازی»، واژهای عمدتاً اقصادی است که معمولاً یادآور شکاف میان منابع و مصارف است؛ اما این مفهوم در حوزه فرهنگ و مشخصاً کتاب نیز کاربرد دارد. بنا به آمارهای صنعت نشر کتاب، امروز در ایران با یک ناترازی فرهنگی مواجهیم: تولید کتاب وضعیت و حتی رشد قابل توجهی دارد، اما مصرف این تولیدات، همگام با آن رشد نیست. نتیجه این شکاف، کاهش سرمایه فکری، تضعیف مهارتهای تحلیل و تفکر انتقادی و اثرات بلندمدت بر سلامت روان و تمدن کشور است.
شکاف تولید و مصرف در حوزه فرهنگ
آمارها نشان میدهند که در شش ماهه اول امسال، ۱۱۹ هزار عنوان کتاب به چاپ رسیده است؛ عمدتاً چاپ اول و تألیفی. این میزان تولید نسبت به سال گذشته افزایشی نسبی داشته است و نشاندهنده سرمایهگذاری جدی ناشران و پدیدآورندگان کتاب و محتوای فرهنگی است. با این حال، تیراژ کتابها به طور مرتب روندی کاهشی دارد. این تضاد میان تعداد عناوین منتشر شده و تیراژ، همان شکاف میان ظرفیت تولید و سطح مصرف جامعه است که میتوان آن را ناترازی فرهنگی نامید.
ناترازی فرهنگی، هرچند به اندازه ناترازی های حوزه انرژی، مشهود و ملموس نیست، اما اثرات آن عمیق و پایدار است. مطالعه پیمایشهای ملی نشان میدهد که درصد افراد مطالعهکننده کتابهای غیردرسی، از ۶۳.۵ درصد در سال ۱۳۸۲ به ۳۲.۸ درصد در سال ۱۳۹۸ کاهش یافته است. این کاهش نشاندهنده فاصله روزافزون میان تولید کتاب و استقبال جامعه از آن است و پیامی هشداردهنده درباره وضعیت فرهنگی و فکری نسلهای آینده دارد.
شکاف تولید و مصرف کتاب، پیامدهای جدی و چندلایهای دارد: از سوی به ضعف تفکر انتقادی و تحلیلی میانجامد. ذهنهایی که با جریان مستمر کتاب و مطالعه تغذیه نمیشوند، توان تحلیل و ارزیابی انتقادی خود را از دست میدهند. از سوی دیگر موجب افزایش آسیبهای روانی و اجتماعی میشود چراکه کاهش مطالعه، به معنای کاهش توان شناختی و عاطفی در مواجهه با مسائل زندگی است. وزیر فرهنگ، در سخنرانی اخیر خود این پدیده را موجب گسترش «جانهایی افسرده و ذهنهایی خسته» دانست. در عین حال، ناترازی فرهنگی به تضعیف آموزش و مدرسه منجر میشود چون مدرسه بدون کتاب و جریان مستمر مطالعه، ناقص است. در این حالت، فرآیند یادگیری تبدیل به انتقال صرف اطلاعات میشود و ظرفیت تربیت ذهنهای خلاق و مستقل کاهش مییابد. و نهایتاً سرمایه فکری ملی کاهش مییابد چراکه جامعهای که با کتاب و مطالعه پیوند ندارد، توان رقابت در عرصههای علمی، فرهنگی و اقتصادی را به مرور از دست میدهد.
نوسازی زنجیره تولید و مصرف
برای جبران این ناترازی، باید به پیوند میان تولید و مصرف فرهنگی توجه ویژه شود. وزیر فرهنگ با اشاره به ۲۰ میلیون نفر جمعیت زیر ۲۰ سال در مدارس، بر ضرورت ایجاد جریان مستمر مطالعه تأکید کرده است. کتابخانهها، مدرسه، کتاب و کتابدار باید به عنوان چهار ضلع مکمل یکدیگر عمل کنند. مدرسه تفکربنیاد و مهارتمحور، وقتی با جریان مستمر کتابخوانی و حضور کتابدار فعال همراه شود، میتواند مسیر رفع ناترازی فرهنگی را هموار کند.
در این میان، کتابخانههای عمومی نقش کلیدی دارند: آنها میتوانند به «آزادراه فرهنگی» تبدیل شوند که تولید کتاب را به مصرف واقعی جامعه متصل میکند. تقویت نهاد کتابخانهها، همراه با ارتقای کیفیت مدارس و تشویق کودکان و نوجوانان به مطالعه، میتواند شکاف میان تولید و مصرف را کاهش دهد و ناترازی فرهنگی را به فرصتی برای رشد فکری و تمدنی تبدیل کند.
ناترازی فرهنگی، هرچند ناملموس است، اما مانند ناترازی اقتصادی یا بانکی، پیامدهای گسترده و طولانیمدتی دارد. تولید کتاب تاحدودی کافی است، اما تا زمانی که مصرف فکری و فرهنگی جامعه با آن همسو و هماهنگ نباشد، این تولید به ثمر نمیرسد. اگر سیاستگذاران، دولت، مدارس و نهادهای فرهنگی بتوانند جریان مستمر مطالعه و تعامل با کتاب را برقرار کنند، میتوان از این ناترازی به عنوان پلی برای توسعه فرهنگی، فکری و تمدنی کشور استفاده کرد. در غیر این صورت، ذهنها و نسلهای آینده با شکاف فکری و فرهنگی بزرگ مواجه خواهند شد و این تهدیدی خاموش اما جدی برای جامعه است