×
اجتماعی
شناسه خبر : 257030
تاریخ انتشار : شنبه 1404/08/24 ساعت 09:42
بوروکراسی تحقیرکننده روایت بی‌پناهی در برابر رنج

روزبه کردونی:

بوروکراسی تحقیرکننده روایت بی‌پناهی در برابر رنج

معاون اول رئیس‌جمهور گفته است: «خودسوزی یک جوان یا خودکشی یک روزنامه‌نگار، یک مسأله شخصی نیست بلکه نشانه بحرانی اجتماعی است که باید ریشه‌های آن را شناسایی و درمان کرد.»

نورنیوز- گروه اجتماعی: معاون اول رئیس‌جمهور گفته است: «خودسوزی یک جوان یا خودکشی یک روزنامه‌نگار، یک مسأله شخصی نیست بلکه نشانه بحرانی اجتماعی است که باید ریشه‌های آن را شناسایی و درمان کرد.»
اما برای درمان این بحران، باید پذیرفت که مسئله فقط فقر یا ناامیدی نیست؛ ریشه آن در سبک حکمرانی بوروکراتیکی است که به‌جای درک، دستور می‌دهد؛ به‌جای شنیدن، تحقیر ‌کردن را می‌پسندد؛ و به‌جای کاهش رنج، آن را بازتولید می‌کند. برای درمان، باید این بوروکراسی خشن و تحقیرکننده را رام کرد؛ باید آن را از ماشینی بی‌چهره و بی‌احساس به نهادی آرام، مهربان و شنونده تبدیل نمود. جامعه‌ای که قانون در آن گوش و قلب نداشته باشد، ناگزیر صدای خود را در فریاد یا در آتش می‌جوید. واقعیت این است که بوروکراسی تحقیرکننده در کوچک‌ترین رفتارها زنده است: در لحن مأمور، در بیان تحقیرآمیز و خشن، در سردی سالن انتظار، در سکوت پشت باجه و در خیلی از کارهای دیگر. هرجا کرامت انسانی غایب شود، قانون به خشونت بدل می‌شود. برای شکستن این چرخه، به چیزی بزرگ‌تر از عزل یک مدیر یا اصلاح موردی نیاز است. باید از بوروکراسی تحقیرکننده به حکمرانی کاهش‌دهنده رنج گذار کنیم؛ از نظمی که رنج می‌آفریند، به گفتمانی که رنج را می‌بیند و می‌کاهد.
در ده سال گذشته، خبرهایی شبیه به هم، هر چند ماه یک‌بار در حاشیه اخبار رسمی منتشر شده‌اند؛ خبرهایی که مانند ردّی از آتش در حافظه جمعی ما مانده‌اند: یونس عساکره در خرمشهر، دستفروش کرمانشاهی در تهران، معلم اصفهانی در برابر دادگستری، کارگر اراکی در اداره کار، آبدار کهگیلویه‌ای در برابر اداره آب‌وفاضلاب، کارگر لاهیجانی در حیاط اداره و احمد بالدی در اهواز که شاهد تخریب دکه پدرش بود. برخی جان باختند و برخی زنده ماندند، اما همه در یک نقطه مشترک بودند: احساس بی‌پناهی در برابر دستگاهی که به‌جای پناه دادن، تحقیرشان کرد.
این حوادث تصادفی نیستند؛ نشانه‌هایی از یک بیماری عمیق در ساختار حکمرانی‌یی هستند که ما به آن می‌گوییم: بوروکراسی تحقیرکننده. بوروکراسی‌ای که نه با خشونت فیزیکی، بلکه با خشونت نمادین آغاز می‌شود؛ خشونتی که در نگاه سرد، در لحن مأمور، در فرم‌های بی‌پایان و در نادیده‌گرفتن کرامت انسانی، در صحنه‌های مختلف به نام‌های مختلف تکرار می‌شود. حاصل این سبک حکمرانی، انباشتی از رنج‌های خاموش است که روزی ناگهان با شعله‌های یک خودسوزی به چشم می‌آید. قانون، اگر با احترام و گفت‌وگو همراه باشد، پذیرفتنی است. اما در بسیاری از شهرهای ایران، مأموران اجرائیات، قانون را نه برای مردم، بلکه بر سر مردم اجرا می‌کنند. از همین‌جاست که نیاز به شکل‌گیری گفتمان کاهش رنج در برابر این ساختار سخت و بی‌روح، اهمیت حیاتی می‌یابد؛ هم در نظام حکمرانی و هم در عرصه عمومی.
اگر این رخدادها را کنار هم بگذاریم، الگوی تکرارشونده‌ای آشکار می‌شود. بیشتر آن‌ها در برابر همان نهادهایی رخ داده‌اند که باید پناه مردم باشند: شهرداری، اداره کار، آب‌وفاضلاب، آموزش‌وپرورش، دادگستری و خیلی جاهای دیگر. در همه موارد، پیوند مستقیمی میان اقدام معترض و یک تصمیم اداری وجود دارد: از تخریب دکه یا خانه گرفته تا رأی ناعادلانه، اخراج یا روند قضایی طولانی و بی‌نتیجه. بیشتر این افراد از طبقات فرودست‌اند؛ همان‌هایی که قربانیان «خشونت ساختاری» نامیده می‌شوند. ساختار اداری و اجراییِ بوروکراتیک. آن‌ها که باید خدمات بدهند، به بازوی قهریه بدل شده‌اند. مأمورانی که آموزش اجتماعی ندیده‌اند، به‌جای حل مسئله، «انسان» را حذف می‌کنند. قانونی که از مسیر چنین ساختاری عبور می‌کند، از روح خود تهی می‌شود و به ابزار تحقیر بدل می‌گردد. در پایان هر فاجعه نیز، مدیری عزل یا مأموری بازداشت می‌شود، اما هیچ تغییری در ساختار و آموزش رخ نمی‌دهد. موفقیت، نه در اصلاح رویّه‌ها، بلکه در فروکش کردن بحران خلاصه می‌شود.
در یادداشتی (در آذرماه ۱۳۹۹) نوشتم که در همان سال، سه واقعه مشابه در کرمانشاه، اهواز (روستای ابوالفضل) و بندرعباس رخ داد: مأموران اجرایی وارد شدند، برخورد خشن شکل گرفت، تصاویر منتشر شد، افکار عمومی جریحه‌دار شد، مسئولان عذرخواهی کردند و وعده اصلاح دادند ـ و چند ماه بعد، همان الگو در شهری دیگر تکرار شد. آن‌چه غایب بود، یادگیری سیاستی بود به‌ نام توانایی تبدیل فاجعه به اصلاحِ الگو. ما فقط واکنش نشان می‌دهیم، اما نمی‌آموزیم. در نظام‌های یادگیرنده، هر حادثه فرصتی برای بازآفرینی رویّه‌هاست، نه تکرار آن‌ها. حتی دولت بریتانیای کذایی! پس از آتش‌سوزی سال ۱۹۳۵، ظرف دو سال خط تلفن اضطراری ۹۹۹ را ایجاد کرد تا دیگر هیچ‌کس در میان شعله‌ها بی‌پاسخ نماند. اما در ایران، از آتش خرمشهر تا اهواز، از آسیه پناهی تا یونس عساکره و احمد بالدی، هیچ اصلاح نهادی پدید نیامده است.
جانِ کلام این یادداشت آن است که بوروکراسی ما فرسوده، فاقد گفت‌وگو، و تهی از مشاوره اجتماعی و نظامِ اعتراضِ کارآمد است؛ سیستمِ بوروکراتیکی که به‌جای کاهش رنج، رنج تولید می‌کند. کرامت انسانی از متن حکمرانی اجرایی حذف شده و قانون، مشروعیت اخلاقی خود را از دست داده است. 
در سطح اجتماعی نیز، طبقات فرودست زبان گفت‌وگو ندارند؛ نه رسانه دارند، نه امکان شکایت. وقتی سازوکارهای ارتباطی برای بیان اعتراض بسته می‌شود، بدن انسان به رسانه تبدیل می‌شود؛ این اوج فروپاشی «نظام گفت‌وگوی اجتماعی» است ـ آن‌هم در زمانی که در سطح اقتصادی، فقر مزمن و فشار معیشتی، زندگی میلیون‌ها نفر را به مرز فروپاشی کشانده است. در چنین شرایطی، کوچک‌ترین تصمیم اداری می‌تواند زندگی انسانی را نابود کند. 
امروز بیش از هر زمان، به گفتمان «کاهش رنج» در برابر بوروکراسی خشن و تحقیرکننده نیاز داریم؛ گفتمانی که به‌جای اجرای قانون بر سر مردم، آن را برای مردم معنا کند؛ به‌جای تحقیر، کرامت بسازد؛ و به‌جای زبان قدرت، با زبان همدلی سخن بگوید؛ گفتمانی که نظام حکمرانی‌اش باور داشته باشد: «مردم عائله ما هستند و ما در واقع اهتماممان به وضعیت مردم باید مثل اهتماممان به داخل خانواده‌ی خودمان باشد.»


اطلاعات
نظرات

آگهی تبلیغاتی
آخرین اخبار
دیدار قریب‌الوقوع «ویتکاف» با مقام ارشد حماس
نورنما | 24 آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد
دمشق همکاری الجولانی با ائتلاف بین‌المللی ضد داعش را تکذیب کرد
با مدیران سهل انگار در اجرای قانون هوای پاک برخورد قانونی می کنیم
قطعنامه شورای حکام آژانس هیچ تغییری در وضعیت فعلی اجرای پادمان ایجاد نمی‌کند
چرا برخی گوشی‌ها پیام اضطراری را نگرفتند؟
برنج پاکستانی با قیمت 66 هزار و 300 تومان در بازار توزیع می‌شود
آغاز توزیع شیر در مدارس از امروز
صادق: اعتماد روس‌ها در خط‌آهن رشت-آستارا جلب شد
پرواز تهران- سهند به مهرآباد بازگشت
اجرای حکم اعدام با جوخه تیربار در آمریکا
انتقال آب خلیج‌فارس به تهران صرفه اقتصادی ندارد
روسیه: قصد حمله به ناتو را نداریم
جدال عقل با ظاهرگرایی دینی
تیم ملی بسکتبال با ویلچر ایران در تایلند صاحب مدال برنز شد
وقوع انفجار مهیب در قلب آرژانتین+ فیلم
پیروزی سودانی و بازتولید مصالحه‌گرایی
ادعای ترامپ: ایران می‌خواهد با آمریکا مذاکره کند
بوروکراسی تحقیرکننده روایت بی‌پناهی در برابر رنج
سازمان ملل: باران چادر آوارگان غزه را زیر آب برد
آلودگی شدید هوا در اصفهان برای یازهمین روز متوالی
سرمایه اجتماعی؛ رکن گمشده حکمرانی
شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌های یمن را تمدید کرد
سرپرست شهرداری اهواز انتخاب شد
تصادف اتوبوس و کامیون در محور میامی؛ 10 مصدوم در حادثه صبحگاهی
ترامپ: بزودی مثل دیگر کشورها آزمایش اتمی می‌کنیم
آزمون سخت قلعه‌نویی در فینال؛ آیا تکرار اشتباهات ادامه دارد؟
جدول بازی های کشورهای اسلامی بعد از پایان مسابقات روز هفتم
حمله دوباره آمریکا به یک کشتی در دریای کارائیب
برنامه مسابقات ورزشکاران ایران در روز هشتم بازی‌های کشورهای اسلامی
سامانه بارشی در سوریه غوغا کرد+فیلم
وضعیت آب و هوا امروز شنبه 24 آبان 1404 + وضعیت استان‌ها
نوسان فشارخون برای مغز خطرناک است
چرا هوش مصنوعی ما را به «دره شگفت‌انگیز» می‌کشاند
ثبت تصویر بزرگ‌ترین پلنگ دنیا در ارتفاعات سالوک خراسان شمالی + فیلم
راز پایدار ماندن زمین چیست؟
4 متهم حیوان‌آزار دستگیر شدند
آغاز عصر جنگ فضایی؟
تبدیل پلاستیک‌های دورریختنی به ماده تصفیه‌کننده
کاهش تعرفه در برخی کشورهای آمریکای لاتین
انفجارهای پیاپی در منطقه المزه دمشق
چین: دولت آمریکا مخفیانه 127 هزار بیت‌کوین را تصاحب کرد
وزارت خارجه ادعای کانادا را رد کرد
رسانه آمریکایی: ویتکاف در صدد دیدار با الحیه است
پیش‌نویس قطعنامه اروپایی علیه ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
در مورد نقض حقوق بشر در سودان فورا تحقیق شود
هاشم‌بیگی نایب قهرمان بازیهای کشورهای اسلامی شد
فیاض زاهد استعفا داد
پایان محدودیت‌های قضایی پاول دوروف در فرانسه
گواردیولا خواستار همبستگی مردم اسپانیا با فلسطین شد
X
آگهی تبلیغاتی