نورنیوز- گروه بین الملل: به نقل از موسسه دموکراسی اسرائیل، شرکتکنندگان در این نظرسنجی به این سوال پاسخ دادهاند که «چه کسی بیشترین نفوذ بر شکلدهی سیاست امنیتی اسرائیل را دارد؟»
۴۴ درصد از شرکتکنندگان آمریکا را تأثیرگذارترین عامل معرفی کرده و تنها ۲۳ درصد از پاسخدهندگان کابینه را به عنوان عامل اصلی معرفی کردهاند.
تفسیر این نظرسنجی این معنا را میدهد که در میان ساکنان رژیم صهیونیستی، کسانی که بر این باورند واشنگتن در تلآویو حاکمیت دارد، دو برابر کسانی است که دولت را دارای حاکمیت میدانند؛ ادراک اکثریت حکایت از حرکت رژیم صهیونیستی به سمت تحت الحمایهشدن توسط آمریکاست.
این یافته و بهویژه اصل تحقیق صورتگرفته در این خصوص دریچه جدیدی نسبت به وضعیت بغرنج موجودیت رژیم صهیونیستی میگشاید.
نکات
درخصوص پایان موجودیت رژیم صهیونیستی از مسیر از دست رفتن حاکمیت مستقل نکاتی وجود دارد.
1- یهودیان در سالهای منتهی به جنگهای جهانی و مهاجرت عظیم به فلسطین، در تعداد قابلتوجهی از کشورهای غربی فاقد مشکل بودند. اگر در امپراتوری روسیه، لهستان و آلمان آزارهایی سازمان یافته و خونبار در مقیاس جمعیتی علیه یهودیان به وقوع میپیوست، در اروپای غربی از انگلیس تا فرانسه و اسپانیا و ایتالیا خبری از چنین اتفاقاتی نبود.
همچنین در تمام سه قاره جدید شامل آمریکای شمالی، جنوبی و اقیانوسیه فضا برای یهودیان مساعد بود؛ آنها به صورت انبوه به دو کشور آمریکا و آرژانتین میرفتند.
کانون بحران، بخشی از جمعیت کمترتوسعهیافته یهودی در شرق اروپا بود که با خروج اقشار قدرتمند از آن به سمت دیگر مناطق، ناتوانتر و رادیکالتر شد. این گروه تحت فشار قرار داشت و با هدایت بخشهای رهاشده و قدرتمند خود که در غرب اروپا ساکن شده بودند، وارد فاز ملیگرایی شد.
در نتیجه با مهاجرت به فلسطین و اشغال این سرزمین، تشکیل رژیم صهیونیستی پایهگذاری شد. فشارهای اروپای شرقی، ملیگرایی یهودی را تشدید و با هدایت آنها به فلسطین، یک موجودیت خلق شد. این ملیگرایی با تاسیس رژیم صهیونیستی، سرنوشت مشترک ساکنان آن، محاصره در محیطی متخاصم، جنگهای متعدد و جمعیت فلسطینی باقیمانده، تشدید شد.
همچنین حیاتی و فوری بودن امور به دلیل ضعف جمعیتی و جغرافیایی باعث شد خودسری در قالب تصمیمات فوری و سنگین دولتی متجلی شود؛ حملات به کشورهای مختلف و رقم زدن جنایتها حکایت از این خودسری نسبت به رویههای بینالمللی داشت. جمع بین ملیگرایی شدید و خاصگرایی در اتخاذ تصمیمات دولتی که همان خودسری تلآویو بود، باعث شد علیرغم ارتباطات با غرب، رژیم صهیونیستی به سمت استقلال حرکت کند.
ملیگرایی شدید و فزاینده به همراه خاصگرایی دولت در اتخاذ تصمیمات دو بال رشد تمایلات استقلالطلبانه صهیونیستها بودند. این دو بال همچنان وجود دارند و جالب آنکه درحال رشد هستند.
احساس همگرایی و تهدید درپی خطرات موجود پس از جنگ طوفان الاقصی ملیگرایی صهیونیستها را افزایش داده که یک نشانه آن بالا رفتن تابآوری صهیونیستها در جنگ بود؛ درحالیکه پیش از این تلقی میشد جامعه رژیم در برابر یک جنگ طولانی تاب نخواهد آورد.
در حوزه خاصگرایی در اتخاذ تصمیمات، رقم زدن جنایتهای بیسابقه در غزه و حمله به کشورهای منطقه از ایران گرفته تا قطر، نشان میدهد این مسئله نیز در رژیم صهیونیستی رشد کرده است.
در شرایطی که این دو شاخص رشد کردهاند و جامعه رژیم شاهد تقویت تمایلات استقلالطلبانه است، درست در همین مقطع، استقلال رژیم صهیونیستی در برابر آمریکا دچار فرسایش شده است.
این پدیده حکایت از بروز خطری جدی در روندهای مرتبط با رژیم صهیونیستی دارد. در وضعیتی که صهیونیستها استقلال بیشتری طلب میکنند، درحال از دست دادن استقلال خود در برابر آمریکا هستند.
2- نفتالی بنت نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی در یک نامه هشداردهنده با عنوان «نامه نخست وزیر بنت به اکثریت صهیونیستهای خاموش» که در سال ۲۰۲۲ و در سالگرد ۷۵ سالگی رژیم صهیونیستی خطاب به صهیونیستها منتشر کرد، نوشته بود «در طول تاریخ، یهودیان دو بار در این سرزمین صاحب یک کشور مستقل و یکپارچه بودند. اولین بار به مدت ۸۰ سال یک حکومت یهودی وجود داشت و سپس به دلیل درگیریهای داخلی تجزیه شد. بار دوم، حکومت یهودیان حدود ۷۷ سال وجود داشت و سپس به دلیل درگیریهای داخلی، حاکمیت آن توسط رومیان از بین رفت.»
او تجزیه حکومت یهودی، با وجود تداوم در قالب دو حکومت کوچکتر و همچنین تحتالحمایه قرار گرفتن توسط یک قدرت خارجی را با اتمام زمان این حکومتها، یکسان اعلام کرد.
یکپارچگی قوم یهود آن هم در محیط کوچک سرزمین فلسطین و حاکمیت مستقل دو عنصر در موجودیت دولتهای یهودی در طول تاریخ بودهاند؛ از این رو گرچه عمر نمونههای تاریخی دولت یهود در منابع این قوم در نهایت از صدسال فراتر رفته و به چند صد سال نیز میرسند، اما عملا بر اساس محاسبات سیاسی، هیچ دولتی یهودی بیشتر از ۸۰ سال عمر نکرده است؛ بر همین مبنا «نفرین دهه هشتم» در خصوص حکومتهای قوم یهود وجود داشته و امروز محل توجه و نگرانی صهیونیستهاست زیرا رژیم صهیونیستی در هشتمین دهه عمر خود قرار دارد.
صهیونیستها پیش از جنگ طوفان الاقصی در سایه اختلافات داخلی احتمال میدادند بار دیگر این جنگ داخلی و تجزیه خواهد بود که به عمر یک حکومت یهودی دیگر پایان میدهد؛ اما این جنگ باعث شد تا یک تهدید دیگر جلوهگر شود و آن از بین رفتن استقلال این حکومت توسط یک قدرت خارجی است.
3- هیچ قدرت خارجی در زمان موجودیت رژیم صهیونیستی به صورت یگانی و با آزادی عمل در فلسطین اشغالی نیروی نظامی مستقر نکرده است. در سالهای منتهی به اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی و علیرغم حمایت دولت انگلیس از تشکیل آن، گروههای شبهنظامی صهیونیست با عملیاتهای پیدرپی ارکان نظامی و سیاسی انگلیس را در فلسطین اشغالی هدف قرار گرفتند تا پس از خروج این کشور، به حاکمیت در سرزمینهای اشغالی دست یابند.
در دهه هشتم عمر رژیم صهیونیستی و در پیامد تضعیف تلآویو در جریان جنگ طوفان الاقصی اما آمریکا برای نخستین بار قصد دارد یگانهای نظامی خود را در فلسطین اشغالی مستقر کند. افسران آمریکایی با استقرار در پایگاه صفد، مقر ارتش رژیم صهیونیستی در شمال بر اقدامات تلآویو در لبنان و سوریه نظارت میکنند و این اولین اقدام به حساب میآید.
در دومین اقدام، آمریکا یگانی نظامی در پایگاه کریات گات در نزدیکی غزه و درون رژیم صهیونیستی تاسیس کرد. واشنگتن ادعا دارد تعداد این نیروها به ۲۰۰ نفر میرسند؛ اما رویه واشنگتن در اعلام اعداد کمتر و همچنین عدم شمارش خدماتدهندگان نظامی خصوصی که برای حفاظت و اسکورت در تمام پایگاههای ارتش آمریکا حضور دارند، نشان میدهد تعداد حاضران در این پایگاه به هزاران نفر خواهد رسید.
همزمان بهعنوان سومین اقدام، خبرهایی در خصوص قصد آمریکا برای تاسیس یک پایگاه نظامی در نزدیکی غزه برای استقرار ۱۰ هزار نظامی منتشر شده است. آمریکاییها میگویند در این پایگاه نظامیان آمریکایی مستقر نخواهند شد بلکه توسط نظامیان بینالمللی که برای نظارت بر آتشبس و حفظ امنیت غزه به منطقه میآیند، استفاده میشود.
واشنگتن گامها را فراتر گذاشته و قصد دارد در داخل خاک رژیم صهیونیستی نیروهای نظامی متحدان خود را نیز مستقر کند.
فرهیختگان