نورنیوز-گروه بینالملل: اقدام اخیر چارلز سوم در خلع القاب سلطنتی از برادرش اندرو، فراتر از یک تصمیم خانوادگی یا انضباطی است. این رویداد در حالی اعلام شد که افکار عمومی بریتانیا هنوز درگیر بحرانهای اقتصادی، تورم و هزینههای فزاینده سلطنت است. در ظاهر، حذف اندرو به عنوان واکنشی به ارتباط او با شبکه سوءاستفاده جنسی جفری اپستین معرفی شد، اما تحلیلها نشان میدهد هدف اصلی، انحراف افکار عمومی از پروندههای فساد مالی و اخلاقی در رأس خاندان سلطنتی است. شواهد متعددی از پرداخت رشوههای کلان به چارلز سوم در دوران ولیعهدی از سوی خاندانهای ثروتمند خلیج فارس تا ارتباطات غیرشفاف مالی او منتشر شده است. در واقع، چارلز با قربانی کردن برادرش تلاش دارد سپری حفاظتی برای تاج و تخت متزلزل خود بسازد.
فساد نهادینه در بطن سلطنت
ساختار سلطنتی بریتانیا امروز بیش از هر زمان دیگر گرفتار فسادی نهادینه است؛ فسادی که از روابط پنهان اقتصادی تا انحرافات اخلاقی را دربرمیگیرد. در حالی که رسانههای وابسته به دربار تلاش میکنند این رسواییها را در سایه نگه دارند، افکار عمومی در شبکههای اجتماعی و مطبوعات مستقل به سرعت به افشای واقعیتها میپردازد. اسناد متعدد حاکی از آن است که چارلز سوم در دوره ولیعهدی خود مبالغ هنگفتی از منابع خارجی دریافت کرده و از مصونیت حقوقی خود برای گریز از پاسخگویی بهره برده است. حتی در عرصه خانوادگی نیز رسوایی رابطه غیرمشروع او با کامیلا در دوران زندگی با دایانا، چهره سلطنت را در چشم مردم مخدوش ساخته است. بنابراین، اقدام اخیر علیه اندرو نه نشانه اصلاح، بلکه سند دیگری از فساد ساختاری و فرافکنی دربار برای فرار از مسئولیت است.
خشم عمومی و بحران مشروعیت
در سالهای اخیر، فاصله طبقاتی، ریاضت اقتصادی و هزینههای سرسامآور سلطنت موجی از نارضایتی عمومی در بریتانیا ایجاد کرده است. نظرسنجیهای رسمی نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد از جوانان انگلیسی طرفدار گذار از پادشاهی به جمهوریت هستند. هزینههای چندصد میلیون پوندی خاندان سلطنتی در شرایطی که مردم برای تأمین معیشت روزمره خود در تنگنا هستند، خشم و اعتراضات گستردهای را به دنبال داشته است. خیابانهای لندن بارها شاهد تجمعات جمهوریخواهان بوده که شعار «پایان تاج و تخت» را سر میدهند. در مقابل، رسانههای وابسته به حاکمیت با سیاست سفیدسازی و نمایش دروغین از محبوبیت سلطنت میکوشند بحران را مهار کنند، اما واقعیت جامعه چیز دیگری است: سلطنت بریتانیا در آستانه بحران مشروعیت تاریخی قرار گرفته است.
پادشاهی در مسیر افول
چارلز سوم با حذف برادرش از ساختار سلطنتی شاید در کوتاهمدت توانسته باشد نگاهها را از فساد دربار منحرف کند، اما در بلندمدت، این تصمیم بیش از پیش مشروعیت سلطنت را فرسوده خواهد کرد. جامعه انگلیس امروز بر شفافیت، پاسخگویی و کارآمدی تأکید دارد، در حالی که سلطنت نمادی از امتیاز موروثی، تبعیض و هزینهسازی بیپایان است. اگر اصلاحات بنیادین، شفافیت مالی و پایان دادن به امتیازات درباری در دستور کار قرار نگیرد، پادشاهی چارلز سوم دیر یا زود با موجی از طغیان اجتماعی روبهرو خواهد شد. نهاد سلطنت در انگلیس دیگر نمیتواند با نمادسازی، تبلیغات یا سرکوب، از پاسخ به پرسشهای بنیادین درباره فلسفه وجودی خود بگریزد. این رویداد نه فقط سقوط یک شاهزاده، بلکه آغاز پایان عصری است که مشروعیت خود را از دست داده است.