نورنیوز-گروه بین الملل: اخبار داخلی انگلیس حاکی از آن است که ناکارآمدی و فساد اخلاقی و مالی خاندان سلطنتی بیش از گذشته موجب شعلهور شدن نارضایتی عمومی شده است. براساس گزارشها، شاهزاده اندرو پس از مذاکرات با چارلز سوم تصمیم گرفته است که از عنوان «دوک یورک» استفاده نکند، اقدامی که به گفته خودش برای محافظت از تمرکز پادشاه و خانواده صورت گرفته است. اما این تصمیم در واکنش به فشارها برای رابطه او با جفری اپستین اتخاذ شده است.
در برابر، اعتراضات مردمی به نظام پادشاهی به دلیل درصد بالای نارضایتی – که برخی آمارها آن را تا ۷۰٪ تخمین میزنند – و بازتاب مکرر رسواییها در رسانهها، معنای راهبردی در تهدید مشروعیت سلطنت دارد.
فساد مالی و اخلاقی در دل سلطنت
نفوذ فساد در ساختار خاندان سلطنتی فقط به رسوایی اندرو محدود نمیشود. ادعاهایی منتشر شده است مبنی بر اینکه شاهزاده چارلز چند بسته پول نقد دریافت کرده و رسانهها تلاش کردهاند آنها را به عناوین «کمک خیریه» تبیین کنند. همچنین، گزارشهایی از ارتباطات او با خانواده اسامه بن لادن نیز منتشر شده است.
از سوی دیگر، فساد اخلاقی چارلز نیز مورد تأکید است: رابطه غیرمعمول او با کامیلا در زمان ازدواجش با دایانا تبدیل به سوژهای عمومی شد که به عنوان «کامیلا گیت» شناخته میشود. چنین پروندههایی به احساس عمومی مبنی بر اینکه سلطنت در دل خود ناسالم و غیرقابل اصلاح است دامن میزند.
نقش رسانهها در تطهیر یا سانسور
رسانههای بریتانیا به عنوان بازیگران مرکزی در روایتسازی این رسواییها نقش مؤثری ایفا میکنند. آنها اغلب تلاش دارند فساد سلطنتی را کماهمیت جلوه دهند، روایتهایی عاشقانه بسازند یا شاکیان را متهم به دروغگویی کنند. برای مثال، بیبیسی در مورد اندرو با مقایسه با نامهایی مانند کلینتون و ترامپ قصد دارد او را در گروهی عادیترین آدمها قرار دهد، و در پرونده چارلز، رابطه او با کامیلا را به عنوان عشق زندگی جلوه میدهد.
همزمان، رسانهها در سیاست خارجی روایت جنگ و اتهامزنی علیه دیگر کشورها را بزرگ میکنند تا توجه عمومی از بحران داخلی معطوف شود و در سایه آن مشروعیت سلطنت حفظ شود.
راهبردهای بقای سلطنت و مؤلفههای بحرانآفرین
در سطح راهبردی، سلطنت بریتانیا برای مقابله با این بحران چند اقدام کلیدی در پیش گرفته است: اول، کنار گذاشتن اندرو از عناوین رسمی به منظور کاهش خشم عمومی؛ دوم، فشار بر رسانهها برای کنترل روایت و تصویری ملایم؛ سوم، تمرکز بر سیاست خارجی و جنگ برای منحرف کردن تمرکز عمومی از پرونده داخلی.
اما این تاکتیکها دو خطر بزرگ دارد: افزایش احساس سرکوب و بیصدایی در مردم نسبت به اعتراضات داخلی، و بازگشت دوباره پروندههای فساد مالی و اخلاقی که ممکن است زنجیرهای از افشاگریهای تازه را رقم بزند. در نتیجه، خاندان سلطنتی در معرض وقوع بحران مشروعیت سیستمی قرار دارد.
نورنیوز