نورنیوز- گروه اجتماعی: در حالی که جامعه ایران، یک جنگ ظالمانه، هولناک و البته پرافتخار 12 روزه را از سر گذرانده است، بازسازی روانی و عاطفی مردم بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. این جنگ که آثار آن بهطور طبیعی در تمام جنبههای زندگی مردم نمایان است، نه تنها فشارهای اقتصادی و اجتماعی زیادی به همراه داشته، بلکه تاثیرات منفی عمیقی بر روحیه و روان مردم گذاشته است. این نکته در سخنان معاون اجرایی رئیس جمهور در همایش انجمن روانپزشکان نیز بازتاب یافت. محمدجعفر قائمپناه در این همایش گفت: « جامعه مضطرب است و تابآوری مردم در برابر فشارهای زیاد و فشارهای اقتصادی کم شده است.» در این شرایط، تقویت تابآوری اجتماعی و روانی، ضروریترین گام برای بازسازی و حرکت به جلوست.
بحران روانی پس از جنگ: مردمی خسته و ملول
ایران امروز هرچند برای مقابله با هر نابسامانی آماده است اما نشانههای پررنگی از خستگی و ملالت در مردم دیده میشود. جنگ، خواه در معنای نظامی و خواه در شکل اقتصادیاش که در قالب تحریمها نمایان شده، نه تنها بدنها را آزرده کرده، بلکه روانها را نیز در معرض آسیبهای جدی قرار داده است. همانطور که معاون اجرایی رئیسجمهور اشاره کرده:«امروز به جای زخمهای جنگ، جوانان ناامید را زیاد میبینیم .بحرانهای اقتصادی، مهاجرتها، فشارهای اجتماعی، فرسودگی و ناامیدی، همه این زخمها شاید دیده نشوند اما در عمق جان جامعه نشستهاند.» این بحرانها بهویژه در اثر جنگ، موجب کاهش تابآوری اجتماعی و روانی بخشی از مردم شده است. پس از این جنگ کوتاه، برخی افراد درگیر احساس ناامیدی، اضطراب، و بیاعتمادی به آینده هستند. در چنین شرایطی، مهمترین چالش، کمک به مردم برای بازسازی روانی و تقویت تابآوری است.
برای جامعهای که از زیر بار روانی یک جنگ بیرون آمده، بازیابی و بازسازی روانی و عاطفی به یک اولویت اساسی تبدیل شده است. تنها از طریق تقویت تابآوری روانی میتوانیم به مردم کمک کنیم تا از بحرانها عبور کنند، امید خود را باز یابند و دوباره به سوی آیندهای بهتر گام بردارند. تابآوری اجتماعی به معنای توانایی فرد و جامعه برای مقابله با بحرانها و بازگشت به حالت پایدار است. در شرایطی که کشور درگیر بحرانها و آسیبهای فراوان است، تابآوری میتواند به مردم این قدرت را بدهد که نه تنها از مشکلات عبور کنند، بلکه با هر شکست و ناامیدی، دوباره برخیزند و به زندگی ادامه دهند.
هرچند آمار جدید رسمی درباره نرخ شیوع اختلالهای روانی در جامعه امروز ایران منتشر نشده، اما شواهد علمی و گزارشهای دانشگاهی، از وجود میزان بالا از شیوع این اختلالها گواهی میدهند. یک گزارش نیمه رسمی مربوط به سال 1401، نرخ اختلال روانی در ایران را 25 درصد اعلام کرده بود که با توجه به وضعیت پساچنگ و نیز فشارهای سنگین اقتصادی و اجتماعی در یکی دوسال اخیر می تواند قابل توجه باشد. در میان این اختلالها، اضطراب جزو بالاترین موارد است. ناتوانی در مدیریت هیجانات، از جمله خشم، یکی دیگر از این اختلالهاست که قطعا پیامدهای ناگواری در سطح فردی و اجتماعی دارد.
روانشناسان و روانپزشکان: مشاورانی حاذق و دلسوز برای دولت و مردم
در این مسیر، روانشناسان و روانپزشکان به عنوان مشاورانی حاذق، دقیق و دلسوز میتوانند نقش اساسی ایفا کنند. این افراد نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح اجتماعی نیز باید به دولت و مردم کمک کنند تا تابآوری اجتماعی بازسازی شود. همایشهایی که هفته گذشته در جامعه روانپزشکان و روانشناسان برگزار شد، فرصتی است برای همفکری و همراستایی این قشر متخصص با مسئولان کشور برای کمک به بازسازی روانی و عاطفی مردم. روانشناسان میتوانند با مشاورههای علمی، عملی و دقیق، راهکارهای مناسبی برای کاهش آسیبهای روانی ناشی از جنگ و بحرانهای اجتماعی ارائه دهند.
چنین همایشهایی باید زمینهساز همکاری و مشارکت بیشتر روانپزشکان با نهادهای دولتی و غیردولتی در راستای سیاستگذاریهای صحیح برای سلامت روان باشد. روانشناسان و روانپزشکان باید در این شرایط بهعنوان مشاوران و همکاران نزدیک دولت عمل کنند و برنامههای اجرایی و حمایتی برای بازسازی روانی جامعه را پیشنهاد دهند.
در کنار اقدامات فردی و نهادی، البته نیازمند سیاستگذاریهای کلان برای احیای تابآوری روانی جامعه هم هستیم. سیاستگذاران باید با در نظر گرفتن واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و روانی مردم، اقداماتی برای کاهش بحرانهای روانی و اجتماعی انجام دهند. این سیاستها باید به گونهای طراحی شوند که نه تنها آسیبهای روانی ناشی از جنگ، بلکه مشکلات روزمره و فشارهای اقتصادی نیز در نظر گرفته شود. دسترسی به خدمات روانشناختی در سراسر کشور باید تسهیل شود و هزینههای درمانهای روانی باید کاهش یابد تا همه افراد بتوانند از این خدمات بهرهمند شوند.
از این نکته مهم نباید غفلت کرد که جنگ 12 روزه نشان داد که نهادهای نظامی و دفاعی و امنیتی ایران در تأمین امنیت کشور و شهروندان، قدرتی نمایان دارند. وجود این قدرت و باور به کارآمدی و اثرگذاریاش قطعا میتواند به ایجاد «احساس امنیت» در ذهن مردم کمک کند. چیزی که در تقویت تابآوری روانی و اجتماعی شهروندان در قبال زخمهای جنگ بسیار مؤثر عمل خواهد کرد، همین احساس امنیت است. نهادهای سیاستگذار خصوصا در حوزه رسانه و مدیریت افکار عمومی باید بیش از هرزمان، توانایی و قدرت امنیتساز نیروهای دفاعی و نظامی و امنیتی ایران را به آگاهی مردم برسانند تا این آگاهی، مآلا به تقویت «احساس امنیت» منجر شود.
همچنین، ایجاد فضایی حمایتی در خانوادهها، مدارس، دانشگاهها و جوامع محلی میتواند به تقویت تابآوری اجتماعی کمک کند. این فضاها باید به گونهای باشند که افراد در آن احساس امنیت و تعلق کنند و بتوانند در مواجهه با مشکلات، از کمکهای روانشناختی بهرهمند شوند.
بازسازی روانی و اجتماعی جامعه، به ویژه پس از جنگ و بحرانهای سنگین، باید به عنوان اولویت اصلی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کشور قرار گیرد. بدون سلامت روان و تابآوری اجتماعی، هیچ طرح توسعهای نمیتواند به ثمر برسد. به همین دلیل، باید سلامت روان را نه تنها بهعنوان یک حوزه پزشکی، بلکه بهعنوان یک مسئولیت اجتماعی و ملی مورد توجه قرار دهیم. روانشناسان و روانپزشکان با کمکهای علمی و دلسوزانه خود میتوانند در این مسیر نقشی حیاتی ایفا کنند و به دولت و مردم در عبور از بحرانهای روانی و اجتماعی کمک نمایند.