نورنیوز- گروه سیاسی: ظرف یک هفته اخیر، برای دومین بار است که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، از بروز تنگنظریهای تفرقهافکن و قطببندیهای ضدوفاق در صحنه سیاست داخلی سخن میگوید. او روز یکشنبه، هشدار داد که نباید مردم را با معیارهای خودی و غیرخودی، تقسیم کرد. روز چهارشنبه هم، به خطرات ناشی از اختلافات داخلی و ضرورت تحکیم همبستگی و وفاق بهعنوان وظیفهای همگانی اشاره کرد. رئیس جمهور در جلسه چهارشنبه هیئت دولت با بیان اینکه «به شدت از ناحیه ایجاد و تشدید اختلافات، دامن زدن به قطببندیهای کاذب و تخریب یکدیگر در داخل نگران هستم»، این وضعیت را باعث عصبانیت، نگرانی و ناامیدی مردم عنوان کرد و افزود: «برخی به جای تحکیم همبستگی، اتحاد و وفاق با همدیگر، به شکل مستمر در حال تخریب، سیاهنمایی و زیر سوال بردن همهچیز هستند در این شرایط همه باید دست به دست هم دهیم تا با کمک هم برای عبور از شرایط سخت پیشرو، قدمهای مثبتی برداریم که مردم را امیدوار کند؛ من مسایل خارجی را حل میکنم اما نگران مسایل داخلی هستم.»
تندروها و افراطیون، عامل شقاق و اختلاف
سخنان هشدارآمیز پزشکیان خصوصا در شرایطی که در فاصله سه روز، دوبار تکرار شده نشان از بروز یک وضعیت خطرناک در سطح گفتار سیاسی کشور است. بیراه نیست اگر این سخنان را بهعنوان زنگ خطر برای تمام ارکان سیاسی و اجتماعی کشور تلقی کنیم، چرا که در حساسترین شرایط روز کشور، کوچکترین تفرقه میتواند به ضرر منافع ملی تمام شود.
جامعه ایران، که در خلال جنگ 12 روزه به وحدت و همدلی شگفتآوری حول منافع ملی و تمامیت ارضی دست یافت، اکنون به واسطه میدان داری عناصر تندرو و افراطی، به سمت رفتار تخریبی و سیاهنمایی کشانده شده است. اکنون این آفت تجدیدحیاتیافته، میتواند نومیدی و نگرانی و سرخوردگی را در میان عموم مردم دامن بزند. همبستگی عمیقی که در دوران جنگ رقم خورد، باید بهعنوان یک الگوی راهبردی در دوران پساجنگ نیز حفظ شود و نباید اجازه داد که فضای سیاسی کشور به سمت بحرانهای داخلی و قطببندیهای کاذب برود.
تندروها که ماهیتی «غوغا زیست» دارند ترجیحشان این است که فضای سیاسی داخلی را به التهاب نزدیک کنند و از این طریق شکافهای اجتماعی و سیاسی را عمیقتر نمایند. این گروهها با شعارهای تند و رفتارهای تهاجمی، و با استفاده از بازوهای رسانهای و موقعیتهای تبلیغی خود، فضای گفتوگو و همدلی حاصل از جنگ را تنگ میکنند و بهجای تمرکز بر مصالح عمومی و منافع ملی، به تقویت اختلافات میپردازند و در این مسیر به راحتی روی موج احساسات مردمی سوار میشوند و از عواطف ملی یا دینی شهروندانن برای تحریک سیاسی آنان بهره میبرند.
چه بسا در مقابله با این بلای وحدتسوز، وظیفه اصلی متوجه خود جریانهای سیاسی باشد. هر جریانی باید تندروهای خود را با مکانیزمهای درونی مهار کند و اجازه ندهد که افراطیون، فضا را برای اختلافات و رقابتهای تخریبی در اختیار بگیرند. در غیر این صورت، ادامه این روند میتواند کشور را به سمت بحرانهای عمیقتری سوق دهد که در نهایت به ضرر منافع ملی تمام خواهد شد.
پارادایم وحدت و وفاق: کلید عبور از بحرانها
در این فضا، رسانهها و تریبونهای عمومی نقشی دوگانه میتوانند ایفا کنند. چنانچه با رویکردی عامهپسند، از فضای پرهیاهوی افشاگریها و تخریبها تأثیر بپذیرند و اسیر این هیجان کاذب شوند، به بازیگرانی در سناریوی اختلاف و شقاق بدل خواهند شد. اما چنانچه با رویکردی مصلحتگرایانه، مثل سیلبندی جریان خروشان افراطگری و نفرتپراکنی را مهار و مدیریت کنند در حلقه خادمان منافع ملی قرار خواهند گرفت. رسانهها و خصوصا صداوسیما به عنوان فراگیرترین شاخص رسانهای نظام، به حسب دلایل سیاسی و اخلاقی و ملی، وظیفه دارند که از هرگونه تنشزایی و دامن زدن به اختلافات بپرهیزند. تندروها همهجا هستند و از هر امکانی بهره میگیرند تا رقیب را تخریب کنند. رسانه مکلف است که فریب هیجان ناشی از این فضای افشاگرانه را نخورد و بلکه به سهم خود چنین آلودگیهایی را به مردم معرفی کند.
تریبونهایی همچون نماز جمعه یا مجلس شورای اسلامی یا مطبوعات یا دانشگاهها نیز مشمول همین توصیه هستند. این نهادها باید با بیطرفی و دقت نظر، فضای سیاسی را از التهابها و جنگهای لفظی دور نگه دارند و به تحکیم وفاق ملی کمک کنند. تریبونهای عمومی باید بهعنوان پلهای ارتباطی عمل کرده و به جای میدان زدوخورد، زمینهساز گفتگو و تبادل نظر مشفقانه میان گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی باشند و از ترویج تنشها و تشدید شکافها بپرهیزند.
بهویژه در شرایط کنونی که کشور با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی روبهرو است، پارادایم وحدت و وفاق بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد. تقسیم مردم به خودی و غیرخودی، و همچنین دامن زدن به قطببندیهای کاذب، نه تنها دردی از کشور دوا نمیکند، بلکه آن را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی آسیبپذیرتر میسازد. در این برهه زمانی، ضروری است که تمام گروهها و جریانهای سیاسی بهویژه در مقام مسئولان دولتی، به تحکیم همبستگی اجتماعی پرداخته و از هرگونه رفتار و سخنانی که منجر به اختلافافکنی شود، پرهیز کنند.
اگر به دنبال عبور از شرایط حساس کنونی کشور و حفظ امنیت و توسعه پایدار هستیم، باید تمامی گروههای سیاسی و اجتماعی در مسیر تحکیم وفاق و همبستگی حرکت کنند. تفرقه و اختلافات داخلی تنها به ضرر منافع ملی و منتهی به بحرانهای بزرگتر میشود.
رسانهها، تریبونهای عمومی و نهادهای دولتی باید بهعنوان تسهیلگران این وحدت و وفاق عمل کنند و از دامن زدن به هرگونه تنش سیاسی خودداری نمایند. این تنها از طریق همکاری و همفکری میان تمامی بخشهای جامعه امکانپذیر است. امروز بیش از هر زمان دیگری، ضرورت همبستگی و وفاق ملی در دستور کار کشور قرار دارد. این همبستگی است که میتواند کشور را از بحرانها عبور دهد و به سوی آیندهای بهتر و امنتر هدایت کند.
نورنیوز