نورنیوز-گروه بین الملل: ترامپ در نشست تا توانست از مهمانان، بهویژه رهبران ترکیه، قطر و مصر، به گرمی ستایش کرد. اما ستایشگری در شخصیت ترامپ تنها به میل شنیدن چاپلوسی از دیگران محدود نمیشود؛ او خود نیز در مجیزگویی برای دیگران مهارت دارد و با اغراق و تحسین آنها چه با هدف پیشبرد برنامه و اهدافش چه برانگیختن حس چاپلوسی برای خود تملق میکند.
سیسی هم با تمجید و اعطای نشان «نیل» برای ترامپ سنگ تمام گذاشت و میزبانی مصر را به جلوهای از احترام ویژه به رئیس جمهور آمریکا تبدیل کرد. سیسی که با حسرت سفر اخیر ترامپ به کشورهای ثروتمند عربی در خلیج فارس را نظارهگر بود و کشورش به علت نداشتن پول و ثروت هنگفت مورد توجه ترامپ نبود، با ابتکار دعوت از او برای امضای توافقِ امضا شده آتش بس غزه و خلق تصویری ظفرمند برای ترامپ کوشید هم دلش را به دست آورد و نیز قاهره را در کانون توجهات قرار دهد.
با این حال، صحنه اصلی تملق در نشست شرم الشیخ را نخستوزیر پاکستان رقم زد. شهباز شریف به زبان انگلیسی، مرزهای چاپلوسی را درنوردید و ترامپ را شایستهترین شخص برای دریافت جایزه نوبل صلح خواند و حتی او را برای احراز آن در سال آینده نامزد کرد.
شریف، با لحنی سرشار از ستایش، ترامپ را مردی دانست که جهان امروز به او نیاز دارد. شنیدن چنین سخنانی بیاختیار یاد آن ادعا در ایام جنگ 12 روزه را تداعی میکند که گفته میشد پاکستان در حمایت از ایران حتی آمادگی استفاده از بمب اتم را دارد!
اما همزمان با نشست شرم الشیخ در باریکه غزه تصویر سورئال جدیدی در حال خلق شدن بود. حماس داشت سلطه امنیتی خود بر این منطقه را بسط میداد و با بازداشت و حذف میدانی کسانی که در طول جنگ با اسرائیل همکاری میکردند احتمالا میخواست در کنار بازگرداندن امنیت، بازیابی قدرت حکمرانی خود در این منطقه را به رخ بازیگران شرم الشیخ نیز بکشد.
با پایان جنگ، ترورهای مشکوکی انجام شد که در آنها الجعفراوی خبرنگار مشهور غزه و پسر باسم نعیم از رهبران حماس و عدهای دیگر کشته شدند. گفته میشود که اسرائیل با تجهیز و مسلح کردن هستههای مسلح میخواست دوره درگیریهای داخلی در غزه را پس از جنگ کلید زند.
اما به فرض صحت این مدعا، سرعت بسط سیطره امنیتی بر نوار غزه چنان بود که برخی عشایر مانند المجایده متهم به همکاری با اسرائیل سلاحهای خود را تحویل دادند و از سرویسهای امنیتی غزه حمایت کرده و همچنین عملا چیزی از عشیره متنفذ دغمش جز نامی باقی نماند. دهها عضو این عشیره که از قدیم با حماس مشکل داشت، به اتهام همکاری با اسرائیل و گروه یاسر ابو شباب دستگیر و برخی اعدام شدند.
به اجلاس شرم الشیخ که برگردیم، فربهتر شدن تصویر ترامپ به عنوان پایان دهنده به جنگ غزه فارغ از تضمینهای کلامی او و مجبور ساختن نتانیاهو به اعلام پایان جنگ در هنگام حضور در کنست میتواند در نقش یک ضامن عمل کند. به هر حال، پایان جنگ غزه فعلا مهمترین پشتوانه تصویر «موفقی» است که ترامپ از زمان رسیدن دوباره به قدرت برای خود ساخته است. میتوان گفت به این دلیل و دلایل دیگری جنگ غزه در بعد همه جانبه و نسل کشی پایان یافته است؛ اما نقض مکرر آتش بس و حملات جسته گریخته رخ خواهد داد.
در عین حال، اجرای مراحل بعدی طرح ترامپ در هالهای از ابهام قرار دارد. حتی خود ترامپ نسبت به نقشآفرینی تونی بلر در آینده غزه به علت عدم موافقت همه طرفها ابراز تردید کرد. خلع سلاح حماس، آینده حکمرانی در غزه، بازسازی آن، عقب نشینی کامل اسرائیل و ارسال کمکهای کافی به این منطقه پنج چالش عمده طرفین است.
پر واضح است که حماس خلع سلاح را نمیپذیرد؛ اما از رویکرد رسانهای آن از جمله پرهیز از رژه نظامی قسام، خودداری از مواضع تند و ادبیات نظامی و نوعی مغازله ترامپ پیداست که در حال مدیریت شرایط است و نمیخواهد طرفهای مقابل را تحریک کند.
در این میان، راه حل میانی برای همه طرفها همان واگذاری مدیریت نوار غزه است. حماس از این رهگذر میخواهد مسئولیت بازسازی غزه و مواجهه با پیامدهای مختلف جنگ را از روی دوش خود بردارد؛ اما با وجود واگذاری مدیریت غزه عملا سیطره امنیتی خود را حفظ خواهد کرد. طرفهای مقابل نیز میخواهند از رهگذر تشکیل این کمیته و آموزش نیروهای پلیس و حضور نیروهای بینالمللی واقعیتی جدید را در یک پروسه زمانی در غزه خلق کنند که به تدریج سلطه امنیتی و نظامی حماس را محدود کند.
اما این اتفاق هم بسیار زمانبر است. در کل میتوان گفت که در آینده هم حماس در امر بازسازی غزه و مواجهه با تبعات انسانی جنگ با بن بست مواجه است و هم طرفهای مقابل در خلع سلاح و پایان دادن عملی به حکمرانی آن.
کارشناس روابط بین الملل
کانال تلگرامی گل عنبری