نورنیوز- گروه بین الملل: هرچند پذیرش همه مواد طرح ترامپ توسط حماس هنوز در تعلیق است، اما در صورت تحقق میتواند بازاندیشی استراتژی جمهوری اسلامی را توجیهپذیر کند. بار این بازاندیشی بر شانههای جمهوری اسلامی نیست و بیش از هر زمان دیگر توجیهی عملیاتی برای بدنه هواداران مقاومت دارد.
این ضرورتا به معنای عدول از آرمان فلسطین نیست. طرح ترامپ حاوی ابهامات و نکات مثبت و منفی است که شایسته دقت است. آرمان فلسطین حق مردم آن سرزمین است و تصمیمگیری درباره این طرح نیز بیش از دیگران حق آنان است؛ هرچند جنگ دوساله آنان را تحت شرایطی سخت قرار داده که این طرح را بپذیرند.
۱. در ماده 6 طرح با این عبارات اعضای حماس خلع سلاح و بلکه اخراج میشوند: «اعضای حماس که متعهد به همزیستی مسالمتآمیز و خلع سلاح خود شوند، مشمول عفو عمومی قرار خواهند گرفت. به اعضای حماس که مایل به ترک غزه باشند، گذر امن به کشورهای پذیرنده فراهم خواهد شد».
2. در ماده 9، خدمات اداری و شهرداری نیز از حماس سلب و به یک کمیته فلسطینی تکنوکرات و غیرسیاسی از فلسطینیان «واجد شرایط» سپرده خواهد شد. اینکه چه کسی «واجد شرایط» است را احتمالا نهاد بینالمللی انتقالی به نام «شورای صلح» تشخیص خواهد داد که تحت ریاست ترامپ و «سایر اعضا و سران کشورها، از جمله تونی بلر» خواهد بود و عملا قیمومیت غزه را عهدهدار خواهد شد.
3. در ماده دهم طرح توسعه اقتصادی ترامپ برای بازسازی و احیای غزه با عباراتی همچون «شهرهای معجزهآسای مدرن و شکوفای خاورمیانه»، «سرمایهگذاری متفکرانه و ایدههای توسعه هیجانانگیز» و «ایجاد یک منطقه ویژه اقتصادی» آمده است که «مورد بررسی قرار خواهند گرفت». این وعده سر خرمن اگر محقق شود، عملا به تقویت بنیادهای کشور فلسطینی میانجامد چون متغیر اصلی در غزه، «جمعیت» است که همواره افزایش مییابد. وعده توسعه اقتصادی این معنای ضمنی را دارد که زندان بزرگ غزه و محاصره اقتصادی عامل عصیان غزه در 7 اکتبر 2023 شده است.
4. مطابق با ماده 12 «هیچ کس مجبور به ترک غزه نخواهد شد». این، در واقع شکستی برای راستگرایان افراطی اسرائیل و عقبنشینی ترامپ از خروج مردم از غزه و گسیل آنان به مصر است.
5. ماده سیزدهم شگفتانگیز است و در کنار دیگر موادی که در طرح آمده است، معنای کامل خود را مییابد. براساس این بند «حماس و سایر جناحها موافقت میکنند که هیچ نقشی در حکمرانی غزه، به طور مستقیم، غیرمستقیم یا به هر شکلی، نداشته باشند». عبارت «سایر جناحها» عملا یعنی تمامی فلسطینیان. چنین عبارتی را اگر در کنار نهاد بینالمللی انتقالی جدید به نام «شورای صلح» بگذاریم و اگر این دو را در کنار «نیروی ثبات بینالمللی موقت (ISF)» که بر اساس ماده 15 «راهحل امنیتی داخلی بلندمدت خواهد بود» بگذاریم، عملا پازلِ نوع جدیدی از قیمومیت تکمیل خواهد شد.
6. در ماده 16 آمده است که اسرائیل غزه را اشغال یا ضمیمه نخواهد کرد. این نکته مثبت این طرح است. هرچند بلافاصله چنین ابهامی افزوده شده است که «نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) بر اساس استانداردها، نقاط عطف و چارچوبهای زمانی مرتبط با غیرنظامیسازی که بین IDF، ISF، ضامنان و ایالات متحده توافق خواهد شد، عقبنشینی خواهند کرد»؛ یعنی عملا اختیار عقبنشینی با اسرائیل خواهد بود. حضور امنیتی پیرامونی نیز عملا برای اسرائیل به رسمیت شناخته شده است.
7. ماده 19 نیز اشعار میدارد در صورتی که «برنامه اصلاحات تشکیلات خودگردان با صداقت انجام شود، ممکن است بالاخره شرایط برای یک مسیر معتبر به سوی حق تعیین سرنوشت و تشکیل دولت فلسطین، که ما آن را آرمان مردم فلسطین میدانیم، فراهم شود» هرچند این لفاظیها هیچ وعده جدی دربر ندارد و با حداقلی از گفتار تصریح شده اما عملا حق تعیین سرنوشت و تشکیل دولت فلسطین را به رسمیت شناخته است.
اگرچه این طرح چنین شرایطی را بر حماس تحمیل میکند اما با آنچه اسرائیل و آمریکا در سر میپروراندند، فاصله بسیار دارد. مهمترین عامل در غزه «حضور مردم» است که جنایتهای فراوان از اسرائیل دیدهاند و همچنان وجودشان به خودی خود برای اسرائیل تهدید است.
این طرح با همه نقایصی که دارد، نتوانسته است آرزوهای افراطیون اسرائیل را برآورده کند چون کماکان این مردم در وطن خود ماندهاند.
اما همه آنچه گفته شد، در واقع زمینه عملیاتی برای موضع جدید جمهوری اسلامی را تعیین میکند: ایران اگرچه نمیتواند با جزئیات این طرح موافق باشد اما عملا نیرویی را که در خط مقدم مقاومت فلسطینی بوده و قریب به 70 هزار نفر در این راه قربانی داده است، نمیتواند نادیده بگیرد. این دیگر نیرویی نیست که بتوان آن را به نفوذیهای اسرائیل نسبت داد. چنین شرایطی بازاندیشی تئوریک در استراتژی سیاسی و تاکتیک عملیاتی جمهوری اسلامی در حمایت از نیروهای فلسطینی را طلب میکند.
بار این بازاندیشی بر شانههای جمهوری اسلامی نیست و توجیهی عملیاتی برای بدنه هواداران مقاومت در ایران و منطقه دارد.
شرق