نورنیوز-گروه بینالملل: هفتم اکتبر ۲۰۲۳ در حافظه سیاسی خاورمیانه بهعنوان روزی سرنوشتساز ثبت شد؛ روزی که طوفان الاقصی از نوار محاصرهشده غزه برخاست و ساختار امنیتی اسرائیل را تا اعماقش لرزاند.
این عملیات اگرچه در سطح نظامی خسارات سنگینی بر دو طرف برجای گذاشت، اما معنای آن بسیار فراتر از میدان جنگ بود. برای نخستین بار پس از دههها، فلسطینیان با عملیاتی هماهنگ و گسترده توانستند ابتکار عمل را در نبردی که همیشه از پیش بازنده فرض میشد، در دست گیرند.
در این معنا، طوفان الاقصی صرفاً حملهای نظامی نبود، بلکه اعلام موجودیتی تازه برای «حق زیستن» بود.
غزه در دو سال بعد از آن تقریباً به ویرانهای تبدیل شد؛ هزاران شهید، زیرساختهای نابودشده و میلیونها آواره. اما در مقابل، تصویر اسرائیل در جهان نیز که بیش از هفتاد سال برای ایجاد آن هزینه شده بود به صورت جدی ترک برداشت: نظامی که میخواست قدرتش را نمایش دهد، در نهایت ناتوانیاش در مهار یک نوار کوچک را آشکار کرد.
اکنون در افکار عمومی جهانی، معادله تغییر کرده است؛ مسئله فلسطین بار دیگر به «وجدان سیاسی بشر» بازگشته و این خود، بخشی از پیروزی معنوی طوفان الاقصی است.
طرح ترامپ و دیپلماسی مقاومت؛ از آتشبس تا بازسازی
توافقی که دونالد ترامپ بامداد جمعه آن را «پایان جنگ غزه» خواند، بیش از آنکه پایان باشد، آغاز فصل تازهای از دیپلماسی پرابهام است. بر اساس اعلام اولیه، این توافق شامل توقف درگیریها، عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از نوار غزه، تبادل اسرا و ورود کمکهای انسانی است؛ اما هیچ اشارهای به دو موضوع حساس یعنی خلع سلاح مقاومت و ساختار سیاسی آینده غزه نشده است.
به همین دلیل، تحلیلگران آن را «مرحله نخست طرح ترامپ» مینامند؛ طرحی که هنوز ابعاد مرحله دوم و سوم آن روشن نیست.
به نظر میرسد ایالات متحده و برخی دولتهای غربی تلاش دارند از «اهرم بازسازی» برای شکلدهی آینده سیاسی غزه استفاده کنند؛ به این معنا که کمکهای مالی و فنی برای بازسازی، مشروط به پذیرش برخی اصلاحات سیاسی در ساختار حاکم بر غزه باشد.
اما در سوی مقابل، حماس این آتشبس را «وقفهای راهبردی» میداند و میکوشد از آن برای ترمیم توان خود، بازسازی سازمانی و تثبیت مشروعیت سیاسیاش بهره ببرد.
به بیان دیگر، اکنون نبرد نه در میدان جنگ، بلکه در میدان سیاست و مشروعیت در جریان است؛ جایی که هر امتیاز میتواند آینده مقاومت یا استمرار اشغال را رقم بزند.
افق پساصلح؛ نظم ناپایدار و آزمون مشروعیت
هرچند جنگ متوقف شده، اما صلح هنوز شکل نگرفته است. مسئله اصلی این است که پس از ویرانی گسترده و از میان رفتن زیرساختهای حیاتی، چه کسی قرار است غزه را اداره کند؟ آیا تشکیلات خودگردان فلسطین با حمایت آمریکا بازخواهد گشت، یا حماس همچنان محور اصلی اداره غزه خواهد ماند؟
برخی تحلیلها از تلاش آمریکا و اسرائیل برای ایجاد ساختاری چندوجهی سخن میگویند که در آن، حماس تضعیف اما حذف نشود؛ مدلی شبیه «مدیریت امنیتی مشترک» که نه صلح است و نه جنگ.
از سوی دیگر، وحدت داخلی فلسطینیان ــ که حماس، جهاد اسلامی، فتح و گروههای مستقل بر آن تأکید دارند ــ کلید اصلی موفقیت هر توافقی است. بدون اجماع ملی، هر توافق خارجی بهسرعت فروخواهد ریخت.
در همین حال، اسرائیل با بحران داخلی، شکاف درون ائتلاف حاکم و فشار افکار عمومی مواجه است. نتانیاهو که ادامه حیات سیاسیاش را در بحران جستوجو میکند، ممکن است از اجرای کامل توافق سر باز زند یا به تحریکات جدیدی دست بزند تا خود را در مقام «رهبر امنیت» تثبیت کند.
در سطح بینالمللی نیز، واشنگتن با چالشی دوگانه روبهروست: از یک سو نیاز به نمایش دستاورد دیپلماتیک در سال انتخاباتی دارد، و از سوی دیگر، فشار جهانی ناشی از فجایع انسانی غزه را نمیتواند نادیده بگیرد. این دوگانگی، مسیر اجرای توافق را مبهم و شکننده کرده است.
سناریوهای آینده؛ سه مسیر محتمل برای غزه
آینده غزه اکنون میان سه سناریو در نوسان است:
الف) تثبیت مقاومت:
در این سناریو، حماس ضمن حفظ ساختار نظامی و سیاسی خود، بخشی از دولت یا شورای اداره غزه خواهد شد. این مسیر به معنای پذیرش مقاومت در قالب حکمرانی است و میتواند به نوعی «تعادل بازدارنده» میان غزه و تلآویو منجر شود.
ب) مهار تدریجی:
توافقها مرحلهبهمرحله اجرا میشوند و هیچکدام به صلح نهایی نمیانجامند. در این حالت، غزه به منطقهای نیمهمستقل با حضور نهادهای بینالمللی و نظارت امنیتی اسرائیل بدل میشود. این مدل، به ظاهر ثبات میآورد اما عملاً اشغال را در شکل جدیدی تداوم میبخشد.
ج) بازسازی کنترلشده:
در این مدل، بازسازی غزه توسط کشورهای غربی و عربی با هدف مهندسی سیاسی جامعه فلسطینی انجام میشود. کمکهای مالی، ابزار فشار خواهد بود تا ساختار سیاسی غزه به سمت دولتسازی مطلوب غرب حرکت کند. این سناریو، خطرناکترین وضعیت برای هویت مقاومت است.
با این حال، در هر سه مسیر، حقیقتی تغییر نمیکند: بدون وحدت فلسطینیان، بدون مشارکت مردم در تصمیمگیری و بدون بازتعریف مشروعیت ملی، هیچ توافقی پایدار نخواهد ماند.
نورنیوز