نورنیوز گروه سیاسی: گزارش «سیتیزنلب» از دانشگاه تورنتو نشان میدهد جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران تنها یک تقابل نظامی نبوده بلکه بخشی از یک عملیات چندلایه براندازی و تجزیه ایران است. این پروژه، از سال ۲۰۲۳ با ایجاد شبکههایی در فضای مجازی آغاز و از ژانویه ۲۰۲۵ وارد فاز گسترده شد. استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید محتوای ساختگی و هدایت افکار عمومی در طول جنگ، نشاندهنده عمق طراحی دشمن در حوزه رسانه و روانجنگی است. این اقدامات هدفی فراتر از پرونده هستهای داشته و به براندازی ساختاری ایران و تقویت روایتهای تجزیهطلبانه ختم شده است.
رسوایی مدعیان «آزادی»
یکی از محورهای مهم گزارش، افشای نقش گروههای خارجنشین مدعی حمایت از مردم ایران مانند پهلوی و برخی اپوزیسیونهای سیاسی است که عملاً در هماهنگی با پروژه اسرائیل و آمریکا عمل کردهاند. این گروهها در حالی شعار حمایت از آزادی و دموکراسی سر دادهاند که در عمل با استفاده از شبکههای ساختگی، نقش پیادهنظام پروژه براندازی را ایفا کرده و منافع شخصی خود را بر منافع ملی ترجیح دادهاند. این دست از اقدامات نشان میدهد که مبارزه رسانهای امروز، عرصهای برای آشکارسازی ماهیت واقعی مدعیان آزادی و نهانکردن اهداف تجزیهطلبانه آنهاست.
تجزیه ایران با نقاب هستهای
تحلیل گزارش «سیتیزنلب» آشکار میسازد که هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی، نه پرونده هستهای بلکه براندازی و تجزیه ایران بوده است. استفاده از موضوع هستهای به عنوان پوشش عملیات اطلاعاتی و روانی، یادآور تجربه سوریهسازی و بهکارگیری قطعنامههای شورای حکام برای تحقق اهداف سیاسی-امنیتی است. این رویکرد نشان میدهد که مذاکرات بینالمللی با چنین طرفهایی صرفاً ابزاری برای پیشبرد پروژههای بحرانسازی و نه حل مسئله واقعی ایران است.
رسانه و امنیت روانی جامعه
یکی دیگر از دستاوردهای مهم گزارش، هشدار نسبت به جایگاه رسانهها در شکلدهی به امنیت ملی و روانی جامعه است. افشای همکاری رسانههای غربی با شبکههای ساختگی نشان میدهد که جنگ رسانهای به اندازه نبرد نظامی اهمیت دارد. بنابراین، نیاز فوری جامعه ایران و نهادهای مسئول، تقویت سواد رسانهای عمومی و تدوین سیاستهای کلان برای مقابله با جنگ روانی است. این اقدام نه تنها به حفظ امنیت روانی کمک میکند، بلکه از فروپاشی وحدت ملی و تحقق پروژه تجزیه جلوگیری خواهد کرد.