نورنیوز - گروه اقتصادی: چین با موفقیت نخستین مأموریت سرنشیندار خود را با ارسال یک زیردریایی به اعماق آبهای زیر یخهای شمالگان به انجام رساند. با این دستاورد مهم که توسط زیردریایی تحقیقاتی ژیائولونگ (Jiaolong) صورت گرفت، چین «جهشی در تواناییهای اکتشاف اعماق دریا» را رقم میزند و به جمع معدود کشورهایی میپیوندد که به چنین توانایی فنی و عملیاتی دست یافتهاند.
بهگزارش آیافالساینس، دستاورد چین که نشاندهندهی جاهطلبیهای روزافزون این کشور در یکی از استراتژیکترین مناطق جهان است، پس از بازگشت چهار کشتی پژوهشی چینی به بندر شانگهای در روز جمعه ۲۶ سپتامبر اعلام شد؛ کشتیهایی که بزرگترین مأموریت علمی تاریخ چین در اقیانوس منجمد شمالی را به پایان رسانده بودند.
یکی از برجستهترین نتایج سفر پژوهشی چین، استفاده از زیردریایی ژیائولونگ برای رساندن یک تیم سرنشین به بستر اقیانوس در زیر آبهای یخزده شمالگان بود. ایالات متحده، نخستین کشوری است که در دوران جنگ سرد چنین موفقیتی را رقم زد. در سال ۱۹۵۸، زیردریایی هستهای «یواساس ناتیلوس» با عبور کامل از زیر یخهای شمالگان، نشان داد که عملیات در اعماق زیر یخهای فشرده قطبی امکانپذیر است. در ادامه، زیردریاییهای دیگری از جمله «یواساس اسکیت» و «یواساس پارگو» نیز این مسیر را پیمودند.
اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۶۲ با زیردریایی هستهای «لنینسکی کومسومولتس» به زیر یخهای شمالگان رفت و بریتانیا نیز در سال ۱۹۷۱ با زیردریایی «اچاماس دردنات» به این موفقیت دست یافت. این نمونهها نشان میدهند که توانایی عبور از زیر یخهای قطبی با زیردریایی سرنشیندار، از همان دهههای میانی قرن بیستم بهعنوان یک چالش بزرگ دریایی و راهبردی مطرح بوده است.
عملیات در زیر صفحات یخی عظیم با زیردریایی سرنشیندار بههیچوجه ساده نیست. بزرگترین مشکل، برقراری ارتباطات و ناوبری مطمئن است، زیرا فناوریهای متعارف در این شرایط کارایی چندانی ندارند. فقدان امکان استفاده از سیستمهای ماهوارهای، دشواری هماهنگی با کشتیهای سطحی و محدودیت در حفظ ارتباط با پایگاههای فرماندهی، همگی این مأموریتها را با ریسک بالا همراه میکنند. افزونبر مشکلات یادشده، حضور تکه یخهای شناور که خطر برخورد دارند و همچنین، کار با تجهیزات سنگین در دماهای زیر صفر یا نزدیک به صفر، شرایط را پیچیدهتر میسازد.
توجه جهانی به مأموریتهای زیردریایی در شمالگان، در سال ۲۰۰۷ اوج گرفت. در آن زمان، روسیه با اعزام زیردریاییهای کوچک «میر-۱» و «میر-۲» و قراردادن پرچم ملی خود در بستر شمالگان، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. مسکو این اقدام را تأکیدی بر حاکمیت خود بر آبهای سرزمینی دانست، اما بسیاری از ناظران بینالمللی آن را حرکتی تحریکآمیز برای نمایش قدرت نظامی و تلاش برای تسلط بر منابع عظیم شمالگان تفسیر کردند.
بازگشت چین به صحنهی رقابتهای قطبی، در این بستر معنا پیدا میکند. شمالگان در سالهای اخیر به نقطهای کلیدی برای رقابت قدرتهای جهانی تبدیل شده است؛ جایی که ایالات متحده، روسیه و چین برای دسترسی به منابع دستنخورده، مسیرهای راهبردی کشتیرانی و منافع امنیتی در رقابتی فزاینده قرار گرفتهاند. تغییرات اقلیمی این رقابت را شدت بخشیده است، چراکه ذوب یخها مسیرهای جدیدی را برای بهرهبرداری و حملونقل دریایی میگشاید.
راهبرد چین در قبال شمالگان از سال ۲۰۱۵ آشکار شد؛ زمانی که این کشور منطقه را «مرز راهبردی تازه» خواند و اندکی بعد خود را بهعنوان «کشوری نزدیک به شمالگان» معرفی کرد. دادههای پژوهشی نیز این تغییر رویکرد را نشان میدهند: بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴، سهم پژوهشگران چینی در انتشار مقالات علمی مرتبط با شمالگان پنج برابر افزایش یافته، در حالی که سهم پژوهشگران آمریکایی در این حوزه کاهش محسوسی را تجربه کرده است.
هرچند مأموریت اخیر چین ماهیتی علمی و صلحآمیز داشت، در عین حال بهآشکاری نشان میدهد که این کشور توجه و تمرکز ویژهای بر «بام یخی جهان» دارد و شمالگان را بخشی جدی از آینده راهبردی خود میبیند.