نورنیوز-گروه سیاسی: بماند که سخن گفتن از تلاش برای فراهم کردن شرایط تحقق این دو هدف جنگ بعد از دو سال و با این همه فجایع و جنایتها و پاکسازی نژادی و نسل کشی واجد چه معانی و دلالتهایی است، اما رستاخیزی که از دیشب در شهر غزه به راه افتاده است و اظهارات کاتس و اعلام شروع حمله زمینی از امروز پس از 850 مورد حمله هوایی سنگین در روزهای اخیر جدا از این که در چارچوب طرح نابودی کامل شهر غزه و حذف آن از نقشه تحت عنوان «اشغال غزه» صورت میگیرد، بلکه این اتفاق تنها چند ساعت پس از برگزاری نشست سران عربی و اسلامی در دوحه واکنشی به این نشست نیز هست.
این رفتار اسرائیل به وضوح گویای این است که بیپروا در باریکه غزه به کار خود ادامه میدهد و گوشش بدهکار این نشستها نیست. از این رو، همچنان که متن بیانیه نشست دوحه نیز موید این مدعاست و فاقد تصمیم جمعی عملی بود، نمیتوان انتظار داشت که اسرائیل با این گردهماییها متوقف شود که اولین از نوع خود در دو سال اخیر درباره غزه نبوده و چه بسا آخرین هم نباشد.
به هر حال، فعلا موانع متعدد تاریخی و سیاسی و ژئوپلیتیکی و در راس آنها منافع تنگاتنگ بازیگران اصلی منطقه با آمریکا و نگرانی و واهمه از تبعات مانع چنین کنش جمعی میشود.
البته در مواردی در روابط بین عربی واکنش سریع و جمعی در گذشتهای نه چندان دور رخ داده است؛ نمونه آن فراخواندن سفرا و اقداماتی دیگر علیه لبنان در سال ۲۰۲۱ از جانب عربستان، امارات و بحرین در اعتراض به سخنان جورج قرداحی وزیر اطلاع رسانی وقت لبنان است که جنگ یمن را «بیهوده» خوانده بود.
در نشست دیروز دوحه، بسنده کردن محمد بن سلمان ولی عهد عربستان به صرف حضور بدون سخنرانی و همچنین عدم حضور محمد بن زاید رئیس امارات و سفر او به دوحه قبل از نشست نشانگر این است که این دو بازیگرِ دارای روابط بسیار نزدیک با دولت ترامپ به هر دلیلی که هست دستکم فعلا تمایلی به ورود به چالش جدی با واشنگتن ندارند. واقعیت نیز این است که بدون عربستان و امارات هم اتخاذ تصمیم جمعی عملی در دو دنیای عرب و اسلام دشوار است و نیز در صورت اتخاذ فاقد کارایی و اثرگذاری مطلوب است.
با این حال، درک و نگرانی جمعی فزایندهای در سطح منطقه نسبت به تهدید اسرائیل شکل گرفته و برگزاری نشست دوحه که تا حدودی از جهت ادبیات و مواضع متفاوت از چند نشست قبلی بود، در وهله نخست منعکس کننده این ادراک و نگرانی است تا همدردی با قطر. البته نفس نشست و سرعت برگزاری آن و موج محکومیت جهانی هم برآیند قدرت نرمی است که این کشور کوچک دارد.
در این باره بعید است که حمله اسرائیل به قطر با هدف ترور رهبران حماس تکرار شود؛ اما خود این ترور منتفی نیست و بعید نیست که تل آویو به شیوههای دیگر غیر از حمله مستقیم نظامی برای رسیدن به این هدف متوسل شود.
البته احتمال ربودن آنها نیز وجود دارد. این رهبران مدام میان دوحه و قاهره در تردد هستند و از این رو، از اسرائیل بعید نیست که اقدام به یک ماجراجویی هوایی برای ربایش هواپیمای حامل آنها فارغ از هویت کشور متبوع آن کند و سپس با آزاد کردن هواپیما، رهبران حماس را بازداشت کند.
همچنین بعد از قطر احتمال حمله به عراق کم نیست. اسرائیل صرف نظر از اهداف مورد حملات احتمالی خود، به نفس این حملات به عنوان تکهای از پازل شکل دادن به خاورمیانه جدیدی مینگرد که در آن، هر جا را خواست بدون مانعی هدف قرار دهد.