نورنیوز-گروه بینالملل: حملهٔ هوایی که هدفش نشست رهبران حماس در دوحه عنوان شد، نه تنها به کشوری میزبان اما به فرایند میانجیگری و چندجانبهگرایی منطقهای ضربه زد؛ بلکه بهسرعت نشان داد کشورهای عربی و اسلامی در مواجهه با مخاطرهٔ مستقیم حاکمیتی، گزینهٔ «اعتراض دیپلماتیکِ صرف» را ناکافی میدانند. خوانشی که از تحرکات فوری دیپلماتیک و اعلام جلسات اضطراری میتوان استخراج کرد، این است که دوحه و دیگر پایتختها خواهان طراحی واکنشی فراتر از بیانیههای محکومیتاند تا ظرفیت بازدارندهای ایجاد شود که به کارکرد عملگرایانه امنیت منطقه بینجامد.
فرصت تهران برای بازتبیین مواضع و همگرایی منطقهای
اعلام حضور رئیسجمهور ایران در نشست اضطراری و پیامهای حمایتی تهران به دوحه، یک فرصت استراتژیک برای بازتبیین سیاست همگرایی با همسایگان و نشان دادن ارادهٔ عملی درباره حمایت از فلسطین فراهم میآورد. تهران میتواند از این پنجره برای طرح سازوکارهای همکاری نظامی، اقتصادی و سیاسیِ منطقهای سخن بگوید — نه بهعنوان شعار، بلکه با ارائه پیشنهادهای مشخص برای سازوکارهای مشترک، از جمله مکانیزمهای اطلاعاتی، پدافندی و مقابله با تحریمها و فشارهای خارجی. چنین طرحهایی، در صورت همراهی بازیگران منطقهای، میتواند به شکلگیری جبههای واحد منجر شود که بر «اعتماد متقابل بومی» مبتنی باشد.
بازتعریف اعتماد به واشنگتن؛ واقعگرایی استراتژیک
حضور گستردهٔ سران کشورهای اسلامی در دوحه و انتقادات آشکار از عملکرد احتمالی متحدان غربی، بهویژه نقش یا غیرفعالبودن تجهیزات دفاعی غرب، این پرسش راهبردی را برجسته میسازد: آیا ادامهٔ اتکا به نظامهای تضمین خارجی (بهویژه آمریکا) در حفظ امنیت ملی و منطقهای سیاست عقلانیای است؟ تجربهٔ اخیر نشان میدهد که لااقل در این مقطع تاریخی، برخی دولتها ناتوانی یا بیتعهدی شرکای فرامنطقهای را مشاهده میکنند؛ نتیجهٔ منطقی، رجوع به ظرفیتهای منطقهای و طراحی راهحلهای مستقل و عملی است. این بازتعریف اعتماد، نه لزوماً قطع رابطه، که تغییر اولویتها به سمت همگرایی منطقهای و تقویت بازدارندگی بومی را طلب میکند.
غزه؛ پرچمدار مشروعیت و محور وحدت
فاجعهٔ انسانی در غزه اکنون مهمترین عامل متحدکنندهٔ جهان اسلام است؛ عاملی که میتواند از سطح احساسات فراتر رفته و به مبنای یک سیاست عملی تبدیل شود. اگر نشست دوحه بهجای تکرار محکومیتها، بستهای عملی شامل تسهیل کمک انسانی، فشار اقتصادی هدفمند، سازوکارهای دیپلماتیک هماهنگ و پلان دفاعی-اطلاعاتی مشترک عرضه کند، آنگاه میتوان انتظار داشت که جایگاه جهان اسلام در نظام بینالملل تقویت شود و عملیات شکستن محاصرهٔ غزه و فشار بر رژیم متجاوز به نتایج ملموستری بینجامد. تمرکز عملی بر غزه همان بستری است که میتواند اتحاد سیاسی را به توان عملیاتی تبدیل کند.
راهبرد عملی نشست دوحه برای امنیت منطقهای
نشست دوحه فرصتی است تا کشورهای اسلامی و عربی، فراتر از بیانیهخوانیهای مرسوم، یک نقشه عملی برای مقابله با تجاوزگری رژیم صهیونیستی تدوین کنند. این راهبرد شامل چهار محور اصلی است:
۱. تبدیل بیانیهها به اقدامات ملموس: طراحی و اجرای یک برنامه هماهنگ شامل واکنش سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای ایجاد بازدارندگی مؤثر در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی
۲. همکاری نظامی و اطلاعاتی منطقهای: ایجاد سازوکارهای مشترک پدافندی و تبادل اطلاعات بین کشورها برای ارتقای امنیت جمعی.
۳. پشتیبانی انسانی و دیپلماتیک از فلسطین: تأمین کمکهای فوری به غزه، شکستن محاصره از طریق طراحی سازوکارهای فشار دیپلماتیک هماهنگ علیه رژیم متجاوز.
۴. تقویت جایگاه جهان اسلام در نظام بینالملل: مدیریت روایت منطقهای و جهانی و نمایش اتحاد عملی کشورهای اسلامی بهعنوان یک قدرت تأثیرگذار و مستقل.
این چارچوب عملی میتواند نشست دوحه را از وضعیت صرفاً نمادین و بیانیهمحور به نقطه عطفی در امنیت و ثبات منطقهای تبدیل کند و راهبرد همگرایی واقعی در جهان اسلام را تقویت نماید.