نورنیوز- گروه فرهنگی: روز ملی سینما در ایران فرصتی است تا بار دیگر به جایگاه این هنر-رسانه اندیشیده شود. سینما تنها ابزاری برای سرگرمی یا لذتهای بصری نیست، بلکه نهادی فرهنگی و اجتماعی است که در عصر مدرن، نقشی تعیینکننده در شکلدادن به افکار عمومی، برانگیختن احساسات جمعی و حتی دگرگونسازی مناسبات سیاسی یافته است. در جهانی که ظلم و ستمگری در اشکال مختلف از جنگ و اشغال گرفته تا تبعیضهای ساختاری هر روز جان و کرامت میلیونها انسان را تهدید میکند، پرسش محوری این است که سینما در برابر این وضعیت چه مسئولیتی دارد؟ آیا میتواند بیطرف بماند، یا محکوم است که جانب عدالت و انسانیت را بگیرد؟
سینما به مثابه وجدان عمومی
سینما از همان آغاز قرن بیستم، با قدرت بیمانند خود در روایتگری، به صدای کسانی بدل شد که در حاشیه تاریخ قرار داشتند. فیلم مستند و داستانی، هر دو، ظرفیت آن را دارند که جهان را به تصویر کشند آنگونه که هست، و همچنین آنگونه که میتواند باشد. وقتی سینما از مصائب بشر سخن میگوید، فراتر از هنر صرف، به یک کنش اخلاقی بدل میشود. از همینروست که بسیاری از نظریهپردازان هنر و رسانه، سینما را «وجدان عمومی» خواندهاند؛ وجدانی که اگر خاموش شود، جامعه گرفتار بیحسی اخلاقی خواهد شد.
در سالهای اخیر، با شدت گرفتن خشونت ساختاری در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان، بار دیگر پرسش از مسئولیت اجتماعی سینما به صحنه آمده است. بهتازگی بیش از4000 هنرمند، از جمله بازیگران و کارگردانان سرشناس برنده اسکار و بینالمللی با امضای تعهدی که از سوی ائتلاف «کارگران سینما برای فلسطین» منتشر شده، اعلام کردند از همکاری با مؤسسات سینمایی اسرائیل دخیل در «نسلکشی و آپارتاید علیه مردم فلسطین» خودداری خواهند کرد.
اولیویا کولمن، یورگوس لانتیموس، خاویر باردم، ایمی لو وود، سوزان ساراندون، کلیو بارنارد، ایزابل کوئیست، مارک رافالو، ریز احمد، تیلدا سوینتن، کن لوچ و آوا دوورنی از جمله 4000 امضاکننده تعهدی هستند که بر اساس آن از همکاری با مؤسسات سینمایی اسرائیل «دخیل در نسلکشی و آپارتاید علیه مردم فلسطین» خودداری خواهند کرد.
این تعهد که توسط سازمان «کارگران سینما برای فلسطین» تنظیم شده، جشنوارههای فیلم اورشلیم، حیفا و دوکاویو، همچنین شبکههای تلویزیونی اسرائیل و اغلب شرکتهای تولید، پخش و فروش فیلم در این کشور را بهعنوان نمونههایی از نهادهای همدست نام برده است. در متن بیانیه آمده است نمونههای همدستی شامل «سفیدشویی یا توجیه نسلکشی و آپارتاید و یا همکاری با دولتی که مرتکب آنهاست» میشود.
این اعلامیه با الهام از «فیلمسازان متحد علیه آپارتاید» شکل گرفته که در سال ۱۹۸۷ توسط جاناتان دمی و مارتین اسکورسیزی پایهگذاری شد و بیش از ۱۰۰ فیلمساز سرشناس در آن زمان از نمایش آثارشان در آفریقای جنوبیِ تحت آپارتاید خودداری کردند. این تعهد تازه یکی از مجموعه اعتراضهای صنعت سینما در همبستگی با مردم فلسطین در بحبوحه جنگ غزه است و قبلا هم نمونه هایی از این دست وجود داشته است. این پیمان، فارغ از جنبه سیاسی، یادآور این حقیقت مهم است که سینما نمیتواند شریک ظلم باشد؛ یا باید جانب انسانیت را بگیرد یا ناخواسته به ابزار مشروعیتبخشی به ستم بدل شود.
اخلاق سینما در برابر وسوسه بازار
یکی از چالشهای اصلی در مسیر تحقق این مسئولیت اخلاقی، فشارهای اقتصادی و تجاری است. سینما صنعتی جهانی است که میلیاردها دلار گردش مالی دارد و همین واقعیت، آن را در معرض نفوذ قدرتهای سیاسی و اقتصادی قرار میدهد. برخی از کمپانیهای بزرگ سینمایی ترجیح میدهند بهجای مواجهه با واقعیتهای تلخ جهان، روایتهایی مطابق با منافع قدرتها تولید کنند. در اینجا، سکوت یا بیطرفی، به معنای پذیرش وضع موجود است.
با این حال، تاریخ نشان داده است که سینماگران مستقل، حتی در محدودترین امکانات، توانستهاند روایتهای بدیل بسازند و حقیقت را به گوش جهانیان برسانند. از مستندهای ضدجنگ دوران ویتنام تا فیلمهایی که تبعیض نژادی در آمریکا را به چالش کشیدند، همگی یادآور این حقیقتاند که سینما میتواند در برابر وسوسه بازار و فشار قدرت، جانب عدالت را بگیرد.
مسئولیت اخلاقی سینما تنها در پرهیز از همکاری با نهادهای ستمگر خلاصه نمیشود. خطر دیگری که همواره وجود دارد، «ابتذال نمادین» است؛ یعنی تولید آثاری که صرفاً برای نشان دادن دغدغه اجتماعی ساخته میشوند، بیآنکه روایت عمیق و تأثیرگذاری داشته باشند. چنین آثاری، بهجای نقد ساختارهای ظلم، گاه به ابزار مشروعیتبخشی به همان ساختارها بدل میشوند. از این رو، وظیفه سینماگر متعهد، فراتر از ژست نمادین، ورود به عمق مسئله و به چالش کشیدن ریشههای ستم است.
سینما بهعنوان پل همدلی جهانی
یکی از بزرگترین سرمایههای سینما، توانایی آن در برانگیختن همدلی انسانی است. هیچ رسانهای به اندازه فیلم نمیتواند مخاطب را در موقعیت دیگری قرار دهد، به او امکان تجربه رنج و شادی دیگری را بدهد و فاصلههای فرهنگی و جغرافیایی را از میان بردارد. وقتی مخاطب در سالن تاریک سینما نشسته و داستان زندگی یک آواره فلسطینی، یک زن جنگزده سوری یا کودکی در آفریقا را دنبال میکند، در واقع به سفری اخلاقی فرستاده میشود که میتواند او را از بیتفاوتی به کنش سوق دهد. این همان چیزی است که متفکران ارتباطات از آن بهعنوان «قدرت اخلاقی روایت» یاد میکنند.
اما مسئولیت سینما به روی پرده محدود نمیشود. کنشگری اجتماعی سینماگران در فضای عمومی، گاه از آثارشان تأثیرگذارتر است. بیانیههای اعتراضی، تحریم همکاری با نهادهای ستمگر، و حتی حضور فعال در جنبشهای اجتماعی، نشان میدهد که هنرمند تنها خالق اثر نیست؛ بلکه شهروندی است با وجدان عمومی. امضای پیمان اخیر از سوی بیش از هزار سینماگر جهانی، نشانهای است از بیداری جمعی در برابر خطر عادیسازی ظلم. این حرکت نشان میدهد که سینماگران میتوانند، با همبستگی، نیرویی سیاسی-فرهنگی در سطح جهانی باشند.
روز ملی سینما در ایران نباید تنها به جشن و بزرگداشت تاریخچهای درخشان محدود شود. این روز باید فرصتی برای تأمل بر جایگاه اخلاقی و انسانی سینما باشد. در جهانی که ظلم و ستم هر روز بر چهره خود نقاب جدیدی میزند، سینما نمیتواند تماشاچی بماند. یا باید در کنار قربانیان بایستد و حقیقت را بازگو کند، یا در بیعملی، به ابزاری برای تداوم ستم بدل خواهد شد.
سینما اگر میخواهد وجدان بیدار جهان باقی بماند، باید هم در روایتهایش و هم در کنشهای اجتماعیاش، جانب عدالت، آزادی و کرامت انسانی را بگیرد. این همان معنای مسئولیت اجتماعی و اخلاقی سینماست: مسئولیتی که از جنس هنر است، اما فراتر از هر تبلیغ و شعاری، به وجدان مشترک بشری تعلق دارد.