نورنیوز-گروه بینالملل: دوحه، پایتختی که سالها بهعنوان نقطه امن میانجیگری منطقهای شناخته میشد، عصر امروز ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ (۹ سپتامبر ۲۰۲۵) صحنه تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی شد. جلسه رهبران ارشد حماس که در حال بررسی طرح پیشنهادی ترامپ برای آتشبس بودند، هدف بیش از ۱۰ حمله هوایی اسرائیل قرار گرفت. تلآویو مسئولیت این حمله را پذیرفت و آن را «عملیاتی دقیق» علیه رهبران مقاومت خواند. اما در حقیقت، این اقدام چیزی جز نقض آشکار قوانین بینالمللی، منشور ملل متحد و حاکمیت ملی قطر نبود. این حمله نشان داد اسرائیل نهتنها هیچ خط قرمزی را برتابد، بلکه حتی میز مذاکره را هم به میدان ترور و خون بدل میکند.
واشنگتن؛ شریک خاموش، نه میانجی
ابعاد خطرناک این حمله تنها در ماهیت آن نهفته نیست، بلکه در نقشی است که ایالات متحده ایفا کرده است. شبکه ۱۲ اسرائیل گزارش داد که آمریکا پیش از عملیات از آن مطلع بوده و از آنجا که کنترل آسمان قطر در اختیار نیروهای آمریکایی است، بدون هماهنگی واشنگتن چنین حملهای امکانپذیر نبود. این واقعیت بار دیگر چهره واقعی آمریکا را آشکار میکند؛ کشوری که همواره مدعی میانجیگری و حمایت از گفتوگوست، اما در عمل شریک مستقیم سیاستهای ترور و بیثباتسازی تلآویو و زمینه ساز این اقدامات است. این پیام برای کشورهای عربی خلیج فارس روشن است: حضور آمریکا در خاک آنان به جای تضمین امنیت، میتواند به بستری برای عملیات مشترک اسرائیل تبدیل شود.
قطر؛ از میز گفتوگو تا میدان جنگ
قطر طی سالهای اخیر با ایفای نقش میانجی میان حماس و اسرائیل، تلاش کرد جایگاهی دیپلماتیک و بیطرفانه برای خود تثبیت کند. اما حمله اخیر، دوحه را از موقعیت میانجی به جایگاه قربانی تجاوز منتقل کرد. بیانیه وزارت خارجه قطر که این اقدام را «بزدلانه، نقض آشکار قوانین بینالمللی و تهدیدی علیه امنیت شهروندان» توصیف کرد، نشانهای از تغییر مسیر دیپلماسی این کشور است. قطر تأکید کرده که هیچگونه تسامحی در برابر این اقدام نخواهد داشت و تحقیقات در بالاترین سطح ادامه دارد. این تحولات، نهتنها جایگاه قطر در پرونده غزه را دگرگون میکند، بلکه معادلات امنیتی خلیج فارس را نیز وارد مرحلهای جدید و پرمخاطره خواهد کرد.
تکرار الگوی اسرائیل در برهم زدن مذاکرات صلح
رفتار اسرائیل در دوحه را نمیتوان رویدادی منفرد دانست. این اقدام بخشی از الگویی تکراری است که تلآویو بارها علیه ایران نیز به کار گرفته است. در میانه مذاکرات هستهای، اسرائیل با تجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران و ترور مقامات دفاعی و علمی ایران، تلاش کرد مسیر گفتوگوها را مسدود سازد. این حمله همزمان با دور تازه گفتوگوهای غیر مستقیم ایران و آمریکا انجام شد و با هدف فشار سیاسی و تغییر موازنه طراحی گردید. اکنون همان الگو در دوحه بازتولید شده است؛ یعنی حذف فیزیکی رهبران مقاومت درست در لحظهای که احتمال توافق یا آتشبس مطرح است. این تکرار آشکار نشان میدهد اسرائیل راهبردی واحد را دنبال میکند: نابود کردن هر پنجرهای که به سمت صلح گشوده میشود.
پیام هشدار برای جهان
حمله به دوحه صرفاً مسئلهای منطقهای نیست؛ بلکه زنگ خطر برای کل جامعه جهانی است. اگر اسرائیل و آمریکا بدون هزینه چنین تجاوزی انجام دهند، هیچ رهبر سیاسی و هیچ پایتختی در جهان از امنیت برخوردار نخواهد بود. اصل بنیادین «مصونیت رهبران سیاسی» و «حاکمیت ملی کشورها» که ستونهای نظم بینالمللی هستند، به ابزار بازی قدرتهای متجاوز بدل خواهد شد. سکوت جامعه جهانی در برابر این اقدام، چراغ سبزی به تلآویو و واشنگتن است و مسیر جهان را بهسوی دورهای تاریک از بیثباتی و ناامنی سوق خواهد داد. امروز دوحه هدف قرار گرفت، دیروز تهران، و فردا شاید هر پایتخت دیگری. این هشدار را نباید دستکم گرفت.