نورنیوز-گروه بین الملل: انتشار خبر خروج نیروهای آمریکایی از عراق بازتاب گستردهای در رسانههای منطقهای داشت و با توجه به فضای پرتنش حاکم بر منطقه، تفسیرها و تحلیلهای متفاوتی درباره این اقدام ارائه شد.
محمد شیاع سودانی، نخستوزیر عراق، دو روز پیش اعلام کرده بود که «مدت زمان توافق آمریکا و عراق به اتمام رسیده» و بر اساس تفاهم امنیتی میان بغداد و واشنگتن، نیروهای رزمی آمریکایی در اوایل سپتامبر پایگاه عینالاسد و فرودگاه بغداد را ترک خواهند کرد.
طبق گزارش رسانهها، این نیروها قرار است به پایگاه الحریر در اربیل منتقل شوند و دیگر در بغداد حضور نخواهند داشت. همچنین فعالیت مدرسان نظامی در عراق همچنان ادامه خواهد یافت، اما این فعالیتها به نیروهای ائتلاف بینالمللی مرتبط نخواهد بود.
در همین حال، برخی منابع با اشاره به تحرکات اخیر نظامی آمریکا در منطقه، این جابهجایی را در ادامه همان تحرکاتی دانستند که در روزهای منتهی به تجاوز رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد نیز مشاهده شده بود، و آن را در چارچوبی مشابه تحلیل کردند.
حلیلها از تحرکات اخیر نظامی آمریکا در عراق، ابعاد مختلفی را شامل میشود. در حالی که برخی رسانههای همسو با رژیم صهیونیستی این تحرکات را در راستای تحولات منطقهای اخیر تفسیر میکنند، به نظر میرسد چنین ارزیابیهایی بیش از هر چیز «جنگ روانی» این رسانهها برای بالا نگه داشتن سطح تنش و ایجاد ناامنی روانی در افکار عمومی ایرانیان باشد.
در عین حال، تحلیل دیگری نیز مطرح است که بر اساس آن، هدف واشنگتن از عقبنشینی تاکتیکی از بغداد به اربیل، تحت فشار قرار دادن دولت محمد شیاع السودانی برای اعمال محدودیتهای بیشتر بر نیروهای الحشد الشعبی است.
اکنون آمریکا مدعی است که دیگر بهانهای برای ادامه فعالیت گروههای مقاومت در عراق وجود ندارد. بهزعم واشنگتن، «با خروج نیروهای آمریکایی، توجیهی برای استمرار فعالیت الحشد الشعبی باقی نمیماند». اما این ادعا در واقع نوعی «فریبکاری» است؛ چراکه ایالات متحده از عراق خارج نشده، بلکه تنها محل استقرار نیروهایش را از بغداد به اربیل منتقل کرده و این بهوضوح به معنای تداوم حضور و فعالیت نظامی آمریکا در خاک عراق است.
در چنین فضایی، بسیاری از ناظران تحرکات نظامی آمریکا در دو روز گذشته را به یاد خروج نظامیان این کشور از عراق به کویت در اواخر سال ۲۰۱۰ میاندازد. حرکتی که مدت کوتاهی پس از آن، با آغاز موج اعتراضات در جهان عرب از تونس تا مصر، لیبی و سایر کشورها همراه شد.
همزمان با آن دوره، برخی مناطق استانهای الانبار و نینوا در عراق نیز شاهد اعتراضاتی از سوی برخی عشایر بود؛ اعتراضاتی که بعدها به تحولات سوریه متصل شد و به بستری برای ظهور داعش در عراق تبدیل گردید.
این روزها نیز در فضای سیاسی و امنیتی عراق، نگرانیهای جدی در مورد نیات آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال این تحرکات نظامی وجود دارد. انتقال شتابزده نیروهای آمریکایی از پایگاه عینالاسد، از نگاه برخی تحلیلگران، میتواند نشانهای از برنامهریزی برای بحرانآفرینی در آینده عراق باشد؛ چه در قالب جنگ داخلی، چه با فعالسازی گروههای تکفیری یا حتی دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی.
از جمله سناریوهای مطرح، احتمال راهاندازی جنگ فرقهای میان شیعه و سنی است که با بازیگری گروههای افراطی تکفیری، ممکن است تلاشهایی برای تسلط بر بغداد صورت گیرد. همچنین برخی تحلیلها، تحرکات اخیر را در چارچوب ایجاد تنش میان اعراب و کردها در عراق ارزیابی میکنند؛ جایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی از شکلگیری جنگ داخلی و سناریوی تجزیه عراق استقبال میکنند.
در همین چهارچوب محمد الحمد، نویسنده و روزنامهنگار در این رابطه گفت: ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده آمریکا، از سال 2003 از سازمانهای تروریستی حمایت مالی کرده و تا به امروز، آنها را در سراسر منطقه حمایت و مهار میکند. هدف اصلی و بزرگترین دغدغه آن، دستیابی به پروژه اسرائیل بزرگ در منطقه است که اکنون با عناوین مختلف از آن یاد میکنند: خاورمیانه بزرگ یا خاورمیانه جدید.
این کارشناس عراقی با اشاره به اینکه آنچه در سوریه با ورود سازمانهای تروریستی اتفاق افتاد، به وضوح نشان میدهد که این سازمانها تحت فرمان آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند، افزود: این سازمانها را مهار میکنند تا از بین نروند. بنابراین، این یک کارت برای استفاده در هر زمان و هر مکان است. در عین حال، این گروه به دنبال تثبیت جایگاه خود در کشور عراق و سراسر منطقه است.
فارغ از این ارزیابی ها، آنچه برای همه روشن است، نیات شوم و برنامه های خبیثانه آمریکا در عراق است و آنها علاقه ندارند این منطقه روی آرامش را به خود ببیند.