نورنیوز-گروه سیاسی: در ۴۸ ساعت اخیر، گمانهزنیها درباره احتمال ورود مستقیم آمریکا به منازعه اسرائیل با ایران، بهشدت افزایش یافته است. هرچند هیچ تصمیم قطعی یا نشانهای از آغاز عملیات نظامی آمریکا وجود ندارد، اما نحوه مدیریت این بحران از سوی کاخ سفید، بهویژه شخص رئیسجمهور دونالد ترامپ، نشان میدهد که واشنگتن بیش از آنکه بهدنبال ورود واقعی به جنگ باشد، بر آن است تا از سایه تهدید نظامی بهعنوان اهرم فشار حداکثری بهره ببرد. رفتارهای دوگانه و اظهارات مبهم ترامپ، نه از روی سردرگمی، بلکه بخشی از راهبرد کنترل بحران و ایجاد بازدارندگی ترکیبی بدون جنگ است.
ترامپ با بهرهگیری از «ابهام راهبردی»، تلاش دارد معادله امنیتی جدیدی را در منطقه شکل دهد. در یکسو، با تقویت گزارههای نظامی، تلاش میکند تا تهران را به درک هزینههای تقابل بکشاند و با القای تهدید معتبر، زمینه را برای عقبنشینی ایران فراهم سازد. از سوی دیگر، با باز نگهداشتن کانالهای دیپلماتیک، میکوشد پیام خود را روشن منتقل کند: هدف آمریکا جنگ نیست، بلکه دستیابی به یک توافق برتر از موقعیت قدرت است. این ترکیب از تهدید و انعطاف، بخش کلیدی از دکترین ترامپ در مواجهه با بحرانهای بزرگ بینالمللی است.
اسرائیل در این معادله، تلاش دارد واشنگتن را به مشارکت مستقیم در جنگی بکشاند که خود در آن گرفتار شده است. تلآویو، که آغازگر تنشهای اخیر بود، پس از مواجهه با واکنشهای شدید ایران، بهدنبال آن است تا با وارد کردن آمریکا به صحنه، بار خسارتها و ناکامیهای خود را به واشنگتن منتقل کند. اما ترامپ و تیم او بهخوبی از دامهای راهبردی چنین مشارکتی آگاهاند. تجربههای عراق، افغانستان و حتی یمن، نشان داده که ورود مستقیم به درگیریهای منطقهای، بیش از آنکه بازدارندگی ایجاد کند، به فرسایش منابع و موقعیت جهانی آمریکا منتهی میشود.
با این حال، در حلقههای امنیتی آمریکا، بررسی سناریوهای محدودی همچون حمله موضعی به تأسیسات هستهای ایران، بهویژه سایت فردو، در حال انجام است. این سناریو، با هدف نمایش قدرت و ارسال پیام بازدارنده به تهران، بدون ورود به جنگ تمامعیار طراحی شده است. گزارشهای رسانهای حاکی از آن است که ترامپ شخصاً خواستار بررسی این گزینه شده، اما همچنان نسبت به ورود به مسیری غیرقابل کنترل، احتیاط نشان میدهد. پرسش اساسی کاخ سفید این است: آیا چنین اقدامی میتواند برنامه هستهای ایران را واقعاً متوقف کند، یا تنها به تشدید بحران منجر خواهد شد؟
پاسخ تهران روشن است: از منظر ایران، هرگونه اقدام نظامی مستقیم، حتی محدود، علیه تأسیسات حیاتی مانند فردو، معادل ورود به فاز جنگی با آمریکا تلقی خواهد شد. پیامهای آشکار و غیررسمی ایران به کشورهای واسطه از جمله قطر، نشان میدهد که واکنش تهران محدود نخواهد بود و منافع آمریکا در سراسر منطقه میتواند در معرض پاسخ قرار گیرد. این هشدار، بخشی از راهبرد بازدارندگی ایران است که بر اراده، توان و آمادگی برای دفاع از خطوط قرمز ملی تأکید دارد.
ترامپ در موقعیتی پیچیده قرار دارد. از یکسو، فشار اسرائیل و محافل تندرو در داخل آمریکا برای نشان دادن قاطعیت در برابر ایران افزایش یافته است. از سوی دیگر، مخالفت متحدان اروپایی، هشدار کشورهای منطقه و نگرانی ساختار دیوانسالاری امنیتی آمریکا درباره پیامدهای یک درگیری بزرگ، کاخ سفید را به سمت احتیاط سوق میدهد. در چنین فضایی، ترامپ بهجای آنکه به گزینه پرهزینه جنگ تن دهد، تلاش میکند با استفاده هوشمندانه از ابزار تهدید، معادله را به نفع خود و بدون درگیری بازآفرینی کند.
تأکید مکرر ترامپ بر اینکه «ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد»، نه نشانه عزم او برای آغاز جنگ، بلکه بخشی از تاکتیک افزایش قدرت چانهزنی در میز احتمالی مذاکرات آینده است. او میخواهد این بحران را به فرصتی برای بازسازی قدرت بازدارندگی آمریکا و تحمیل یک توافق از موضع بالا تبدیل کند. در این چارچوب، تهدید نظامی، نه پیشدرآمد جنگ، بلکه ابزار چانهزنی است.
با این حال، ایران در موضعی قرار دارد که تهدید را جدی میگیرد و واکنش خود را صرفاً کلامی نخواهد گذاشت. برآورد نهادهای اطلاعاتی آمریکا نیز حاکی از آن است که هرگونه اشتباه محاسباتی در قبال تهران، میتواند منطقه را به سمت یک درگیری غیرقابل مهار سوق دهد.
لذا، ترامپ اگرچه تلاش میکند با نمایش تهدید، مزایای یک جنگ را بدون آغاز آن بهدست آورد، اما باید بداند که در برابر بازیگری قرار گرفته که نهتنها اراده پاسخ دارد، بلکه بهخوبی ابزارهای آن را نیز در اختیار دارد.
مسیر مطلوب برای واشنگتن، نه از لولههای توپخانه، بلکه از مسیرهای دیپلماتیک میگذرد. تهدید نظامی همچنان بخشی از بسته فشار ترامپ است، اما در شرایط فعلی، این تهدید تأثیرگذاری خود را از دست داده و تداوم آن شاید منجر به شکل گیری خطاهای راهبردی شود. در یک جمله، ترامپ نمیخواهد بجنگد، اما میخواهد همه باور کنند که در آستانه جنگ است. هنر او، کسب دستاورد حداکثری بدون شلیک گلوله است؛ اما هنر ایران، بیاثر کردن این تهدید بدون امتیاز دادن است.