نورنیوز-گروه بینالملل: در اظهاراتی که میتوان آن را یکی از نادرترین اعترافات رسمی رهبران اروپایی درباره نقش اسرائیل دانست، فردریش مرس، صدراعظم آلمان اذعان کرد که اقدامات نظامی اسرائیل علیه ایران «کار کثیفی» است که از سوی قدرتهای غربی حمایت و مدیریت میشود. این جمله نه تنها پرده از حقیقتی بلندمدت برداشت، بلکه بهوضوح نقش اروپا و آمریکا را در تجاوزات نیابتی و هدفمند علیه محور مقاومت آشکار ساخت.
اظهارات این مقام آلمانی در حاشیه نشست گروه G7 زمانی ایراد شد که غرب در تلاش است با ژستهای دیپلماتیک، خود را از زیر بار مسئولیت جنایات اسرائیل تبرئه کند. اما این اعتراف، بهروشنی نشان داد که کشورهای غربی نهتنها در جریان طراحی این حملات قرار دارند، بلکه عملاً اسرائیل را بهعنوان بازوی اجرایی خود بهکار گرفتهاند.
وارثان نازی و تداوم نقش تاریخی در جنایت
اشاره غیرمستقیم به پیشینه نازیوار دولتهای اروپایی و ارتباط ریشهای برخی از رهبران سابق آلمان با جریانهای افراطی، گواهی است بر اینکه غرب همچنان همان پروژه تاریخی تولید و تجهیز شرّ سیاسی را در دستور دارد. این بار نه در هیئت آلمان نازی، بلکه در کالبد رژیم صهیونیستی. همراستا با این تحلیل، اظهارات سرگئی لاوروف نیز بر ماهیت پشتپردهی قدرتهای اروپایی در تحولات منطقهای و جنگهای نیابتی تاکید دارد.
در این تحلیل راهبردی، باید به این نکته توجه کرد که غرب با برآوردهای نادرست از تضعیف موقعیت ایران، سعی در بهرهگیری حداکثری از بحرانآفرینی در منطقه دارد؛ و اینبار بازیگر ماجراجوی آنها، نتانیاهوی بیپرواست.
ایران؛ هدف تجاوز و محور پاسخ قاطع
سیاست آشکار ایران در مقابله با تجاوزات اسرائیل و واکنش موشکی و پهپادی به سرزمینهای اشغالی، نه از سر شتاب بلکه بر پایه دکترین بازدارندگی فعال و پاسخ متقابل طراحی شده است. این پاسخها با همراهی نیروهای مسلح و ملت ایران توانسته توهم آسیبپذیری جمهوری اسلامی را باطل کند.
ایران بارها هشدار داده که نه جنگ تحمیلی را میپذیرد و نه صلح تحمیلی را. از همین رو، حمله به عمق سرزمینهای اشغالی، تقویت پدافند بومی و وحدت جبهه مقاومت تنها بخشی از پاسخ راهبردی تهران به پروژههای کثیف غرب است؛ پروژههایی که با هزینهسازی برای ملتهای منطقه، تلاش دارند قدرت ایران را مهار کنند.
زمان وحدت جهان اسلام برای پایان دادن به نیابت غرب
در پایان، آنچه از این اعتراف سیاسی استنتاج میشود، نه فقط اثبات ماهیت صهیونیسم بهعنوان یک غده سرطانی در منطقه است، بلکه تأکید مجدد بر ضرورت وحدت کشورهای اسلامی و ملتهای منطقه برای نابودی کامل این نیابت خطرناک است.
هماکنون، اقتدار جمهوری اسلامی ایران، فرصتی راهبردی برای سایر کشورهاست تا با اتحاد در برابر اسرائیل و متحدان غربیاش، صفحهای نو در تاریخ منطقه رقم بزنند. جشن پایان بازی کثیف غرب، نیازمند ارادهای جمعی است که اعترافات اخیر فقط بر فوریت و ضرورت آن میافزاید.