نورنیوز-گروه سیاسی: 1- واکنشهای شخصیتها و فعالان سیاسی در برابر حمله اسرائیل به ایران بیش از هر چیز نشان میدهد که همبستگی ملی در پی حمله اسرائیل افزایش یافته است. با هر استدلال اخلاقی، نظامی و سیاسی که به موضوع بنگریم، توصیهای جز این نخواهیم داشت که باید مقاومت کرد و پاسخ متقابل را به اسرائیل داد. چگونگی این پاسخ را نیز بر عهده مسئولان امر بگذارید و تندتر و کندتر از آنان نروید. به ویژه از فشار روانی بر آنان برای گسترش دامنه جنگ و عدم بهرهبرداری از دیپلماسی یا میانجیگری بپرهیزید.
برای مقاومت و حفظ سرمایههای ملی باید از هر ابزار نظامی-سیاسی بهرهبرداری کرد. رژیم آپارتاید اسرائیل و جنایتکاران جنگی آمریکایی و اروپایی پشتیبان آن هیچ درسی از صلح و اخلاق و حقوق بشر ندارند که به ما بدهند. هدف آنان همه ایران است. باید همبستگی ملی را حفظ کنیم، روحیه خود و خانواده خود را تقویت کنیم و به ویژه به فشار روانی اجتماعی دامن نزنیم. این حداقل کاری است که از دستمان بر میآید. یکدیگر را سرزنش نکنید. دشمن روبهروی همه ما ایستاده است. مراقب روحیه مردم باشید و آشفتگی را دامن نزنیم. ما ملت بزرگی هستیم و دورانهای سخت را با موفقیت پشت سر گذاشتهایم.
2- اینکه بگوییم پیشبینی کرده بودیم و گوش شنوایی نبود و... دردی را دوا نمیکند و بعضا به این میماند که بخواهیم از خون عزیزان دامن شهرت و قبای دانش خود را بیاراییم. جمهوری اسلامی این بار این حجت را دارد که برای دفع شر مذاکره کرده و انعطاف لازم را نشان داده است. اگر بدون مذاکره به وضعیت امروز میرسیدیم، آنگاه چگونه پاسخ میداد که چرا راه مذاکره را بسته است؟ این حجتی است که همبستگی ملی را در برابر این تجاوز تقویت میکند. هم مذاکره در موقع و موضع درستی بوده و هست و هم مقاومت.
دوگانه مذاکره-مقاومت اساسا موضوعیتی ندارد، تفرقهافکنانه است و برای بیحیثیتکردن رقیب انتخاباتی و برای التیام روانی ناشی از شکستهای جناحی به کار رفته است. این حربه شماری از جوانان پاکدل را نیز به قربانیان روانی جماعتی «سیاسیکار» در ایران تبدیل کرده است. با فرض اینکه دشمن از مذاکره برای فریب استفاده کرده است، بایستی دید که ما و شما چه میتوانستیم بکنیم و نکردیم؟ آنگاه قضاوت کنید که اشتباه کردهاید یا نه؟ اگر میتوانید باید بزنید، اگر نمیتوانید باید مقاومت کنید، باید زمان بخرید و باید صبر و پایداری کنید. حتی هماکنون نیز اگر مسئولان نظام راه مذاکره را باز بگذارند، باید حمایت کرد.
3- در بحران اخیر همه چیز بستگی به آستانه حساسیت دارد. طولانیشدن جنگ برای هر دو طرف واجد آستانه حساسیت است. برای ایران این آستانه بستگی به مقاومت مدنی، پایداری زیرساختی، همبستگی ملی و توان پاسخگویی موشکی در بازه زمانی حداقل سهماهه خواهد داشت. برای متجاوزان اما آستانه حساسیت قیمت نفت و جریان تجارت جهانی است.
برای اسرائیل کارایی ضربات علیه ایران در درازمدت معنیدار است، اما به طریقی متناقضنما در همان درازمدت با افزایش قیمت نفت دچار فرسایش میشود. هر کشوری که آستانه حساسیت را از سر بگذراند، میتواند امیدوار باشد که از بحران جان سالم به در میبرد. گاه طولانیشدن جنگ میتواند به نفع کشور ضعیفتر باشد و نه به نفع کشورهای قدرتمندتر. مهم این است که بتوانید با ضرباتی مداوم (و نه ضرورتا در بازه زمانی کوتاه) از زمان به نفع افزایش قیمت نفت و فرسایش دشمن بهرهبرداری کنید. جنگ طولانی برای اقتصاد بینالملل بیثباتی را در پی دارد. آنگاه که سیاست تخریب از نقطه مطلوبیت نهایی بگذرد، پیامد مثبتی برای اسرائیل و آمریکا ندارد.
چنانکه پیش از این در مقالات «تخریب سریع» گفتهام، سناریوی تخریب همهجانبه و سریع در گرو جنگ کوتاهمدت است و بازدارندگی در صورتی محقق میشود که ظرفیتی برای طولانیشدن جنگ وجود داشته باشد. این ظرفیت در گرو تعداد و تأثیر موشکهاست. اما طولانیشدن نیز برای کشور ضعیف «نقطه مطلوبیت نهایی دارد»؛ چون احتمال اجماع عملیاتی قدرتهای بزرگ، حمله به مناطق غیرنظامی (غزهسازی ایران) و حتی با توجه به ماهیت جنونآمیز اسرائیل و آمریکا کاربرد سلاح اتمی را در پی دارد. در چنین صورتی آیا بازاندیشی در دکترین امنیت هستهای، خروج از NPT و تمرکز بر دریای سرخ گزینههای موجود برای جمهوری اسلامی خواهد بود؟
هرچند حمایت برخی کشورهای غربی از اسرائیل نمادی از نژادپرستی فرهنگی آنان است، اما تمرکز بر اسرائیل باید در اولویت نظامی باشد و از تسری آن به کشورهای دیگر، به ویژه اعراب، پرهیز شود. اسرائیل بهشدت راغب است جنگ خود با ایران را نهتنها جنگی بینالمللی بلکه جنگی عربی-ایرانی به شمار آورد.