نورنیوز – گروه سیاسی:این بیانیه کوشیده واقعیتهای قدرت برتر ایران در شکار اطلاعات و اسرار راهبردی رژیم صهیونیستی را به تصویر بکشد و حفرهها و نشتیهای ساختار امنیتی آن را نمایان کند.
از این پیروزی ، ثمرات فراوانی قابل چیدن است که یکی از آنها بی اعتبار کردن الگوی رسانهای اسرائیل در نمایش سرقت ادعایی آرشیو هستهای ایران در سال ۲۰۱۸ است.
در بحبوحهی تحولات پیچیده امنیتی در منطقه و پس از شکستهای پیاپی رژیم صهیونیستی در برابر گروههای مقاومت فلسطینی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بیانیهای قابلتأمل منتشر کرد و از اجرای یک «عملیات اطلاعاتی بیسابقه» علیه ساختار راهبردی ـ امنیتی رژیم صهیونیستی خبر داد. این بیانیه، حامل پیامهایی فراتر از یک موفقیت اطلاعاتی صرف بود؛ از جمله بازتعریف معادله بازدارندگی، افشای نقش غرب در پروژههای مخفی اسرائیل، و نمایش توان عملیاتی نیروهای امنیتی ایران.
نبرد اطلاعاتی؛ از تهران تا تلآویو
جنگ اطلاعاتی میان ایران و اسرائیل، سابقهای دراز و بالغ بر چند دهه دارد؛ از ترور دانشمندان هستهای ایران و خرابکاری در تأسیسات اتمی گرفته تا حملات سایبری پیچیده و بازداشت عوامل نفوذی. این نبرد خاموش در لایههای پنهان سیاست و امنیت منطقه بارها به راه افتاده و همچنان ادامه دارد. با این حال، عملیات اعلامشده اخیر توسط وزارت اطلاعات، به دلیل گستردگی، پیچیدگی محیط عملیاتی و محتوای اسناد بهدستآمده، از نقاط عطف این کارزار محسوب میشود.
بر اساس بیانیه وزارت اطلاعات، نیروهای ایرانی موفق به نفوذ به یکی از مهمترین مراکز اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شدهاند؛ جایی که تحت «شدیدترین تدابیر حفاظتی» نگهداری میشد و اسنادی با بالاترین طبقهبندی امنیتی، از جمله در حوزههای هستهای، نظامی، فنی و تحقیقاتی در آن موجود بوده است. در بیانیه مزبور، بدون انتشار جزئیات فنی، به محتوای بسیار حساس اسناد اشاره شده است. از جمله موارد ذکرشده میتوان به این موضوعات اشاره کرد: اطلاعات پروژههای هستهای جاری و آتی اسرائیل، ارتباطات علمی و فنی با مؤسسات غربی (آمریکایی و اروپایی)، فهرست اسامی و تصاویر دانشمندان، مدیران و پیمانکاران پروژههای هستهای ـ نظامی اسرائیل، بهرهگیری از محققانی با تابعیت کشورهای دیگر،و نهایتا اسناد فنی با کاربرد دوگانه (نظامی ـ علمی). جالب آنکه طبق مضمون بیانیه، بخشی از این اسناد نهتنها در اختیار نهادهای مسئول داخل کشور قرار گرفته، بلکه قابلیت بهرهبرداری در سطوح علمی، نظامی و دیپلماتیک را نیز دارد.
جنگ روایتها؛ تقابل با افسانه نفوذناپذیری موساد
یکی از ابعاد کلیدی این عملیات، جنگ ادراکی و اطلاعاتی پیرامون آن است. اسرائیل طی دهههای گذشته تلاش کرده چهرهای نفوذناپذیر از دستگاههای اطلاعاتی خود (نظیر موساد و شینبت) ترسیم کند؛ اما سلسله حوادث از عملیات «طوفان الأقصی» در غزه تا حملات موشکی حزبالله و اکنون بیانیه وزارت اطلاعات، در تضاد با این روایت عمل کردهاند. جمهوری اسلامی ایران در این بیانیه آشکارا قدرت برتر ایران در شکار اطلاعات و اسرار راهبردی رژیم صهیونیستی را به تصویر کشیده و حفرهها و نشتیهای ساختار امنیتی اسراییل را نمایان کرده است. از این پیروزی ، ثمرات فراوانی قابل چیدن است که یکی از آنها بی اعتبار کردن الگوی رسانهای اسرائیل در نمایش سرقت ادعایی آرشیو هستهای ایران در سال ۲۰۱۸ است. در این چارچوب، روایت ایران تنها ناظر به کسب اطلاعات نیست، بلکه اقدامی موثر برای تاثیر گذاری روانی بر ساختار اطلاعاتی دشمن، تقویت سرمایه اجتماعی داخلی، و ارسال پیام بازدارنده به دشمنان منطقهای و فرامنطقهای نیز هست.
یکی از نکات مهم در متن بیانیه، تمرکز بر نقش کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی در تأمین و توسعه پروژههای نظامی و اتمی اسرائیل است. بیانیه با لحنی هشدار دهنده، ضمن متهمکردن غرب به همکاری در پروژههای نظامی تلآویو، از استانداردهای دوگانه بینالمللی نیز انتقاد میکند. آنجا که گفته میشود: «رژیم صهیونیستی با پنهانکاری مرموز هستهای، به آخر خطی رسیده که غربیها آن را برای ایران، خطرناک و غیرقابلقبول میدانند.» در واقع این بخش از بیانیه را میتوان تأکیدی بر مشروعیت منطقهای ـ جهانی ایران و تضعیف موقعیت غرب در پرونده هستهای تهران دانست.
ساختار بیانیه بهوضوح نشان میدهد که صرفاً برای مخاطب داخلی صادر نشده است. جدول زیر، دستهبندی مخاطبان و پیامها را روشنتر میکند:
پیام اصلی مخاطب
اثبات اقتدار اطلاعاتی کشور و اعتمادسازی به دستگاههای امنیتی مردم
ضربه به اعتبار اطلاعاتی، تخریب چهره نفوذناپذیر رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی
تأکید بر پیوستگی عملیات اطلاعاتی ایران با نبردهای مقاومت در منطقه محور مقاومت
نمایش دوگانگی معیارها و افشای حمایت از برنامههای تسلیحاتی تلآویو غرب و نهادهای بینالمللی
بازدارندگی از نوع اطلاعاتی
عملیات اطلاعاتی ایران به وضوح میتواند معادل یک شوک راهبردی برای اسرائیل تلقی شود. چنین رخدادی، چه از نظر تخریب روانی و چه از نظر جابهجایی توازن بازدارندگی، پیامدهایی جدی خواهد داشت؛ بهویژه وقتی مشخص شود که اطلاعات حساسی درباره پروژههای امنیتی اسرائیل به دست ایران افتاده است. جمهوری اسلامی ایران اکنون، ممکن است در کوتاه مدت، این اسناد را به طور کامل یا به صورت تدریجی منتشر کند، یا اینکه با حفظ وضعیت تعلیق و ابهام، بر اثر روانی ماجرا تکیه کند و از انتشار جزئیات خودداری نماید. هرکدام از این سناریوها البته مزایا و مخاطرات خاص خود را دارد.
در مجموع، می توان گفت که عملیات اخیر، چه در اعلام و چه در عمل، بخشی از نبردی بزرگتر میان تهران و تلآویو است که در سالهای اخیر از فاز میدانی به مرحله اطلاعاتی و روانی رسیده است. جنگی که شاید هیچگاه بهصورت رسمی اعلام نشده، اما هر دو طرف با تمام ظرفیت خود در آن حضور دارند. بیتردید عملیات اخیر، یکی از نقاط عطف تاریخ جنگ اطلاعاتی در غرب آسیا خواهد بود.بدون شک باید پذیرفت که اکنون نبرد اطلاعاتی، به مهمترین میدان مخاصمه ایران و رژیم صهیونیستی بدل شده است.