نورنیوز- گروه اجتماعی: طوفان شدید روز گذشته در تهران، بار دیگر ضعفهای ساختاری مدیریت بحران در پایتخت را آشکار کرد. طوفان تندری عصرگاهی در زمانی کوتاه و با سرعتی زیاد تهران را درنوردید و خسارات و تلفاتی برجای گذاشت.
رئیس سازمان اورژانس استان تهران از مصدوم شدن ۴۱ نفر و فوت ۲ نفر در این طوفان خبر داد .اگرچه پیشبینیهای هواشناسی از چند روز پیش هشدارهایی داده بودند، اما شواهد نشان میدهد که سامانههای شهری و امدادی آمادگی کافی و رضایتبخش را برای مواجهه با این پدیده طبیعی نداشتند و در ساعات بحرانی، شهروندان عملاً بدون هدایت و حمایت موثر رها شدند. ترافیک در اکثر معابر عادی و بزرگراهی شهر به بالاترین حد رسید و شهروندان را اسیر راهبندان های وحشتناک کرد.
این اتفاق، فهرستی از ضعفهای مدیریت بحرانهای شهری را یکبار دیگر پیش چشم همگان نهاد. برخی از مهمترین مصادیق این ضعف مدیریت از این قرارند:
بیبرنامگی در اطلاعرسانی و هشدار به موقع
یکی از نخستین ضعفها، در زمینه اطلاعرسانی مشهود بود. برخلاف استانداردهای جهانی که در موارد مشابه از سامانههای هشدار سریع استفاده میشود، اطلاعیههای رسمی درباره طوفان دیرهنگام، غیرمطابق با واقع، پراکنده و غیرشفاف بود. بسیاری از شهروندان تنها زمانی متوجه خطر شدند که طوفان به شهر رسیده بود. در نبود یک سیستم یکپارچهی هشدار عمومی (مانند پیامکهای اضطراری، آژیرهای شهری یا اطلاعیههای رسانهای هدفمند)، فرصت طلایی برای پیشگیری از آسیبهای انسانی و مادی از دست رفت.
زیرساختهای آسیبپذیر و مدیریت ناکارآمد شهری
طوفان روز گذشته ضعف شدید زیرساختهای شهری را نیز نمایان ساخت. قطع برق در برخی مناطق، سقوط درختان و تابلوهای شهری، ریزش داربستهای ساختمانی و آسیب به خودروها و املاک مسکونی، همه نشانههایی از نبود استانداردهای مقاومسازی و بیتوجهی به اصول ایمنی شهری است. مدیریت شهری تهران سالهاست که از بحران ضعف نگهداری زیرساختها رنج میبرد. عدم رسیدگی به درختان فرسوده، ساختمانهای نیمهکاره بدون تدابیر ایمنی، و شبکههای برق و مخابرات آسیبپذیر، زمینهساز تشدید خسارتها شدند.
واکنش کند دستگاههای امدادی و خدماتی
پس از وقوع طوفان، دستگاههای امدادی و خدماتی با تاخیر و بعضا حتی آشفتگی وارد عمل شدند. برخی از شهروندان گزارش دادند که برای ساعات طولانی با مسیرهای مسدود، سقوط درختان، قطعی برق و آب بدون هیچگونه راهنمایی یا امدادرسانی مواجه بودند. نیروهای امدادی نیز، به دلیل کمبود تجهیزات، ضعف در هماهنگی و نبود نقشههای عملیاتی مشخص، نتوانستند به سرعت به نقاط بحرانی برسند. این کندی و آشفتگی در واکنش اولیه، خسارتهای مادی را تشدید کرد و متأسفانه در مواردی منجر به آسیبهای جانی شد. مدیریت بحران مؤثر نیازمند برنامهریزی دقیق پیشینی، رزمایشهای منظم و آموزشهای عمومی برای شهروندان است که به وضوح در تهران مغفول مانده است.
نبود برنامههای بازتوانی و جبران خسارت
در ساعات پس از طوفان، کمترین اطلاعات درباره برنامههای جبران خسارت یا حمایتهای اجتماعی ارائه شد. مشخص نیست مسئولیت بازسازی آسیبهای وارده بر دوش کدام نهاد است و آیا شهروندان خسارتدیده میتوانند امیدی به دریافت کمک یا بیمه داشته باشند یا خیر. این خلأ در برنامههای بازتوانی و حمایت پس از بحران، باعث میشود که ضربه روانی و اقتصادی وارده بر شهروندان، ماندگارتر و مخربتر شود.
نقش کمرنگ آموزش و آگاهی عمومی
یکی دیگر از معضلات اصلی، ضعف در آموزش شهروندان درباره مواجهه صحیح با بحرانهای طبیعی است. اغلب مردم نمیدانستند در برابر طوفان چگونه باید رفتار کنند: کجا پناه بگیرند، چگونه از خود و اطرافیانشان محافظت کنند، یا چه اقداماتی برای کاهش آسیب انجام دهند. فقدان آموزشهای همگانی و مانورهای آمادگی برای شرایط اضطراری، یکی از خلأهای جدی مدیریت شهری است که در چنین حوادثی خود را به شکلی تلخ نمایان میکند.
ضرورت تغییر بنیادین در مدیریت بحران
طوفان دیروز تهران، بار دیگر این واقعیت تلخ را یادآوری کرد که مدیریت بحران در کلانشهر تهران نیازمند تحول اساسی است. بدون سیستم هشدار سریع، زیرساختهای مقاوم، آموزش عمومی، آمادگی دستگاههای امدادی، و برنامههای شفاف جبران خسارت، هر حادثه طبیعی به فاجعهای انسانی و اقتصادی بدل خواهد شد.
در شرایطی که تهران،به گفته کارشناسان، دیر یا زود شاهد حوادث فراگیری مثل زلزله شدید خواهد بود، ترمیم خلأهای مدیریت بحران از ضرورتی حیاتی برخوردار است. شهروندان میپرسند اگر دراتفاقاتی مثل طوفان عصرگاهی تهران، نهادهای مدیریت شهری و امدادی و خدماتی تا این اندازه ناکارآمد شوند، در برابر حوادث مهیبی مثل زلزله چه سرنوشتی خواهند داشت.
اگر مسئولان واقعاً قصد دارند جان، امنیت و رفاه شهروندان را حفظ کنند، باید از این تجربه درس بگیرند، ضعفهای ساختاری را به رسمیت بشناسند و به جای وعدههای مقطعی، در مسیر ایجاد یک نظام کارآمد و شفاف مدیریت بحران حرکت کنند.
به نظر میرسد توجه دقیق به برخی از حوزهها و اولویتها قابل توصیه هستند:
۱. ایجاد سامانه هشدار سریع
• راهاندازی سیستم پیامک اضطراری همگانی با همکاری اپراتورهای تلفن همراه
• استفاده از آژیرهای شهری، بیلبوردهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی سریع
• اطلاعرسانی از طریق رادیو و تلویزیون با قطع برنامههای عادی در مواقع اضطرار
۲. بازبینی و مقاومسازی زیرساختهای شهری
• شناسایی درختان فرسوده و خطرساز و برنامهریزی برای هرس یا تعویض آنها
• کنترل و پایش دائمی داربستها و پروژههای ساختمانی نیمهکاره برای ایمنی در برابر طوفان
• ارتقاء استانداردهای شبکه برق و مخابرات برای مقاومت در برابر بلایای طبیعی
۳. ارتقاء آمادگی دستگاههای امدادرسانی
• برگزاری رزمایشهای سالانه مدیریت بحران با حضور دستگاههای امدادی
• تجهیز آتشنشانی، اورژانس و شهرداری به وسایل تخصصی مواجهه با طوفان و سقوط سازهها
• تعیین مسیرهای اضطراری پاکسازی شده برای دسترسی سریع امدادرسانان
۴. آموزش عمومی و فرهنگسازی
• تدوین و توزیع راهنمای سادهی "رفتار در طوفان" برای مدارس، ادارات و اماکن عمومی
• برگزاری کارگاههای کوتاهمدت در محلهها برای آموزش شهروندان درباره اصول ایمنی در طوفان و سایر بحرانها
• گنجاندن آموزش مدیریت بحران در برنامه درسی مدارس
۵. تشکیل ستاد مدیریت بحران محلی در هر منطقه شهری
• ایجاد ستادهای فرعی مدیریت بحران در سطح مناطق ۲۲گانه تهران
• بسیج داوطلبان محلی آموزشدیده برای کمکرسانی اولیه در زمان بحران
• اتصال این ستادها به مرکز فرماندهی بحران شهر برای پاسخدهی سریعتر
۶. تعیین مسئولیت شفاف برای جبران خسارتها
• راهاندازی سامانه ثبت خسارتهای مردمی با فرآیند ساده و سریع
• ارائه تسهیلات بیمهای برای آسیبدیدگان از حوادث طبیعی
• اختصاص بودجه مشخص برای بازسازی فوری مناطق آسیبدیده بدون بوروکراسی طولانی
۷. شفافیت و پاسخگویی پس از بحران
• انتشار گزارش رسمی از ابعاد خسارت، میزان امدادرسانی، و نقاط ضعف مدیریت بحران
• برگزاری نشستهای عمومی برای پاسخگویی مدیران مربوطه به مردم و رسانهها
• بهرهگیری از نقدها و ارزیابیهای مستقل برای اصلاح ساختار مدیریت بحران
نورنیوز