نورنیوز-گروه سیاسی: اقدام اخیر دولت بریتانیا در تحریم یک گروه تبهکاری سوئدی موسوم به «فاکستروت» و رهبر آن «راوا مجید» با ادعای ارتباط با ایران، نه یک تصمیم امنیتی، بلکه بازتابی از راهبرد سیاسی متزلزل لندن در قبال تحولات منطقهای و مذاکرات ایران و آمریکا است. ادعای دیوید لمی، وزیر خارجه انگلیس مبنی بر حمایت ایران از اقدامات خشونتآمیز این گروه علیه اهداف اسرائیلی و یهودی در اروپا، در حالی مطرح میشود که هیچ سند معتبری برای اثبات چنین اتهامی ارائه نشده و موضعگیری لندن، بیش از هر چیز، بهرهبرداری سیاسی از گفتمان امنیتی به نفع تلآویو به شمار میرود.
هزینهکرد از سیاست خارجی برای فرار از بحران داخلی
زمینههای داخلی این تصمیم نیز گویای آن است که دولت بریتانیا در وضعیت شکنندهای بهسر میبرد. از بحران اقتصادی و وعدههای محققنشده استارمر گرفته تا فشارهای اجتماعی ناشی از رسواییهای اخلاقی و تعرفههای تجاری آمریکا، همگی تصویری از یک دولت ناتوان در مدیریت داخلی را به نمایش میگذارند. در چنین فضایی، سیاست خارجی به ابزاری برای فرافکنی تبدیل میشود؛ گویی دشمن خارجی، تنها راهحل برای انحراف افکار عمومی است. از سویی دیگر، حمایت بیقید و شرط لندن از جنایات اسرائیل در غزه، مشروعیت سیاسی حاکمیت بریتانیا را در میان شهروندانش به شدت زیر سؤال برده است. در این چارچوب، گره زدن نام ایران به ادعاهای تروریستی، همزمان پاسخ به مطالبات رژیم صهیونیستی و سرپوشی بر ناتوانی دولت در جلب رضایت افکار عمومی داخلی است.
اعتیاد راهبردی غرب به سیاست فشار
تحریمهای اخیر انگلیس را نمیتوان جدا از اقدامات دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و اتحادیه اروپا در قبال ایران دانست. تحریمهای دوشنبه بروکسل و جوسازی ژاننوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه علیه ایران، تداوم همان سیاست نخنمای فشار حداکثری است که سالهاست اثربخشی خود را از دست داده اما هنوز در دایره توهمات تصمیمسازان اروپایی در گردش است. اروپا، بهجای پذیرش واقعیتهای میدانی و بازتعریف نقش خود در نظم جدید بینالملل، همچنان در قامت یک بازیگر تابع و وابسته ظاهر میشود؛ رفتاری که نه تنها گرهای از معادلات منطقهای نمیگشاید، بلکه به تعمیق شکاف میان ایران و اروپا در آستانه مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان نیز خواهد انجامید.
سیاست دوگانه لندن در مواجهه با تروریسم
نکته قابلتأمل آنجاست که ادعاهای امنیتی لندن علیه ایران با همپوشانی رسانهای بیبیسی و گروهک تروریستی منافقین همراه شده است. تطهیر چهره اعدامشدگان سال ۱۳۶۷ در گزارش اخیر بیبیسی، بدون اشاره به عضویت آنها در گروهکی با پروندهای خونین شامل قتل ۱۷ هزار ایرانی، پردهای دیگر از سیاست دوگانه بریتانیاست؛ کشوری که هم مدعی مقابله با تروریسم است و هم میزبان و حامی تروریستهایی است که از خاکش علیه امنیت ملی دیگر کشورها فعالیت میکنند. همزمانی این موج رسانهای با سیویکمین جلسه دادگاه رسیدگی به جنایات منافقین، و ادعاهای واهی علیه اعضای تیم هستهای ایران، از جمله غریبآبادی، بر ماهیت سیاسی و طراحیشده این جوسازیها صحه میگذارد.
فرجام یک سیاست فرسوده
باید تأکید کرد که اروپا، در برابر ایران، بار دیگر به همان الگوی شکستخورده فشار، تحریم، پروندهسازی و برچسبزنی بازگشته است؛ الگویی که بهجای اثرگذاری، صرفاً شکاف اعتماد را تعمیق میکند. راهبرد عقلانی و مؤثر، تنها در مسیر گفتوگوی برابر و احترام به منافع متقابل ممکن است. همانطور که ایران بارها اعلام کرده، مذاکره در سایه تهدید، راه به جایی نخواهد برد؛ و دولتهایی که هنوز به ابزارهای کهنه دل بستهاند، دیر یا زود، خود را در جایگاه بازنده خواهند یافت.
نورنیوز